صلح طالبان، ظهور دوباره بغدادی و ژئوپلیتیک جدید
همزمان با جدیترشدن جریان گفتگوهای مستقیم امریکا با طالبان در مورد صلح افغانستان، ظهور دوباره ابوبکر بغدادی؛ رهبر گروه داعش در یک نوار ویدئویی، نگرانیهای تازهای را درباره تغییر شکل جنگ و ظهور وضعیت ژئوپلیتیک جدید برای افغانستان، منطقه و جهان بهوجود آوردهاست.
ابوبکر بغدادی، درست در زمانی بار دیگر ظاهر میشود که داعش در عراق و سوریه، آخرین پایگاههای خود را هم از دست داد؛ اما از آنسو مذاکرات فشرده امریکا و طالبان پیرامون صلح افغانستان در جریان است.
اخیرا زلمی خلیلزاد؛ نماینده ویژه امریکا در امور صلح افغانستان، جملهای گفت که بهنظر میرسد آنگونه که شایسته بود، مورد توجه قرار نگرفت. او گفت که صلح با طالبان بهمعنای پایان جنگ در افغانستان نیست.
از آنسو، وزیر دفاع روسیه نیز درباره فعالیتهای داعش در افغانستان ابراز نگرانی کرده و گفتهاست که داعش در حال تقویت پایگاههایش در افغانستان است و تلاش دارد که از این کشور به مثابه یک پل برای توسعه فعالیتهایش در منطقه استفاده کند.
نماینده غیرنظامی ناتو در افغانستان نیز گفتهاست که «حضور داعش اکنون یک نگرانی جدی است. این احتمال وجود دارد که در آینده حتی به تهدید جدیتری مبدل شود؛ بهویژه هنگامیکه برخی از طالبان آشتیناپذیر به گروه داعش بپیوندند.»
بهاینترتیب، همزمان با پیشرفت نسبتا مطلوب و امیدبخش روند گفتگوهای صلح طالبان با امریکا، بهنظر میرسد که جنگ افغانستان نیز ابعاد تازهتری پیدا میکند؛ ابعادی که به احتمال قوی، به ظهور یک وضعیت ژئوپلیتیک جدید در افغانستان، منطقه و جهان منتهی خواهد شد.
آنچه در چارچوب صلح با طالبان، محرز و مسلم بهنظر میرسد این است که امریکا بهعنوان ابرقدرتی روبهافول که بهوضوح در حال عقبنشینی از خاکریزهای استراتژیک خود در عرصه اقتدار جهانی است، در جستجوی دروازههای خروج از افغانستان میباشد؛ اما از آنسو، عمیقا نگران این موضوع است که عقبگرد امریکا به جایگزینی سریع چین و روسیه منجر شود.
اخیرا سه قدرت برتر جهانی یعنی امریکا، روسیه و چین برای بار دوم در رابطه با صلح و جنگ افغانستان در مسکو گفتگو کردند؛ گفتگویی نادر و مهم که نمونههایی از آن را میتوان پیرامون تحولات مرتبط با جنگ جهانی دوم و پس از آن، میان سران امریکا، روسیه و انگلیس یا اروپا سراغ گرفت.
این مقایسه، پرده از اهمیت راهبردی عقبگرد امریکا از جبهه افغانستان و پیامدهای استژاتژیک و ژئوپلیتیک آن برای صلح و امنیت منطقهای و در یک کلیت کلانتر، چشمانداز صلح جهانی، فرمول و چارچوب تقسیم قدرت، مرزبندی حوزههای نفوذ و مشخصکردن نقش و سهم هریک از بازیگران بزرگ در آنها برمیدارد و نشان میدهد که آنچه در قطر میان نمایندگان امریکا و طالبان، جریان دارد، تنها یک گفتگوی ساده و ضروری میان دوطرف متخاصم برای پایان جنگی بیهوده و بینتیجه نیست؛ بلکه بخشی از فرایند عقبنشینی امریکا و پیامدهای آن برای جغرافیای سیاسی منطقه است.
در چنین شرایطی، ظهور مجدد ابوبکر بغدادی در یک نوار ویدئویی تازه، وجوه دیگری را نیز بر این معادله چندمجهولی پیچیده اضافه میکند. بهنظر میرسد که پردهبرداری از بغدادی بهدنبال پنجسال غیبت و بیخبری محض، از جانب صحنهگردانان این سناریو، در زمان بسیار مناسبی صورت گرفته و این اقدام، کاملا حسابشده، معنادار و دارای نشانههای پیچیدهای است.
امریکا میگوید که یکی از چهار محور اصلی گفتگوی آن کشور با طالبان، دریافت تضمینهای قوی از طالبان برای تبدیلنشدن دوباره افغانستان به پایگاه امن تروریزم بینالمللی است. این بدان معناست که با خروج امریکا، مسؤولیت سرکوب و انهدام داعش، مستقیما بر دوش طالبان قرار میگیرد؛ اما این تنها یک برداشت ساده و سطحی از موضوعی پیچیده است. از زاویهای دیگر، چانهزنی امریکا با طالبان میتواند برای بقای داعش و گسترش حوزه سلطه آن گروه در مناطق مشخصی از افغانستان؛ بهویژه شمال کشور باشد.
این برداشت، زمانی تقویت میشود که بار دیگر به جمله مهم اما نادیدهگرفتهشده زلمی خلیلزاد برگردیم و نسبت به دلالتهای آن، ژرفتر تأمل کنیم. او گفت که صلح با طالبان بهمعنای پایان جنگ در افغانستان نیست.
سخن مهم خلیلزاد را با اظهار نظر تقریبا مشابه و مصداقیتر نماینده ملکی ناتو در افغانستان، رمزگشایی میکنیم. او گفت که نگرانی از خطر داعش در افغانستان، جدی است و در آینده، جدیتر هم خواهد شد؛ زیرا بهگفته او، عناصر جنگطلب طالبان، پس از صلح، جذب ماشین تبلیغاتی داعش و خشونت وسوسهانگیز آن گروه خواهند شد.
این در ظاهر امر، یک هشدار ساده و واقعی است؛ اما در پشت پرده شاید برنامهای از پیش تنظیمشده باشد مبنی بر اینکه پس از جذب بخشی از طالبان در روند صلح، باید از پتانسیل عظیم و دینامیسم بالای جنگجویان عادی این گروه در جهت تقویت ماشین جنگی داعش و تبدیل آن به نیرویی قدرتمند برای توسعه ناامنی از طریق افغانستان به آسیای میانه و هدایت موج جنگ به داخل قلمروهای نفوذ روسیه، بهره گرفت.
بنابراین، ظهور دوباره بغدادی، ادعای ترسناک وزیر سابق اطلاعات عراق مبنی بر اینکه رهبر داعش توسط هواپیماهای قدرتهای بزرگ، از سوریه به شمال افغانستان، منتقل شده و نیز هشدارهای صریح مقامهای ارشد امریکایی و ناتو درباره عدم پایان جنگ و خطر داعش حتی در صورت صلح با طالبان، همگی مدلولهایی هستند از اینکه پس از صلح با طالبان، جنگ افغانستان، وارد مرحله تازه و پیچیدهتری خواهد شد.
علی موسوی- افق