دانشگاه کابل، آوردگاه افراط و اعتدال

حامد کرزی؛ رییس جمهوری پیشین، باری در یکی از معدود سخنرانی‌های بحث‌برانگیزش برای دانشجویان دانشگاه کابل، گفت که دانشگاه باید غیرسیاسی باشد. شاید او می‌دانست که دانشگاه کابل در گذشته چه نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی کشور ایفا کرده‌است. این نقش – درست یا نادرست- دانشگاه کابل را به یکی از سیاسی‌ترین کانون‌های قدرت اجتماعی بدل کرده‌بود که سیاستمداران همواره نسبت به آن هراس داشته‌اند.blank

در دوره نظام کنونی نیز دانشگاه کابل اگرچه برخلاف‌ دوران سلطه رژیم‌های کمونیستی و پیش از آن، سیاسی نبوده؛ اما همواره به‌مثابه یک کانون خطرخیز عمل کرده‌است. تنش‌های قومی و مذهبی، موضع‌گیری‌های ایدئولوژیک و عصبیت‌های ضد علمی حاکم بر فضای این مرکز آکادمیک، همواره آن را آماده انفجار و فوران خشم و عصیان سیاسی و اجتماعی نگه‌داشته‌است.

با این‌حال، اخیرا یک تهدید بزرگ‌تر نیز دامن دانشگاه کابل را فراگرفته‌است: تقابل افراط و اعتدال.

مقام‌های امنیتی کابل تائید می‌کنند که حوالی ساعت ۷ صبح روز جمعه یک انفجار انتحاری در مقابل ورودی دانشگاه کابل، در حوزه سوم این شهر رخ داده است.

فردوس فرامرز؛ سخنگوی فرماندهی پولیس کابل گفت که مهاجم انتحاری سوار بر موتر نوع کرولا بوده و در مقابل ورودی دانشگاه کابل مواد همراهش را منفجر کرده است.

وحیدالله مایار؛ سخنگوی وزارت صحت ۸ کشته و ۳۳ زخمی را تأیید کرده است.

سخنگوی فرماندهی پولیس کابل افزود که دو ماین مقناطیسی نیز در محل انفجار از سوی نیروهای امنیتی کشف و خنثی شده است.

ماه قبل نیز در نتیجه یک انفجار انتحاری در ورودی دانشگاه نظامی مارشال فهیم دست‌کم شش نفر کشته و ۱۶ نفر دیگر زخمی شدند.

داعش مسؤولیت آن حمله را برعهده گرفته‌بود.

این بخشی از اقدامات و تمهیدات کنش‌گرانه جریان‌های تروریستی مورد حمایت گسترده افراط‌گرایان علیه دانشگاه کابل است. این حملات به‌هر اندازه‌ای که مرگبار و خونین هم باشند اما هرگز نمی‌توانند به‌میزان تبعات ویرانگر تبدیل‌شدن این مرکز بزرگ علمی به آوردگاه افراط و اعتدال برای آینده این دانشگاه و کلیت جامعه فرهنگی افغانستان خطرناک و دردسرساز باشد.

شاید این حمله تازه با دستگیری‌های اخیر شماری از اساتید و دانشجویان مبلغ داعش و اشاعه‌دهندگان ایدئولوژی افراطی وهابیت در دانشگاه کابل بی‌ارتباط نباشد. به‌هرحال، افراط‌گرایان از حمایت نیروهای مسلح تروریستی هم برخوردار اند؛ نیروهایی که بخشی از اهرم‌هایی آنان برای مقابله با جریان‌های حامی اعتدال، اقدام به‌ راه‌اندازی حمله‌های خونین انتحاری و بمب‌گذاری‌های مرگبار است.

اگر این برداشت درست باشد، جنگ افراط و اعتدال در دانشگاه کابل، وارد مرحله‌ای خطیر و دشوار شده‌است. اعتدال‌گرایان نمی‌توانند با اتکا به رویکرد خشونت‌پرهیزانه‌ خود، صرفا سعی کنند مانند افراط‌گرایان نباشند؛ آن‌ها در عین حال، وظیفه دارند که آرامش را از کانون‌های امن و مصون افراط‌گرایان در دانشگاه کابل و سایر مراکز علمی و آکادمیک، سلب کنند. افراط‌گرایان نباید به‌سادگی و در روز روشن،  اصول و احکام ایدئولوژی منحط و منفور خود را بر دانشجویان تحمیل کنند. گزار‌ش‌ها از درون دانشگاه کابل، حاکی است که دخترانی که پوشش آزاد دارند و یا با آرایش وارد دانشگاه می‌شوند، با سرزنش، اهانت و تحقیر دانشجویانی مواجه می‌شوند که تظاهر به اسلام‌گرایی می‌کنند؛ اما در عمل، آن‌ها بخشی از ارتش پنهان افراط‌گرایی هستند که در داخل دانشگاه کابل، رخنه و نفوذ کرده‌اند.

بنابراین، مبارزه با تله‌های تروریستی در چهارسوی پایتخت و دستگیری عوامل ارتش سخت‌افزاری افراط‌گرایان و تروریست‌های تکفیری از سوی نیروهای امنیتی، تنها یک بخش کار است، این نبرد زمانی سودمند و ثمربخش خواهد بود که اعتدال‌گرایان و میانه‌روها هم با تهور و بی‌هراس، وارد یک کارزار گسترده علیه افراط‌گرایان مجری و مبلغ اصول ایدئولوژیک وهابیت شوند.

حمله اخیر نشان داد که نبرد افراط و اعتدال در دانشگاه کابل، تازه آغاز شده‌است و از این پس، دیگر نمی‌توان به توصیه مصلحت‌اندیشانه و محافظه‌کارانه حامد کرزی مبنی بر لزوم احتراز دانشگاهیان از امر سیاسی، ملتزم ماند؛ زیرا افراط‌گرایی عمل‌گرا، اردوگاه اعتدال‌گرایان خشونت‌پرهیز را به نبردی رویارو و مستقیم فراخوانده و با همه ابزارها و امکانات خود برای پیشبرد این جنگ، وارد عمل شد‌ه‌است. بنابراین، دانشگاه کابل باید رسالت پیشین خود یعنی مبارزه سیاسی با گفتمان تکفیر و ایدئولوژی افراط بازگردد؛ حتی اگر از سوی سیاستمداران محافظه‌کار، مورد سرزنش قرار بگیرد.

مطالب مرتبط