«متفکر» علیه «احمق»!
اشرف غنی در سخنرانی خود در هنگام ثبت نام برای انتخابات ریاستجمهوری، با رد قاطع تشکیل حکومت موقت، گفت: « کسی این طرحهای احمقانه دارد و چند مأمور سابقه، که من آنها را به شاگردی خود قبول نمیکنم و امروز آمدهاند طرح حکومت موقت را مطرح میکنند، دوباره فکر کنند.» با توجه به اینکه ارائه طرح تشکیل حکومت موقت، به زلمی خلیل زاد، نماینده ویژه وزارت خارجه امریکا برای صلح افغانستان، نسبت داده میشد، آن سخن آقای غنی نیز در خطاب به خلیل زاد تعبیر شد، اما آنچه آقای غنی امروز، چهارشنبه ۱۰ دلو، در خیمه لویهجرگه در میان شماری از جوانان بیان کرد، نشاندهنده عمق اختلافنظر او با نماینده ویژه وزارت خارجه امریکا در مورد صلح است. آقای غنی گفت: صلح پشت دروازههای بسته توسط یک اقلیت به نتیجه نمیرسد و ما صلح گذرا نمیخواهیم؛ بلکه صلح پایدار میخواهیم.»
این سخنان رییسجمهور ناظر به دادههایی است که از مذاکرات ششروزه زلمی خلیل زاد با طالبان در قطر درز کرده؛ همانکه دو روز پیش (۸ دلو) نیز آقای غنی را به واکنشی جدی برانگیخت و او در پیامی به مردم افغانستان گفت: ما صلح با تدبیر میخواهیم و نباید تجربه داکتر نجیبالله و داوودخان دوباره تکرار شود.
گزارش خلیل زاد از مذاکرات قطر حاکی از حصول توافقاتی با طالبان بود که به گفته او هنوز نهایی نشده است، اما منابع مدعی آگاهی از اسرار پشت پرده، به این باورند که طرفین طالبان و امریکا در مذاکرات قطر به توافقاتی نهایی دست یافتهاند؛ توافقاتی که نخستین قربانی آن حکومت اشرف غنی و همه دستاوردهای هجدهساله افغانستان است. بهموجب آنچه توسط منابع نزدیک به طالبان گفته میشود، تشکیل حکومت موقت، لغو انتخابات ریاستجمهوری و ابطال انتخابات پارلمانی و خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، از مواردی است که در طولانیترین مذاکره مستقیم امریکا با طالبان در قطر، بر سر آنها توافق شده است.
اظهارات بعدی خلیل زاد نیز خالی از زاویههای غرضآلود وی نیست و همین اظهارات متناقض و متعارض با گزارش او به ارگ ریاستجمهوری از مذاکرات قطر است که بهمثابه تأیید ادعای منابع نزدیک به طالبان در مورد ماهیت توافقات انجامشده تلقی میشود.
آقای خلیل زاد افزون بر آنکه در عمل، دولت افغانستان را دور زد و با طالبان بهمثابه یک دولت رفتار و مذاکره کرد، در حوزه نظر نیز دولت کابل را در معرض اتهام صلحستیزی قرار داد وقتی گفت: «کلید صلح در کابل است.» اما واکنش آقای غنی مبنی بر اینکه «کلید جنگ در اسلامآباد است» خلیل زاد را در معرض این تعریض قرار داد که حتی اگر کابل با شرایط تحمیلی مذاکرات قطر هم کنار بیاید، بازهم این پاکستان است که کلید جنگ را در اختیار دارد و از دخالت جنگافروزانه در افغانستان دست برنمیدارد.
رییسجمهور غنی همچنین با تأکید بر اینکه «نهادهای بینالمللی در بخش صلح تجربه موفق ندارند» بار دیگر تلویحاً به سرنوشت داوودخان و داکتر نجیب اشاره و این پیام را به خلیل زاد مخابره کرد که او نمیخواهد قربانی همان ترفندی شود که داوودخان و داکتر نجیب را قربانی کرد.
آنچه از موضعگیریهای رییسجمهور غنی در دو روز گذشته، برمیآید دال بر آن است که دیوار اعتماد میان کابل ـ واشنگتن فرو ریخته و آقای غنی برخلاف تصور پیشین خود، عمیقاً نگران آیندهای است که پس از مذاکرات زلمی خلیل زاد با طالبان در قطر بر او آشکار شده است.
چه چیزی غنی را نگران کرده است؟
به نظر میرسد آقای غنی خود را در تنگنایی احساس میکند که حتی تا همین یک ماه پیش، خوابش را هم نمیدید. این تنگنا از تند شدن ریتم موضعگیریهای شدیداً انتقادی او در قبال مذاکرات قطر قابل درک است. درحالیکه او پیشازاین صرفاً بر مالکیت صلح توسط افغانها پای میفشرد؛ سخنی که در محافل سیاسی داخلی و خارجی جدی انگاشته نمیشد و حتی نوعی همسویی او با خلیل زاد را در مذاکره با طالبان تداعی میکرد، اما اکنون از در مخالفت صریح با گفتگوهایی وارد میشود که سکاندار اصلی آن زلمی خلیل زاد است. این نشان میدهد که آقای غنی دریافته است اگر این مذاکرات صلح، قربانیای غیر از ۴۵ هزار نیروهای امنیتی در چهار سال دوره حکومت وحدت ملی داشته باشد، آن قربانی، کسی غیر از خود آقای غنی نخواهد بود.
این نگرانی را با همین محتوا و ماهیت، هم در لحن سخنان رییسجمهور و هم در تلویح و تلمیح او به سرنوشت داوودخان و داکتر نجیب میتوان دریافت؛ نگرانیای که محتوا و ماحصل آن ریشه در آگاهی دقیق رییسجمهور از طرحها و ترفندهای توطئهآمیز پشت پرده مذاکرات قطر دارد و نهتنها حکومت و ریاست آقای غنی، بلکه کل اوضاع سیاسی کشور را دچار آشوب خواهد کرد و دستاوردهای افغانستان در هجده سال گذشته را در معرض فروپاشی مطلق قرار خواهد داد. وقتی خلیل زاد میگوید: «کلید صلح در کابل است» معنایی غیر از کنار رفتن اشرف غنی از قدرت و تشکیل حکومت موقت مورد خواست طالبان ندارد.
از نظر طالبان تنها گزینه برای آنچه گفتگوی بینالافغانی نامیده میشود، ایجاد حکومت موقت است؛ زیرا همچنان که آقای خلیل زاد بهعنوان مدافع منافع طالبان در گفتگو با یکی از رسانههای افغانستان از قول این گروه استدلال کرد، مذاکره طالبان با حکومت کابل، به معنی مشروعیت بخشیدن به این حکومت است، درحالیکه طالبان ١٧ سال به این دلیل با کابل جنگیدند که آن را نامشروع میدانند.
آقای خلیل زاد در آن گفتگوی تلویزیونی همچنین از آقای غنی خواست بهعنوان رییسجمهور، از تاریخ کمک بخواهد و راهحل دیگری پیدا کند، اما با توجه به روند مذاکراتی که تاکنون میان خلیل زاد و طالبان صورت گرفته، راهحلی که تاریخ در اختیار آقای غنی میگذارد، همان چیزی است که او خود به آن اشاره کرد: گردن گذاشتن به سرنوشت داوودخان و داکتر نجیب، با تسلیم شدن در مقابل خواست طالبان و خلیل زاد برای تشکیل حکومت موقت!
آقای غنی در شرایط سخت و دشواری قرار گرفته و دشوارتر از سرنوشت غنی، سرنوشت سیاسی افغانستان است که معلوم نیست با صلح امریکایی خلیل زاد با طالبان، از گریبان چه توفانهای موجخیز و ویرانگری سر برمیآورد.
اکنون «متفکر» علیه «احمق» قرار گرفته و دشواره اصلی این رویارویی نیز همین است که یک طرف آن «متفکر» است و طرف دیگر آن «احمق»!
محسن همتی