حمله کابل؛ تله‌های ترور در مسیر صلح

موج وحشت یکبا‌ر دیگر به خیابان‌های پایتخت‌ برگشت؛ پایتختی که رویدادهایی از این نوع، تنها یادآوری ساده بخش کوچکی از خاطرات خونبار چندده سال اخیر آن است.blank

کابلی‌ها سال‌هاست که با صدای جنگ و گلوله‌باری و انفجار و آژیر آمبولانس‌ها و خبرهای ناگهانی مرگ و بر دوش‌کشیدن اجساد بی‌جان عزیزان‌شان عادت
کرده‌اند. از‌ آن‌سو رویای صلح و ثبات و آرامش و آسایش هم سالیان سال‌ است که از ذهن و ضمیرشان رخت بربسته‌است.

دیروز، آن‌ها بار دیگر فرصت یافتند تا سرگذشت ۴۰ ساله‌شان را غمگنانه و نومیدانه مرور کنند.

وزارت داخله اعلام کرد که در حمله مهاجمان مسلح به وزارت مخابرات دست‌کم ۷ نفر از جمله ۴ غیرنظامی و ۳ نظامی کشته شدند.

در خبرنامه این وزارت آمده که چهار مهاجم انتحاری نیز پس از بیش از پنج ساعت درگیری با نیروهای امنیتی کشته شدند.

وزارت داخله گفته که در این حمله ۸ نفر دیگر زخمی شده‌اند.

تاکنون مسؤولیت این حمله را کسی یا گروهی بر عهده نگرفته‌است.

ذبیح‌الله مجاهد؛ یکی از سخنگویان طالبان گفت که آن‌ها در این حمله نقشی نداشته‌اند.

وزارت مخابرات افغانستان در منطقه مزدحم در مرکز شهر کابل واقع است. هوتل پنج‌ستاره کابل سرینا که بارها هدف حمله مخالفان مسلح قرار گرفته نیز در این ساحه واقع‌ شده. وزارت‌ اطلاعات و فرهنگ نیز در این منطقه موقعیت دارد.

این حمله برای هزار و یکمین بار نشان داد که راه دست‌یافتن به صلح در افغانستان تا چه اندازه، صعب و سخت و دشوار است.

به بیان دیگر، مانع اصلی در مسیر رسیدن به صلح، تنها کارشکنی‌های سیاسی، اختلاف‌ نظرهای جناحی، جنگ شدید قدرت، زورآزمایی‌های قومی و تباری و… نیست. تله‌‌های ترور، یکی دیگر از بزرگ‌ترین موانعی است که همچنان سرنوشت و چشم‌انداز صلح را تهدید می‌کند.

زلمی خلیلزاد؛ نماینده ویژه امریکا برای صلح افغانستان، بارها تأکید کرده‌است که یکی از خواسته‌های ایالات متحده از طالبان این است که دست از خشونت و رویکرد به تروریزم بردارند، ارتباط‌‌شان با سایر گروه‌های تروریستی بین‌المللی را قطع کنند و از آن‌سو، اجازه ندهند تا خاک افغانستان، آسایشگاه آرام و امن تروریزم بین‌المللی و کانون صدور ناامنی به سایر نقاط جهان قرار بگیرد؛ خواسته‌ای که علیرغم ظاهر مقبول و توجیه معقولی که دارد، به‌سادگی قابل دست‌یابی نیست. یکی از نمونه‌های عینی و روشن آن، همین رویداد حمله به وزارت مخابرات بود.

وزارت مخابرات برای پایتخت‌نشینان یک نماد است؛ نمادی که کابل را نیز اندکی به یک شهر صنعتی و مدرن که یکی از شناسه‌های آن، داشتن بلندمنزل‌ها و آسمان‌‌خراش‌ها است شبیه می‌سازد؛ اما این نماد دیروز در یک حمله تروریستی بی‌سابقه به این وزارت فروریخت و درهم‌شکست؛ زیرا یکبار دیگر بسیاری از افرادی را که طی ماه‌های اخیر، در رویای صلح که حالا دیگر بیش از همیشه، توهم‌آمیز به نظر می‌رسد، غرق بودند، به‌خود آورد تا به آن‌ها یادآوری کند که صلح در دسترس نیست و این تله‌های ترور است که همچنان در این مسیر، سنگ‌اندازی و ایجاد مانع می‌کند.

نکته ظریفی که در این میان وجود دارد این است که تاکنون (تا زمان نوشتن این متن) هیچ گروهی مسؤولیت حمله کابل را قبول نکرده و طالبان هم آن را رد کرده‌اند.

شماری از رسانه‌‌ها اما مدعی شده‌اند که پرچم داعش در محل رویداد، رویت شده‌است.

تفاوتی نمی‌کند که عامل اصلی این حمله کدام گروه بوده‌است. اهمیت نمادین و پیام ضمنی این حمله، قدرتمند‌تر از قربانیان انسانی و خسارت‌‌های مالی آن بود. برج ۱۸ طبقه وزارت مخابرات در یکی از مناطق مزدحم مرکز شهر کابل، آماج تیر ترور چند مهاجم قرار گرفت و پایتخت‌نشینان، دست‌کم ۵ ساعت در حال تماشای این نمایش ژانر وحشت بودند.

پرسوناژها، المان‌ها، ابزارها و شیوه اجرای سناریو هم بسیار آشنا بود؛ چیزی که در ۱۸ سال اخیر، بارها و بارها شاهد آن بوده‌ایم.

این حمله نشان داد که صدای خشم و خون بلندتر از آوای صلح و ثبات است و پایتخت‌نشینان با وقوع گاه‌به‌گاه این رویدادها، به‌جای رویاپردازی برای صلح، دست‌ کم برای مدتی باید همچنان خاطرات خونبار ۴ دهه اخیر عمرشان از جنگ و جنون و جنایت را با تلخکامی و نومیدی مرور کنند.

مطالب مرتبط