تسلیحات ایرانی در دست طالبان؛ ادعای واشنگتن، سکوت کابل
دولت امریکا تسلیحاتی را به نمایش گذاشته است که مدعی است ایران در اختیار طالبان گذاشته است.
برایان هوک؛ نماینده ویژه امریکا در امور ایران پنجشنبه در پایگاهی در نزدیکی واشنگتن مجموعهای از تسلیحات سبک و سنگین را به خبرنگاران نشان داد که به گفته او به وسیله ایران در اختیار شبه نظامیان حوثی در یمن و طالبان در افغانستان قرار گرفته است.
به گفته مقام های امریکایی، نوشتهها و نمادهای درجشده بر این تسلیحات نشان میدهد که متعلق به ایران هستند.
آقای هوک در حالی که یک موشک سفیدرنگ پشت سرش قرار داشت، به نوشته«»موشک صیاد-۲» که به فارسی بر روی بدنه آن درج شده بود، اشاره کرد و گفت این نشان می دهد این موشک ایرانی است.
آقای هوک همچنین در سخنان خود به تسلیحات ضد تانک اشاره کرد که به گفته او ایران در اختیار طالبان قرار داده است.
به گفته آقای هوک ایران از سال ۲۰۰۷ از طالبان افغانستان پشتیبانی تسلیحاتی کرده است.
این ادعاها یکبار دیگر، ارکان امنیت ملی افغانستان را تکان میدهد و از پیچیدگی و دشواری وضعیت شکننده امنیت افغانستان در تقابل خصمانه امریکا و ایران، پرده برمیدارد.
هیچ شکی وجود ندارد که ایران، حضور امریکا در افغانستان را یک تهدید مستقیم علیه امنیت ملی خود تلقی میکند و به همین دلیل، هرگز دور از انتظار نیست که با تسلیح و تجهیز ستیزهجویان ضد امریکایی در افغانستان، تلاش کند تا عرصه را برای هژمونی امن و آرام واشنگتن بر افغانستان، تنگ سازد.
خود ایرانیها هم صریحا پذیرفته اند که با طالبان «تماس» دارند؛ بنابراین، خردمندانه نیست اگر تصور کنیم که این «تماس» در راستای حمایت تهران از طالبان برای ضربهزدن به امریکاییها در افغانستان نیست و صرفا جنبه دیپلماتیک دارد و کاملا امن و بیآسیب است.
با اینحال، کابل همچنان به سکوت استراتژیکاش در برابر ادعاهای تکاندهنده واشنگتن در زمینه دخالت تهران در حمایت از تروریزم در افغانستان، ادامه میدهد؛ سکوتی که وضعیت را بیش از هر زمان دیگری، پیچیدهتر کرده و امنیت افغانستان را در هنگامه دوئل دیرینه واشنگتن و تهران، شکنندهتر و آسیبپذیرتر ساخته است.
این سکوت اما بنا به هر دلیلی که صورت گرفته باشد، کابل باید دریابد که هیچ مصلحتی بزرگتر از امنیت ملی یک کشور قربانی تروریزم و تحت سلطه قدرتهای جهانی نیست.
در شرایط عادی هم برای همه کشورهای جهان، امنیت ملی، خط سرخ است و عبور از آن، از سوی هر کشور دیگری، به معنای اعلام جنگ تلقی میشود.
هدف این نیست که افغانستان، یک جبهه جدید را با ایران یا امریکا باز کند؛ اما راهها و مجاری مشروعی وجود دارند که افغانستان با استفاده از آنها میتواند از حق خود در حوزه پاسداری از مرزهای ممنوعه امنیت ملیاش، دفاع کند.
اگر آنگونه که ایران بارها گفته است، واشنگتن در ادعاهایش مبنی بر حمایت تسلیحاتی و آموزشی تهران از طالبان، دروغ میگوید، کابل باید صریحا موضع بگیرد و با رد آن، به واشنگتن پیام بدهد که افغانستان نمیتواند آوردگاهی جدید برای تقابل تاریخی ایران و امریکا باشد.
اگر هم ادعاهای واشنگتن از جمله «شواهدی» که برایان هوک ارائه کرده، درست هستند، کابل باید به تهران اعلام کند که بازی با امنیت ملی این کشور، قابل تحمل نیست و هزینه خواهد داشت.
در هردو صورت، نه واشنگتن و نه تهران، محق نیستند که افغانستان را به عرصهای برای انتقامجویی کینتوزانه و خصمانه خود از دیگری تبدیل کنند. هم امریکا و هم ایران باید به اولویتهای استراتژیک افغانستان در حوزه امنیت ملی، مسؤولانه احترام بگذارند، شرایط حساس منطقه و امنیت بینالمللی را درک کنند و بدانند که افغانستان، سالهاست که هم هزینه حضور تروریزم بینالمللی را میپردازد و هم پیامدهای ویرانگر حضور و سیطره قدرتهای مدعی مبارزه با تروریزم را. در این میان، هرگز نباید اجازه داده شود که جبهه تازهای میان ایران و امریکا در افغانستان باز شود و مردم و دولت افغانستان، تاوان سنگین و مرگبار این تقابل را بپردازند.