مانور نوروزی غنی در قلمرو امپراتوری نور
برچیدن «جزیرههای قدرت» یکی از مهمترین مأموریتهای اشرفغنی در ارگ ریاست جمهوری افغانستان عنوان شده است. هدف او آشکارا کسانی است که قدرت او را برنمیتابند و خود را به نوعی مستقل از دایره حکمروایی ارگ میدانند.
در این میان اما تنشهای آقای غنی با عطامحمد نور، داستان طولانیتری دارد. آن دو پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۳ رویاروی همدیگر قرار گرفتند؛ وقتی عطامحمد نور از تیکت انتخاباتی عبدالله عبدالله حمایت میکرد.
پس از برگزاری انتخابات بحثبرانگیز سال ۹۳ اشرفغنی و عبدالله عبدالله به کمک جان کری؛ وزیر امور خارجه پیشین امریکا باهم آشتی کردند و دولت وحدت ملی تشکیل دادند؛ اما خصومت اشرفغنی و عطامحمد نور همچنان حلناشده باقی ماند؛ خصومتی که در نهایت با برکناری آقای نور از ولایت بلخ پس از ۱۵ سال حکمرانی، ظاهرا به کام اشرفغنی تمام شد و او توانست یکی از قدرتمندترین جزایر قدرت را برچیند و به نحوی دامنه سلطه خود را به شمال کشور که تیول سنتی رقبای قومی و سیاسی او محسوب میشود، گسترش دهد.
با اینحال، هنوز به باور تحلیلگران در برابر سلطه مطلق و فراگیر دولت مرکزی و ارگ ریاست جمهوری بر سراسر قلمرو تحت سلطه «امپراتور شمال» مانع وجود دارد. یکی از این موانع، مفاد توافقنامهای است که میان آقایان غنی و نور امضا شد و به کنارهگیری او از ولایت بلخ انجامید. در آن زمان، تصور میشد که آقای نور از ولایت بلخ، کنار گذاشته شده؛ اما سایه او همچنان بر سراسر امپراتوریاش مستولی است؛ زیرا والی و فرمانده پولیس بلخ، هردو از مهرههای مورد تأیید و نزدیک به عطامحمد نور بودند؛ اما رئیسجمهوری اخیرا تصمیم گرفت تا عبدالرقیب مبارز را به جای محمداکرم سامع که از نزدیکان آقای نور است، به عنوان فرمانده پولیس بلخ منصوب کند.
این انتصاب، بار دیگر بر تنشها میان او و عطامحمد نور افزود تا آنجا که والی پیشین بلخ هشدار داد که ارگ در صدد «توطئهای» تازه است و او در برابر این تصمیم خواهد ایستاد و هرگز اجازه تحقق آن را نخواهد داد.
به همین دلیل، یک هفته پیش، اختلافها بر سر معرفی فرمانده پولیس جدید بلخ در شهر مزار شریف به درگیری مسلحانه انجامید و دستکم ۱۸ نفر زخمی شدند.
آقای نور این تقرری را برخلاف توافقنامه میان خودش و ارگ خواند و با آن مخالفت کرد؛ اما یک روز پس از معرفی فرمانده جدید، اعلام کرد به توافقاتی با وزیر داخله و وزیر دفاع که به بلخ سفر کرده بودند، رسیده است.
با اینهمه، اشرفغنی؛ رئیس جمهوری روز اول حمل در مراسم جشن نوروز در مزار شریف شرکت کرد؛ اما آقای نور برخلاف هر سال در این مراسم، حضور نداشت.
او اما با انتشار ویدئویی در فیسبوکاش گفت که منتظر عملیشدن توافق خود با وزرای امنیتی مبنی بر معرفی شخص سوم در پست فرماندهی پولیس بلخ، پس از نوروز است و “در صورت تخلف، آمادگیهای لازم برای هرنوع واکنش، حتی در صورت تحمیلشدن، جنگ (در صورت به خطر افتادن جان خودش، فامیلاش و یا مردم) را دارد”.
آیا سفر آقای غنی به بلخ و شرکت او در مراسمی که غایب بزرگ آن عطامحمد نور بود که پیش از این «امپراتور بلخ» نامیده میشد، نشانگر آن است که این جنگ تازه هم به سود اشرفغنی به پایان رسیده و بازنده بزرگ این بازی، بازهم آقای نور است؟
هنوز به درستی نمیتوان در این باره داوری کرد؛ اما تجربه نشان داده است که در چند رویارویی بزرگ این دو دشمن دیرینه، برتری و غلبه با آقای غنی بوده و عطامحمد نور همواره شکست خورده است.
شاید با توجه به همین شکستها است که بسیاری از ناظران و نیز مردم افغانستان، دیگر هرگز هشدارهای شدید و تهدیدهای جدی و انذارهای کوبنده آقای نور را جدی نمیگیرند و شمار زیادی از کاربران شبکههای اجتماعی، این هشدارها، التیماتومها و تهدیدها را با شوخی و طنز برگزار میکنند.
با این وجود، نمیتوان انکار کرد که در گرماگرم کمپاینهای زودهنگام و فشرده اشرفغنی برای انتخابات آینده ریاست جمهوری، او برای پیشبرد این پروژه در شمال افغانستان، با موانع سنگین و بزرگی روبهرو است که تنشهای اخیر مزار شریف، شاید یک نمونه کوچک و سرآغاز بحرانهای بزرگتر و گستردهتری باشد.
اخیرا مراسم بزرگداشت شهید عبدالعلی مزاری؛ رهبر پیشین حزب وحدت اسلامی در کابل، در پی راکتپراکنیهای منسوب به «داعش» مختل شد؛ اما محمد محقق که برگزارکننده این مراسم بود، با شرکت در برنامهای مشابه در بلخ، حکومت را مسؤول این رویداد دانست.
آقایان محقق و نور، هردو در تیکت انتخاباتی «صلح و اعتدال» به رهبری حنیف اتمر، فعال هستند و هردو از چهرههای پرنفوذ در شمال افغانستان به ویژه مزار شریف محسوب میشوند.
بنابراین، به نظر میرسد جنگ قدرت میان اشرفغنی و رقبا در شمال کشور در آینده، شدیدتر شود.