بمب اسلامی، تهدیدی دایمی علیه صلح
پاکستان همسایه جنوبی افغانستان با ۱۴۰۰ کیلومتر مرز مشترک، همواره یکی از کانونهای بحران و ناامنی نهتنها برای افغانستان که برای سراسر منطقه، شناخته میشود. اخیرا دو رویداد خونبار امنیتی در همسایگی پاکستان، یکبار دیگر خطر بزرگ اسلامآباد برای امنیت منطقه را در معرض توجه قرار داد.
وقوع یک حمله انتحاری خونین در شرق ایران، جان ۲۷ عضو سپاه پاسداران آن کشور را گرفت. ایران، پاکستان را مسؤول قلمداد کرد و هشدار داد که اگر اسلامآباد تدابیر لازم برای سرکوب و انهدام گروه «جیش العدل» را فراهم نکند، جمهوری اسلامی با توسل به «حق دفاع مشروع» خود رأسا وارد عمل خواهد شد.
تقریبا همزمان با آن رویداد، در کشمیر تحت کنترل هند هم یک حمله انتحاری مشابه، ۴۶ سرباز هندی را کشت. هند هم پاکستان را به دلیل حمایت از «جیش محمد» مسؤول آن حمله شناخت و تهدید کرد که پاکستان را در عرصه بینالمللی در انزوای کامل قرار خواهد داد.
این در حالی است که سفیر پاکستان در کابل در واکنشی بحثبرانگیز در قبال تهدید هند، هشدار داد که اگر دهلی نو علیه اسلامآباد، اقدامی انجام دهد، روند صلح امریکا با طالبان، آسیب خواهد دید. این هشدار که واکنش تند حکومت افغانستان را هم برانگیخت، نشان داد که ناامنیهای سازمانیافتهای که از پاکستان به سه کشور همسایه آن صادر میشود، ریشه در یک رویکرد کلان و استراتژیک امنیتی دارد که از جانب استراتژیستهای نظامی و سیاسی رژیم اسلامآباد، طراحی و مهندسی شده، و هدف از آن، تعمیم و تحمیل چتر سیطره راهبردی پاکستان بر سراسر منطقه است.
با توجه به این تحلیل، موضعگیری شگفتانگیز اخیر پرویز مشرف؛ رئیس جمهوری پیشین پاکستان نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. آقای مشرف بهتازگی در جریان یک نشست خبری در امارات عربی، به ایجاد روابط با اسرائیل برای مقابله با هند اشاره کرده است.
فرمانده پیشین ارتش پاکستان گفته است که نیاز است تا ائتلاف بین اسرائیل و هند شکسته شود و پاکستان به راحتی میتواند این کار را انجام دهد. لابی هند – اسرائیل در رسانهها بسیار قوی است و متأسفانه هند بیان قویتری در جامعه بینالملل دارد.
وی با اشاره به اینکه هم پاکستان و هم اسرائیل با تهدید جدی روبهرو هستند، بر تلاشهایش در زمان ریاست جمهوری برای ایجاد روابط با اسرائیل اشاره کرد.
مشرف با اشاره به تنش بین هند و پاکستان گفت که دهلی نو شاید دست به حملاتی علیه پاکستان در خط کنترل بزند؛ چون آنها در بسیاری از مناطق در خط کنترل منافعی دارند.پاکستان باید آماده چنین حملاتی باشد و برای مقابله با آن برنامهریزی کند.
اگرچه این موضع جنرال پاکستانی با واکنش صریح برخی از سیاستمداران پرنفوذ پاکستان، رو بهرو شده است؛ اما از دید تحلیلگران، پاکستان برای مهار هند، سلطه بر افغانستان و ادامه کنترلاش بر کشمیر، به هر اقدامی که لازم باشد، دست خواهد زد.
پاکستان در عین حال، اخیرا میزبانی پرشکوهی از محمد بن سلمان؛ ولیعهد پرحاشیه سعودی به عمل آورد. اگرچه هدف اصلی رژیم اسلامآباد از استقبال خیرهکننده از بنسلمان، بهدست آوردن کمکهای میلیاردی دولت ثروتمند سعودی برای اقتصاد در حال فروپاشی پاکستان بود؛ اما در مقابل، نمیتوان نادیده گرفت که عربستان هم در قبال ارائه بستههای کمکی سخاوتمندانه، انتظارهای مشخصی از پاکستان دارد؛ انتظارهایی که عمدتا امنیتی و نظامی، و همراستا با راهبردهای منطقهای رژیم ریاض برای منطقه و جهان اسلام است.
در این میان، فراموش نباید کرد که عربستان و امارات و بحرین و عمان، در حال پردهبرداری آرام از روابط عادیسازیشده خود با اسراییل هستند؛ اقدامی که در سایه سیاست ایرانهراسانه واشنگتن، تلآویو، ریاض و همپیمانان آنها در دنیای عرب، اجرایی میشود. بر این اساس، آیا اظهارات مشرف برای برقراری روابط میان اسلامآباد و تلآویو با سفر اخیر ولیعهدهای امارات و عربستان به پاکستان و نیز عادیسازی روابط اعراب و اسراییل، ربط دارد؟
پاسخ این پرسش میتواند منفی یا مثبت باشد؛ اما در این شکی نیست که کشوری که عربستان سعودی به دلیل برخورداری آن از تسلیحات هستهای، به آن به عنوان «بمب اسلامی» نگاه میکند و از دیرباز به اینسو، کانون اجتماع تروریستهای بنیادگرای سراسر منطقه بوده است، بزرگترین تهدید علیه صلح و امنیت منطقهای است، این تهدید با توجه به پیوندهای تازهای که میان دیگر کانونهای ناامنی یعنی عربستان، امارات و اسراییل با آن، صورت میگیرد، روز بهروز، جدیتر و خطرناکتر میشود.