ایران و طالبان؛ دشمنی و دوستی ناپایدار

دشمنی و دوستی ایران و طالبان، سابقه‌ای به قدمت ظهور طالبان به مثابه یک جریان نظامی- سیاسی مؤثر و مقتدر در افغانستان دارد.

blank
ملا برادر رییس دفتر سیاسی طالبان

طالبان در ابتدا به‌عنوان یک جریان‌ ایدئولوژیک فراملی که در اندیشه احیای «امارت اسلامی» ورای مرزهای افغانستان بود، ظاهر شد. از این نظر، میان طالبان و گروه افراطی داعش که در حال حاضر، افغانستان، ایران و بخش‌هایی از آسیای میانه را «ولایت خراسان» می‌نامد، تفاوت چندانی وجود نداشت.

همچنین در گذشته، شماری از گروه‌های جهادی که در حال جنگ با طالبان‌ بودند، از دریافت‌ تلگراف‌های آن گروه، سخن می‌گفتند که بربنیاد آن، طالبان ضمن نوید «آزادی» افغانستان از سلطه گروه‌های «شر و فساد»، از امتداد دامنه سیطره «امارت» به مشهد و دیگر شهرهای ایران، به‌عنوان ادامه مأموریت خود، یاد می‌کردند.

اشغال شهر مزار شریف و قتل ۱۱ دیپلمات و خبرنگار ایرانی به‌دست طالبان که در  ۱۷ اسد ۱۳۷۷ رخ داد، دشمنی ایران و طالبان را به اوج رساند.

به‌دنبال آن، ایران ۲۰۰ هزار نیروی مسلح را در مرزهای آن کشور با افغانستان مستقر کرد تا طالبان را سرنگون کند؛ اما این اتفاق بنا به‌هر دلیلی رخ نداد و سپس مأموریت این نیروها مبارزه با قاچاق مواد مخدر تعریف شد.

با این‌حال، تغییر موقعیت طالبان در افغانستان به‌ویژه پس از ورود امریکا و متحدانش و سقوط رژیم امارت اسلامی، تغییراتی بنیادی را در روابط ایران و طالبان موجب شد.

ایران اگرچه در ظاهر امر، بر همکاری‌اش با دولت تحت حمایت امریکا در کابل تأکید می‌کند؛ اما ادعاها درباره اقامت و حضور شماری از اعضا و رهبران القاعده از جمله پسر اسامه بن لادن در ایران و نیز ارتباطات پنهانی تهران و طالبان، حدس و گمان‌ها درباره ابعاد روابط آن کشور با طالبان را افزایش داده‌است.

مقام‌های نظامی غربی و شماری از مسؤولان محلی حوزه غرب افغانستان، بارها ایران را به حمایت نظامی از طالبان متهم کرده‌اند؛ اتهامی که از سوی تهران همواره رد شده و از جانب مدعیان نیز به‌‌طور مستند، اثبات نشده‌است.

طالبان برای رابطه با تهران، هزینه‌های سنگینی هم پرداخت کرده‌اند. یکی از بزرگ‌ترین قربانیان این رابطه، ملا اختر منصور؛ رهبر مقتول طالبان و جانشین ملا عمر بود که در جوزای سال ۹۵ هنگام بازگشت از ایران، در خاک پاکستان، آماج حمله هوایی امریکا قرار گرفت و کشته‌شد.

با این حال، رابطه با ایران به‌اندازه‌ای برای طالبان، ارزش و اهمیت داشته‌است که آن گروه، علیرغم از دست‌دادن رهبرشان در این راه، هنوز حاضر به قطع آن نشده‌اند.

تازه‌ترین نشانه در این زمینه، این است که یک منبع از دفتر طالبان در قطر، از سفر ملابرادر؛ رییس این دفتر و معاون رهبر آن گروه، به ایران خبر داده‌است.

این منبع به رسانه‌ها گفته‌است که نمایندگان گروه طالبان پس از سفر به چین به ایران رفته‌اند و اکنون سرگرم گفتگو با مقامات ایرانی‌اند.

هرچند طالبان به‌صورت رسمی در مورد سفرهای اخیرشان چیزی نگفته‌اند؛ اما به‌گفته‌ این عضو دفتر طالبان در قطر، آنان با مقام‌های ایرانی در مورد صلح، تحولات اخیر در منطقه و برخی مسایل دیگر صحبت کرده‌اند.

مقام‌های ایرانی نیز تاکنون در این باره ابراز نظر نکرده‌اند.

این منبع طالبان همچنین تایید کرده که در صورت به نتیجه‌نرسیدن مذاکرات صلح با امریکا، آنان در صدد جلب حمایت منطقه‌ای‌اند.

دیدار نمایندگان طالبان از ایران نیز غیرمعمول نیست. در اواخر سال گذشته نیز ایران میزبان هیاتی از این گروه بود و عباس عراقچی؛ معاون سیاسی وزارت خارجه ایران با نمایندگان گروه طالبان دیدار کرد. او پس از آن دیدار به افغانستان آمد و در مورد گفتگویش با طالبان به مقام‌های دولتی کابل گزارش داد.

همچنین سفیر ایران در کابل دو روز پیش خواستار مشارکت گروه طالبان در قدرت سیاسی در افغانستان شد‌ه‌بود.

این رویدادها نشان می‌دهد که تهران و طالبان، با وجود تجربه‌ دشمنی‌ها و دوستی‌های ناپایدار، در حال حاضر روی منافع و اهداف مشترک، روابط سودمندی را سامان داده‌اند؛ روابطی که گاه برای برخی دیگر از قدرت‌های منطقه‌ای مانند عربستان سعودی که رقیب سنتی ایران در دنیای اسلام است، رشک‌برانگیز بوده‌است.

روابط حسنه طالبان با قطر نیز ارتباط تهران با طالبان را تسهیل می‌کند؛ زیرا دوحه دیگر رقیب منطقه‌ای ریاض، روابط خوبی با تهران دارد.

حمید اکبری

مطالب مرتبط