چرا قوانین قضایی طالبان را ترجیح میدهم؟
این فرشته کوچک چند روز قبل از منطقه پنجصد فامیلی «خیرخانه» شهر کابل ربوده شد و دو روز بعد به قتل رسید.
به نظر میرسد که این کودکربایی، انگیزه مالی و پولی داشته است. وقتی خبر این حادثه غمناک به گوش میرسد، اولین مسئلهای که به ذهن خطور میکند، این است که باید هرچه زودتر قاتلان این دخترک معصوم دستگیر و به جزای اعمال خود برسند.
اما سؤال این است که آیا قاتلان دستگیر خواهند شد؟ البته گفته میشود که عاملان این جنایت، دستگیر شدهاند. سؤال بعدی و مهمتر این است که آیا قاتلان پس از دستگیری به سزای اعمالشان خواهند رسید؟ اگر تصور میکنید که پاسخ سؤال دوم مثبت است و عدالت در نظام فعلی افغانستان اجرا میشود، سخت اشتباه میکنید.
سالانه در افغانستان، حدود ۱۰ هزار دوسیه و پرونده سنگین جنایی اعم از قتل و اختطاف به ثبت میرسد. به نظر شما آیا در بین این تعداد پرونده، به چند پرونده رسیدگی و عدالت در حق ذویالحقوق اجرا میشود؟ اگر پاسخ شما خوشبینانه و مثبت باشد، بازهم اشتباه میکنید. اجرای عدالت در دولت فعلی افغانستان، بسیار نادر و اندک است. اگر از بین ۱۰۰ پرونده، به یک پرونده رسیدگی میشود، ۹۹ پرونده دیگر به خاطر فساد، رشوه و بیتوجهی مسئولان، فراموش و نادیده گرفته میشود. اینجاست که من بنا به دلایلی که عرض میکنم، قوانین قضایی طالبان را بر سیستم قضایی دولت افغانستان ترجیح میدهم. چهل سال جنگ در افغانستان، جنایتکاران را در این کشور، جانیتر کرده است.
اکنون بیماری جانیان در افغانستان به مرحله حادی رسیده است که با دارو، دوا و زندان خوب نمیشود. الگوهای اصلاحی نیز پاسخگوی جامعه افغانستان نیست بلکه باید برای اصلاح امور، عمل جراحی انجام داد و این عمل را طالبان خوب بلد هستند. اولاً در مناطق تحت کنترل طالبان، رویدادهای جنایی از جمله اختطاف و ربودن کودکان نیست اگر باشد، نادر است. ثانیاً اگر موردی از قتل و آدمربایی در مناطق زیر سلطه طالبان رخ دهد، بعید است که قاتل و آدمربایان دستگیر نشوند. ثالثاً، خیلی کم اتفاق میافتد که دزد و قاتلی توسط طالبان دستگیر شود اما جان سالم بدر ببرد.
بنابراین، من رفتار طالبان را با اراذل، اوباش، دزدان، قاتلان و آدمربایان، بر سیستم قضایی افغانستان ترجیح میدهم. البته خواننده عزیز متوجه این نکته شده است که نویسنده نمیخواهد امارت طالبان را بر دولت افغانستان ترجیح دهد بلکه در یادداشت حاضر، برخورد شدید طالبان با خلافکاران و شیوه سهلانگارانه نظام قضایی افغانستان با این دسته از بیماران لاعلاج جامعه، مقایسه شده است. یادداشت را با این عبارت به پایان میبرم که در سایه امارت طالبان، کسی جرئت نمیکند دست به آدمربایی و جنایت بزند اما ضعف سیستم قضایی افغانستان باعث شده است که جنایتکاران در سایه دولت افغانستان، مرتکب آدمربایی و جنایت شوند. گرچه نظامی که پس از دوره سیاه طالبان در افغانستان ایجاد شد، مورد استقبال احاد ملت قرار گرفت اما به گفته حافظ، خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود.