سازوکار جدید صلح؛ مشارکت یا مالکیت؟

هنوزهم صداهایی از درون حکومت شنیده می‌شود که بر «مالکیت» بی‌قید و شرط، تام و مطلق کابل بر روند صلح با طالبان، تأکید دارد. این صداها اما نه قدرت گذشته را دارد و نه اثرگذاری قابل انتظار آن را. ظاهرا حکومت در پی تحولات سریع اخیر در روند صلح، به این نتیجه ناامیدکننده رسیده که «مالکیت» بر این روند، رویایی دور و دست‌نیافتنی است.blank

با این‌حال، اشرف‌غنی؛ رییس جمهوری و زلمی خلیلزد؛ نماینده ویژه امریکا برای روند صلح، روی شیوه کار جدید و واضح برای پیشبرد این روند توافق کردند.

هارون چخانسوری؛ سخنگوی ریاست جمهوری گفته که براساس این شیوه کار، نخست در مورد تمام موضوعات مربوط به صلح با دولت افغانستان مشورت می‌شود و در مورد اقدامات بعدی بحث می‌شود و سپس روند به پیش می‌رود.

او همچنین بار دیگر تاکید کرد که «مالکیت» روند صلح از افغان‌ها است و دیگران همه تسهیل‌کننده این روند هستند.

همچنین زلمی خلیلزاد گفته است که تکرار نشستی مثل نشست مسکو بدون حضور نماینده‌ای از دولت افغانستان را «به نفع روند صلح» نمی‌داند.

آقای غنی هم گفته در مورد صلح افغانستان باید اجماع موجود ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی تقویت شود و در مواردی که اجماع نیست، به میان آید.

آقای غنی مشخصا از پاکستان یاد کرده و گفته است: «ما خواهان این هستیم که طالبان مناسبات‌شان را با پاکستان و پاکستان مناسباتش را با طالبان واضح سازد که بر کدام اساس استوار است.»

اگرچه از نظر حکومت که پیشتر با زلمی خلیلزاد و دولت امریکا در زمینه شیوه عملکرد واشنگتن در قبال روند صلح با طالبان، دچار تنش‌های شدید و کم‌سابقه شده بود، این توافق جدید می‌تواند یک گام مثبت و رویدادی امیدبخش باشد؛ زیرا می‌تواند جایگاه حکومت در روند صلح را از انزوای تحقیرآمیز کنونی به عنصری مؤثر و عاملی تعیین‌کننده، تغییر دهد؛ اما همان‌گونه که زلمی خلیلزاد هم تلویحا اذعان کرده است، این سازوکار تازه نمی‌تواند رویای «مالکیت» کابل بر روند صلح را به درستی تعبیر کند.

بربنیاد این توافق، قرار است صرفا با حکومت افغانستان «مشورت» شود نه بیشتر. از سوی دیگر، آقای خلیلزاد بر «حضور» حکومت در این روند، تأکید کرده است؛ حضوری که به معنای «مالکیت» نیست، به معنای «مشارکت» است؛ مشارکتی که می‌تواند حاشیه‌ای، نمادین و غیرمؤثر باشد؛ اما به تصمیم‌هایی که امریکا و دیگران برای آینده سیاسی افغانستان می‌گیرند، مشروعیت و اعتبار ببخشد.

این‌که‌ زلمی خلیلزاد گفته است که تکرار نشستی مثل نشست مسکو بدون حضور نماینده‌ای از دولت افغانستان را «به نفع روند صلح» نمی‌داند نیز می‌تواند به‌ معنای تلاش واشنگتن برای مشروعیت‌بخشیدن به تصمیم‌هایش در مذاکره با طالبان، از طریق حضور حاشیه‌ای و فرمالیته نمایندگان حکومت افغانستان باشد؛ زیرا در پی واکنش‌های تند حکومت به توافقات کلی امریکا با طالبان و به دنبال آن، موضع‌گیری‌ شدید کابل در قبال نشست مسکو، امریکا هم ظاهرا به این نتیجه رسیده که هرگونه پیشرفت در روند صلح با طالبان و فراهم‌کردن تمهیدات اجرایی این تصمیم‌ها، ناگزیر مستلزم مهر تأیید حکومت کابل است.

از سوی دیگر، ارتباط تنگاتنگ، پیچیده و استراتژیک طالبان با پاکستان و برخی دیگر از قدرت‌های منطقه‌ای، در مسیر اعمال «مالکیت» کابل بر روند صلح، مانع ایجاد می‌کند. آقای غنی هم با اشراف بر ‌همین امر، از طالبان و پاکستان خواسته است تا درباره ماهیت و ابعاد روابط شان، توضیح دهند.

طالبان پیش از ‌آن‌که دیدار برنامه‌ریزی‌شده شان با عمران خان در اسلام‌آباد، تحت فشار کابل لغو شود، اعلام کرده بودند که با طرف پاکستانی، بر سر موضوعاتی مانند «روابط دوجانبه، وضعیت مهاجران افغان در پاکستان و نیز همکاری‌های تجاری» گفتگو خواهند کرد.

این نشان می‌دهد که طالبان خود را در مقام دولت مشروع و قانونی افغانستان می‌داند و پاکستان هم احتمالا این جایگاه را به رسمیت می‌شناسد. در این صورت، مالکیت کابل بر روند صلح با طالبان، هم از نظر طالبان و هم از دید پاکستان، موضوعیت و مشروعیت ندارد.

البته باید تأکید کرد که سهم امریکا و شخص زلمی خلیلزاد نیز با آغاز مذاکرات مستقیم با طالبان، بدون حضور و مشارکت مالکانه دولت افغانستان، به این مهم، کمک کرده و به طالبان به عنوان یک مرجع مستقل و مشروع، اعتبار و وجاهت بخشید؛ کاری که برخی قدرت‌های منطقه‌ هم انجام داده اند.

در چنین شرایطی، «مالکیت» کابل بر روند صلح با طالبان، رویایی است که به زودی تعبیر نخواهد شد؛ اما امریکا و طالبان به ویژه پس از نشست مسکو و همچنین لغو دیدار نمایندگان طالبان با سران پاکستان و عربستان، به این نتیجه رسیده اند که زمینه «مشارکت» کابل در این روند را فراهم کنند.

مطالب مرتبط