تولد آرام یک دموکراسی خودساخته
استقلال از سلطه استعمارگران نو و کهن، همواره برای همه کشورها نتایج همسان و غالبا موفقی بههمراه ندارد. فروپاشی نهادهای سیاسی، درهمشکستن زیرساختهای اجتماعی و رکود و هرج و مرج و ابهام نسبت به آینده در حوزه اقتصادی، از پیامدهای جدی پسااستقلال برای کشورهای استعمارزده است.
قزاقستان در آسیای میانه نیز این روزهای دشوار را از سر گذرانده؛ ولی اکنون به تجربهای موفق و کشوری نمونه برای دیگر همسایگانش بدل شدهاست. همه اینها به یمن داشتن رهبری دلسوز و سختکوش و پرتلاش میسر شدهاست. نام نورسلطان نظربایف با سه دهه تحولات شگرف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی در قزاقستان پسااستقلال گره خوردهاست.
مخالفاناش او را به انحصار قدرت، دیکتاتوری، سرکوب، استبداد و انسداد سیاسی متهم میکنند؛ اما شمار آنها بهاندازهای اندک است که حتی در داخل قزاقستان هم کسی صدایشان را نمیشنود.
نورسلطان نظربایف، تنها رییس جمهور قزاقستان نبود؛ او معمار جغرافیای بیآیندهای بود که پیش از استقلال در دهه ۹۰ میلادی، به آزمونگاه تسلیحات اتمی شوروی پیشین، بدل شدهبود.
قزاقستان پس از فروپاشی شوروی پیشین و دستیافتن به استقلال سیاسی، تنها کشور مسلمان در منطقه بود که بیش از ۱۰۰۰ کلاهک هستهای و ۳۷۰ موشک کروز در اختیار داشت.از سال ۱۹۴۹ تا ۱۹۸۹، مناطق شمالی قزاقستان، مرکز ۴۵۶آزمایش هستهای بود.این بخشی از میراث سالها سلطه شوروی بر نزدیک به دو میلیون کیلومتر سرزمین قزاقستان محسوب میشد. بههمین دلیل، برای نورسلطان نظربایف و دولت بهرهبری او، بسیار دشوار بود که بر نگاه خصمانه قطب غربی قدرت جهان به کشورش، غلبه پیدا کند و از پیشینه قزاقستان بهعنوان آزمایشگاه تسلیحات هستهای شوروی و زرادخانه بزرگ ذخیره و نگهداری این تسلیحات فاصله بگیرد؛ اما سیاست هوشمندانه رییس جمهور نظربایف، بهسادگی قزاقستان را از این معبر مرگبار گذر داد و به آن کمک کرد تا از کشوری دارای سلاح هستهای، به مرجعی برای ذخیره سوخت هستهای برای اهداف غیرنظامی و صلحآمیز بدل شود.
نظربایف در سال ۱۹۹۵ با انتقال کلاهکهای هستهای و ذخایر اورانیوم شوروی از قزاقستان به روسیه، نظر مثبت غرب را جلب کرد و روابط خود با امریکا و اروپا را توسعه و بهبود بخشید.
برای کشوری که در بین دو قدرت برتر جهان یعنی روسیه و چین واقع شده، برقراری روابطی دوستانه با غرب، تنها در سایه تدابیر یک رهبر خردمند، ممکن بود.
قزاقستان در آن زمان به دموکراسی نیازی نداشت؛ زیرا نخستین اولویت برای مردم و دولت نوبنیاد آن پس از استقلال، رفع موانع بازدارنده در برابر یک دیپلماسی خارجی فعال و پویا بود.
رییس جمهور نظربایف، افزون بر کاری سخت و نفسگیر برای ایجاد زیرساختهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی لازم در داخل کشورش و غلبه بر تبعات ویرانگر پس از استقلال، همزمان نیازمند ایجاد شبکهای قدرتمند، پایدار و وسیع از ارتباطات بینالمللی با رویکرد ایجاد موازنهای معقول میان شرق و غرب هم بود؛ کاری که با انتقال تسلیحات هستهای به روسیه، با سرعت و موفقیت، انجام شد.
با این حال، دموکراسی هم چیزی نبود که رهبر قزاقستان بهکلی از آن غافل باشد؛ اما او سه دهه زمان نیاز داشت تا زیرساختهای لازم برای تولد و استقرار یک دموکراسی خودساخته و بومیشده را بهوجود آورد؛ فرایندی که نه بهصورت بستهبندیشده از روسیه یا امریکا وارد شود؛ بلکه در داخل قزاقستان و بربنیاد تاریخ کهن، سنت سیاسی، بافتار فرهنگی و ترکیب قومی آن کشور، تولید شدهباشد.
قزاقستان همانند افغانستان، بهصورت عجولانه و کاملا نمادین و فرمالیته، یک نسخه دموکراسی وارداتی و غیربومی را به اجرا نگذاشت تا بهسرعت شاهد شکست و فروپاشی آن به دلیل ناسازگاری با سنت سیاسی و اهداف توسعهایاش باشد. نظربایف سعی کرد تا پس از استقلال، همهچیز را بومیسازی کند و دموکراسی هم یکی از همان موارد بود.
او چندی پیش، بهصورت غیرمنتظره از قدرت، کناره گرفت؛ تصمیمی که بسیاری را شگفتزده کرد؛ اما از نظر نورسلطان نظربایف، زمان تولد آرام یک دموکراسی خودساخته فرارسیدهبود.
در پی کنارهگیری او، انتخابات ریاست جمهوری برگزار و در نتیجه آن، قاسم توکایف؛ نامزد پیشتاز برنده شد.
روند رایگیری انتخابات ریاست جمهوری قزاقستان، صبح روز یکشنبه بهوقت محلی آغاز شد و انتظار میرفت، آقای توکایف که سرپرست مقام ریاست جمهوری نیز بود، برنده این انتخابات شود.
نتایج انتخابات ریاست جمهوری قزاقستان روز سه شنبه اعلام شد و توکایف توانست ۷۱ درصد آرا را بهدست آورد و کرسی ریاست جمهوری این کشور را از آن خود کند.
امیرجان قوسانوف با کسب بیش از ۱۶ درصد آرا در مقام دوم قرار گرفتهاست.
توکایف دومین رییس جمهوری قزاقستان پس از ۳۰ سال زمامداری نورسلطان نظربایف است. آقای توکایف نیز از نامزدان مورد حمایت نورسلطان نظر بایف بود که پس از کناررفتن او از قدرت، سرپرستی ریاست جمهوری قزاقستان را برعهده گرفت.
حالا نورسلطان نظربایف که «رهبر ملت» خوانده میشود، شاهد بهثمرنشستن یکی دیگر از تلاشهای نفسگیرش طی سهدهه دولت – ملتسازی در یک کشور ازهمگسیخته بهمیراثمانده از استعمار شوروی پیشین است: تولد آرام یک دموکراسی خودساخته.