مجاهدین بازندگان بزرگ بازی صلح
عطامحمد نور؛ والی پیشین بلخ میگوید که کشور در مرحله حساسی قرار گرفته و باید از برخوردهای توأم با عصبانیت در روند صلح جلوگیری شود.
آقای نور گفته است: «اکنون که یک قدم به دستیابى صلح نزدیکتر شدهایم و کشور در شرایط مهمى از زندگى سیاسى خود قرار دارد، تقاضاى ما از رهبران کشور به خصوص رییس جمهور این است تا از برخوردهاى توام با عصبانیت و عکس العمل هاى احساساتى که اصلا به نفع کشور نیست، جلوگیرى کنند».
آقای نور افزوده که نباید گذاشته شود تا عدهاى به خاطر منافع شخصى و سیاسى شان، با سرنوشت مردم که صلح مى خواهند، بازى کنند.
او گفته است: «فرصتى که فعلا براى آوردن صلح مساعد شده است نباید به خاطر حفظ قدرت شخص رییس جمهور و چوکى نزدیکانش از دست برود..».
رییس جمهور غنی، دیروز دوشنبه (۸ دلو) در پیامی به مردم افغانستان گفت: ما صلح با تدبیر میخواهیم و نباید تجربه داکتر نجیب الله و داوودخان دوباره تکرار شود.
عطامحمد نور در حالی از رویکرد زلمی خلیلزاد در زمینه صلح با طالبان، دفاع میکند و بر اشرفغنی میتازد که خود او پیش از این، از منتقدان سرسخت دخالت خارجیها در امور افغانستان بوده است؛ دخالتهایی که بخش بزرگی از آنها به زلمی خلیلزاد و مأموریتهای سیاسی او نسبت داده میشود.
از سوی دیگر، این موضع عطامحمد نور نشان میدهد که مجاهدین یکبار دیگر مرعوب و مغلوب پروژههای سیاسی و امنیتی ایالات متحده برای افغانستان شده اند و امیدوار اند که با حمایت از مواضع امریکا در این روند، بتوانند در آینده سیاسی افغانستان که این بار با محوریت طالبان، شکل خواهد گرفت، جایگاهی برای خود جستجو کنند؛ اما به باور تحلیلگران، صرف نظر از اینکه زلمی خلیلزاد با چه افسونی عطامحمد نور را تطمیع کرده تا اینگونه او را به حمایت از پروژههای امریکا برای آینده افغانستان برانگیزد، واقعیت این است که مجاهدین، بازندگان بزرگ بازی صلح امریکا و طالبان خواهند بود.
اینکه تکنوکراتهای مورد حمایت غرب و مجاهدین، در یک کلیت کلان، و اشرفغنی و عطامحمد نور، در مقیاسی محدودتر، چه مشکلات و بحرانهایی را در مواجهات دوجانبهشان پشت سر گذاشته اند و در دوئلهای این دو طیف فکری و سیاسی و ایدئولوژیک، کدامیک برنده معادلات سیاسی و امنیتی سالهای اخیر بوده اند، اهمیتی ندارد؛ زیرا اینبار وضعیت به گونهای پیش خواهد رفت که در آن، تکنوکراتها و مجاهدین و اشرفغنی و عطامحمد نور، هردو سرنوشتی همسان و مشترک پیدا خواهند کرد؛ زیرا با توافق صلح امریکا طالبان، هر دو جریان فکری و ایدئولوژیک، صحنه را به نفع طالبان ترک خواهند کرد.
به همیندلیل، خشم و عصبانیت اشرفغنی کاملا طبیعی است. او نگران فروپاشی قدرت خود و واگذاری آن به طالبان است؛ با اینحال، دفاع عطامحمد نور از رویکرد خلیلزاد در زمینه صلح با طالبان، هرگز قابل درک نیست. حتی اگر امریکا در قبال حمایت مجاهدین از روند صلح، همانند کاری که در آستانه سقوط رژیم طالبان و در پی آن انتقال قدرت از مجاهدین به تکنوکراتهای بازگشته از غرب انجام داد، سران مجاهدین را به بستههای دالر، تطمیع کرده باشد، اینبار وضعیت کاملا فرق میکند؛ زیرا اگر طالبان بیایند، نهتنها رویاهای اشرفغنی در استمرار قدرتاش برای پنج سال آینده، وارونه تعبیر خواهد شد؛ بلکه بازگشت طالبان، به حیات سیاسی مجاهدین هم نقطه پایان خواهد گذاشت و در این میان، شاید تنها طرفی که از طالبانیزهسازی قدرت سیاسی در افغانستان، سود ببرد، امریکا باشد؛ کشوری که گفته میشود در برابر بازگرداندن طالبان به قدرت، تضمینهای قوی و مشخصی از آن گروه دریافت کرده تا سلامت، امنیت، مصونیت و موفقیت منافع، اهداف و پروژههای استراتژیک خود را علیرغم خروج نیروهایش از افغانستان، همچنان حفظ کند.
با اینحساب، اگرچه عطامحمد نور بهدلیل آنکه مغلوب بازی فریبکارانه اشرفغنی در برکناری او از ولایت بلخ شده و اکنون که آقای غنی در تقابل با پروژه امریکایی صلح قرار گرفته و آینده سیاسیاش را در معرض خطر میبیند، میخواهد با جانبداری از امریکا، بخشی از آسیبهایی را که غنی بر او وارد کرده بود، جبران کند؛ اما در نهایت، بازی صلح خلیلزاد با طالبان، برای عطامحمد نور و اشرفغنی، سرنوشت مشابه و مشترکی را رقم خواهد زد؛ زیرا مجاهدین و تکنوکراتها باهم از قدرت طرد خواهند شد. بههمین دلیل هم هست که عبدالله عبدالله نگران احیای «امارت اسلامی» است و اشرفغنی، نسبت به تکرار تجربههای داووخان و داکتر نجیب هشدار میدهد و بیمناک فروپاشی است.
علی موسوی