دست دراز «غنی» و دامن کوتاه «ترامپ»!

اشرف غنی، رئیس‌جمهور، سخت‌ترین شرایط زندگی سیاسی خود را تجربه می‌کند و البته باید در نظر داشت که شرایط سیاسی آقای غنی، بریده از شرایط سیاسی افغانستان نیست. به بیان دیگر به همان میزان که این شرایط به زندگی سیاسی آقای غنی مربوط می‌شود، با حیات سیاسی افغانستان نیز مرتبط است.

با آن‌که او در مقام رئیس‌جمهور افغانستان، بارها و بارها از ناوابستگی افغانستان به غرب و اشتراک منافع افغانستان با امریکا و ناتو و نه وابستگی افغانستان به این دو، سخن به میان آورده است، اما با افشای ارسال نامه محرمانه او به دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور امریکا و طرح پیشنهادهایی برای کاهش هزینه‌ها و سربازان امریکایی در افغانستان، این حقیقت به تلخی آشکار می‌شود که او همانند غریقی که برای نجات خود به هر خس و خاشاکی چنگ می‌اندازد، فروتنانه تقلا می‌کند که با دلبری از ترامپ، زمان بیشتری برای تداوم حکومت خود بر افغانستان، بازخرید کند و به‌این‌ترتیب بر وابستگی خود به حمایت غرب، مهر تأیید بزند.

روزنامه امریکایی نیویورک‌تایمز در گزارشی نوشته است: رئیس‌جمهور افغانستان با ارسال نامه محرمانه‌ای به ترامپ، پیشنهاد داده تا نیروهای امریکایی مستقر در افغانستان را در ازای کاهش هزینهٔ حفظ این نیروها در افغانستان، نگه دارد.

به گزارش نیویورک‌تایمز، اشرف غنی این نامه را از طریق الیس ویلز، نماینده وزارت خارجه امریکا در امور آسیای جنوبی، به دونالد ترامپ فرستاده است.

روزنامه نیویورک‌تایمز نوشته که سه مقام امریکایی، فرستادن این نامه را به دونالد ترامپ تأیید کرده و یک مقام بلندپایه امریکایی ادعا کرده که این نامه را دیده و گفته که آقای غنی به‌طور مفصل در این نامه در مورد این‌که شمار نیروهای امریکایی چگونه در افغانستان کاهش پیدا کنند و یا مصارف آنان کم شود، نوشته است.

بر پایه ادعای روزنامه نیویورک‌تایمز پیشنهاد آقای غنی در این نامه، موجب کاهش مصارف نیروهای امریکایی در افغانستان تا سقف دو میلیارد دالر در سال خواهد شد و شمار آنان نیز به ۳ هزار نفر کاهش خواهد یافت.

این نامه، دقیقاً پس از مذاکرات شش‌روزه زلمی خلیل زاد، نماینده ویژه وزارت خارجه امریکا برای صلح افغانستان، با طالبان در قطر نوشته و برای ترامپ ارسال شده و این نشان می‌دهد که مذاکرات قطر، بیش از همه، آقای غنی را آشفته و پریشان کرده است؛ آشفتگی و پریشانی‌ای که در بیانات رئیس‌جمهور در هشتم و دهم دلو نیز بازتاب گسترده و غیرقابل کتمانی داشت و مطمئناً حاکی از توافقاتی بین خلیل زاد و طالبان است که دست‌کم برای او خوشایند نیست.

یک عضو تیم مذاکره‌کننده ارشد طالبان گفته است که میان دو طرف بر سر خروج نیروهای امریکایی و «موارد مهم دیگر» توافق شده است. از نظر تحلیلگران سیاسی و نیز با توجه به محتوای سخنان زلمی خلیل زاد در گفتگو با برخی رسانه‌های همگانی افغانستان، بخشی از «موارد دیگر»ی که میان خلیل زاد و طالبان توافق شده، تشکیل حکومت موقت، ابطال و انحلال انتخابات پارلمانی ۲۸ میزان و لغو انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۸ است. چنین توافقاتی مطمئناً به مذاق اشرف غنی که دست‌کم از چهار سال پیش، خود را برای دور دوم ریاست‌جمهور آماده کرده بود، ناخوشایند است.

این توافقات ـ که البته تاکنون به‌صورت رسمی اعلان نشده ـ موجب آن شد که آقای غنی، تاریخ سیاسی افغانستان را تورق کند و با اشاره به سرنوشت کسانی همچون داوودخان و داکتر نجیب و اخیراً شاه شجاع و امیر محمدیعقوب خان و… که یا فریب خوردند و یا خیانت کردند، خود را در موقعیت امان‌الله خان و احمدشاه بابا و میرویس نیکه و محمود غزنوی قرار داده است.

آقای غنی گفته است: «نه شاه شجاع می‌خواهیم، نه امیر محمدیعقوب خان که معاهده گندمک را امضا کرد، غازی امان‌الله‌خان می‌خواهیم، احمدشاه بابا می‌خواهیم، میرویس نیکه می‌خواهیم، محمود غزنوی می‌خواهیم. اگر کسی فکر می‌کند بالای اشرف غنی یک معاهده گندمک دیگر را امضا می‌کند در اشتباه است. خونم را بریزانند، اما این عمل ننگین را انجام نمی‌دهم!»

ظاهر قضیه این است که رئیس‌جمهور غنی رجزخوانی و از خود قهرمان‌تراشی می‌کند، اما باطن قضیه چیز دیگری است، باطن قضیه ارسال نامه محرمانه و متواضعانه و ملتمسانه به رئیس‌جمهور امریکا و البته مطابق با ذائقه تجاری او برای کاهش هزینه‌ها و سربازان امریکایی در افغانستان است. این می‌رساند که آقای غنی خود را در موقعیت افول و اضمحلال سلطه و سیطره بر گلوگاه‌های سیاسی کشور یافته و باید باور کند که هم وابسته است و هم بدترین حالت، وابستگی به بیرون و بیگانه است؛ چه، همچنان که او با حمایت مقتدرانه سیاسی و نظامی به قدرت و کرسی ریاست‌جمهوری می‌رساند، با اشاره انگشت هم از ارگ بیرون می‌اندازد!

از سوی دیگر، به همان اندازه که آقای غنی، مضطرب از رفتن و ملتمس برای ماندن در ارگ است، بخشی عظیم از چهره‌های سیاسی کشور از توافقات به‌دست‌آمده در قطر خوشحال و خشنودند و از تشکیل حکومت موقت استقبال می‌کنند؛ طیفی آن‌چنان گسترده که همه اضداد بیرونی، از حکمتیار تا عطامحمد نور و حنیف اتمر و احمدضیا مسعود را در دایره واحد ضدیت با ارگ و اشرف گرد آورده و کار را به‌جایی رسانده که عنصری مثل حکمتیار، حکومت اشرف غنی را عامل ادامه جنگ و مانع صلح خوانده است.

به نظر می‌رسد هرچه هست، چرخش روزگار کژمدار، این بار اما بر وفق مراد اشرف غنی نیست؛ همو که همه ناهمسویان خود را از دالان‌های قدرت به بیرون انداخت، اکنون در تنهایی ترحم‌انگیز، برای نجات خودش دست‌وپا می‌زند.

بر پایه گزارش‌ها حامد کرزی، رئیس‌جمهور پیشین نیز عمیقاً در تدارک تیمی برای تشکیل حکومت موقت است و شاهین سهیل، سخنگوی طالبان در قطر نیز با ارسال پیامی حاوی پیروزی طالبان به رسانه‌ها، گفته است که طالبان با خروج نیروهای امریکایی، به فکر انحصار قدرت نیست و با تمام افغان‌ها با مدارا و برادری برخورد می‌کند.

این پیام، حاوی پیام پیروزی طالبان در جنگ و شکست و فروپاشی حکومت اشرف غنی و کوتاهی دست او از دامن دونالد ترامپ است و متضمن این معنا که آنان افغانستان را به‌مثابه غنیمت جنگی خود می‌پندارند و از موضع یک نیروی فاتح کشور با مردم آن برخورد می‌کنند.

مطالب مرتبط