افغانستان و پاکستان؛ سفری که میتواند متفاوت باشد
سفر مهم اشرفغنی به پاکستان، سرانجام شد؛ سفری که انتظارهای زیادی از آن وجود دارد و دست کم در افغانستان، قدرت مرکزی، امیدوار است این سفر مسیر یک تاریخ تنش و تقابل میان دو همسایه ناهمساز را تغییر دهد.
اشرفغنی در مقایسه با سلف خود کرزی، با عزت و صلابت بیشتری در برابر پاکستان، ظاهر شدهاست. او از زمان رسیدن به قدرت، پیش از این سفر، تنها یکبار در سال ۲۰۱۴ به پاکستان رفت. اگرچه آن، سفر با حواشی زیادی همراه شد و هزینه سیاسی آن برای دیپلماسی حکومت وحدت ملی، سنگین بود؛ اما امتناع آگاهانه ارگ ریاست جمهوری از برنامهریزی مکرر سفرهای بعدی – شبیه آنچه در حکومت پیشین شاهد بودیم- اقتدار و عزت افغانستان در برابر پاکستان را احیا کرد و حواشی سفر اول آقای غنی را کمرنگتر جلوه داد.
با توجه به این موضع، اشرفغنی؛ رییس حکومت وحدت ملی صبح روز پنجشنبه، ۶ سرطان بهدعوت رسمی عمران خان؛ نخستوزیر پاکستان، عازم اسلامآباد شد. او گفتهاست که روابط دو کشور باید براساس احترام متقابل باشد.
آقای غنی در دیدار با شاهمحمود قریشی؛ وزیر خارجه پاکستان گفت که روابط دوجانبه میان افغانستان و پاکستان، باید براساس احترام متقابل و روابط دولت – دولت باشد.
دوطرف امیدوار اند که این سفر برای ملتهای دو کشور نتیجه مثبت داشتهباشد و نیز بر نقش فعال پاکستان در «همکاریها و اتصال منطقوی» تأکید شدهاست.
این در حالی است که روز سه شنبه، مایک پمپئو؛ وزیر خارجه امریکا نیز در سفر به کابل بر نقش پاکستان در روند صلح افغانستان تأکید کرده و از اسلامآباد خواستهبود که در راستای تأمین امنیت در افغانستان گامهای عملی بردارد.
ریاست جمهوری گفتهاست که در سفر آقای غنی در مورد اتصال منطقهای، تجارت و ترانزیت و امنیت و صلح، بحث خواهد شد.
جز این، جزئیات زیادی درباره دیدارهای مقامات عالیرتبه دوطرف، به رسانهها درز داده نمیشود؛ اما همین اطلاعات کلی و قطرهچکانی هم نشان میدهد که در این سفر باید بحثهای صریح و فشردهای میان دوطرف در خصوص مسایل مبتلابه و تنشهای دیرپایی که بر روابط دو همسایه، سایه انداختهاست، صورت بگیرد.
سیاست خارجی اشرفغنی بهویژه در حوزه ارتباط با همسایگان، مبتنی بر رویکرد دوسر سود اقتصادی بودهاست. او بارها از آرمان خود برای تبدیل افغانستان به چهارراه تجارت و ترانزیت منطقه سخن گفتهاست؛ آرمانی که البته برای بسیاری از ناطران، در حال حاضر رویاپردازانه محسوب میشود و فاقد پشتوانه عملی لازم است؛ اما برای پاکستان که نیاز شدیدی به منابع وارداتی برق و گاز از کشورهای آسیای میانه دارد، بهبود روابط با افغانستان، ضروری و اجتنابناپذیر است. پروژههایی مانند تاپی و تاپ که برق و گاز را از آسیای مرکزی به پاکستان و هند منتقل میکند، باید از افغانستان بگذرد.
از جانب دیگر، دولت عمران خان در عمر کوتاه خود با شدیدترین نوع فشارهای ناشی از رکود و ورشکستگی اقتصادی روبهرو بودهاست. او که با جذب سرمایهگذاریهای میلیاردی چین و امارات متحده عربی و عربستان سعودی، دست کم برای مدتی کوتاه میتواند نفسی بهراحتی بکشد، در درازمدت برای بیمهکردن اقتصاد بیپشتوانه پاکستان، نیاز به توسعه ارتباطات تجاری با افغانستان بهمثابه یک نقطه وصل دارد؛ چیزی که آقای غنی اصطلاحا از آن بهعنوان «اتصال منطقوی» یاد میکند و برای نقش آن در بهبود روابط و استقرار صلح، اهمیت زیادی قایل است.
بنابراین، رویکرد اقتصادی به حل مسایل دیرینه با پاکستان، عمدهترین رویکرد اشرفغنی را در سفر به اسلامآباد تشکیل میدهد.
رابطه دولت- دولت هم از دیگر انتظارات او از همسایگان افغانستان است؛ چیزی که پاکستان متهم به نقض صریح و مستمر آن میباشد. اگر آقای غنی بتواند اسلامآباد را وادار به پذیرش مسؤولیت بیشتر در اتخاذ رویکردهای دیپلماتیک و امنیتی خود در قبال افغانستان کند و از نقش سازمانهایی مانند ارتش، آیاسآی و روحانیون افراطی و پرنفوذ در این زمینه بکاهد، موفقیت بزرگی کسب کردهاست.
دیورند و مسایل ارضی و مرزی و نیز روابط راهبردی کابل – دهلی نو هم از دیگر مواردی است که بر روابط دو همسایه، سایه افکندهاست. با اینحال، پیشبینی نمیشود در این خصوص، دوطرف در این سفر، به راه حلهای سریع و پایدار برسند.
بنابراین، سفر آقای غنی به پاکستان میتواند بسیار متفاوت از سفر اول او و نزدیک ۲۰ بار سفر حامد کرزی به آن کشور باشد، مشروط به آنکه پاکستان هم اولویتهای خود در برابر افغانستان را تغییر دهد؛ چیزی که لازمه آن، انتقال کانون تصمیمگیری از ارتش و آیاسآی به یک حکومت مسؤول ملکی است؛ دولتی که متعهد به مبارزه با تروریزم، اصل عدم مداخله، احترام متقابل و رابطه دولت – دولت باشد.
علی موسوی- خبرگرای افق