استعفای استانکزی؛ مسؤولی که مظنون بود
اشرفغنی؛ رئیس حکومت وحدت ملی استعفای معصوم استانکزی؛ رئیس عمومی امنیت ملی را پذیرفت. آقای استانکزی از سال ۲۰۱۶ به این طرف، این سمت حساس امنیتی را برعهده داشت.
آقای غنی در صفحه توییترش نوشتهاست: «بهعنوان یک دولت مسؤول، تلفات غیرنظامیان برای ما قابل تحمل نیست. متاسفانه استعفای رئیس امنیت ملی، آقای استانکزی را که در بخشهای دیگر کارش موفق بود، پذیرفتم.»
آقای استانکزی پس از عملیات اخیر نیروهای «قطعه ۰۲» امنیت ملی در حوزه چهارم امنیتی شهر جلالآباد؛ مرکز ولایت ننگرهار در شرق افغانستان که در نتیجه آن چهار برادر جوان کشته شدند، استعفا داد. این کشتار، خشم و اعتراض مردم ننگرهار برانگیخت و آنها اجساد قربانیان را برای اعتراض به مقابل مقر والی بردند.
تردیدی وجود ندارد که کشتار جلالآباد فراتر از یک خطای امنیتی ساده و بهویژه برای خانواده قربانی یک فاجعه نابودگر و تمامعیار بود؛ اما این نخستینبار نبود که در دوران مدیریت آقای استانکزی در ریاست امنیت ملی، چنین فاجعهای رخ میداد. کشتارهای خونبارتر از این نیز در گذشته رخ داده؛ اما نهتنها آقای استانکزی استعفا نداده (و یا استعفا داده آقای غنی نپذیرفته)؛ بلکه حتی از یک پاسخگویی ساده در برابر رسانهها و افکار عمومی هم طفره رفتهاست. کشتارهایی مانند حمله بر تظاهرات دوم اسد، حملات انتحاری بر واحد محافظت از رجال برجسته و دهها رویداد خونبار دیگر در کابل و ولایات.
در برخی از این کشتارها، منتقدان انگشت اتهام را مستقیما به سمت آقای استانکزی نشانه رفتهاند. رهبران جنبش روشنایی، او و حنیف اتمر را از مسؤولان پشت پرده کشتار دهمزنگ میدانستند. شماری از مهرههای تندرو حزب جمعیت اسلامی حتی پای او را در ترور فجیع برهانالدین ربانی، دخیل میدانستند. واکنشهای ابرازشده در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در قبال هر رویداد امنیتی نیز حاکی از آن بود که دستکم بخشی از مردم، آقای استانکزی را مسؤولی میدانستند که مظنون به دامنزدن به ناامنی است.
ناظران مسایل امنیتی نیز کارنامه او در زمینه مواجهه استخباراتی با تروریستهایی که بهطور معجزهآسایی از گیتهای امنیتی پایتخت عبور میکردند و بهسادگی اهداف خود در قلب کابل را با موفقیت آماج قرار میدادند، مورد پرسش قرار میدادند و معتقد بودند که ضعف، سوء مدیریت، فقدان تدبیر و اراده و استراتژی یا دخالت آقای استانکزی در پروژههای ناامنکننده، بخشی از عوامل ناامنی است که با برکناری او باید مهار شود.
با اینهمه او همواره مهره محبوب و یار غار اشرفغنی باقی ماند و در سایه عنایات بیدریغ رییس جمهوری، علیرغم انتقادهای فراوان و اتهامهای بیپایان و با وجود تغییرات گسترده و زود به زود در سایر دستگاههای امنیتی، همواره پایه ثابت تیم امنیتی رییس دولت بود. با این حساب، آیا میتوان باور کرد که او بهدلیل کشتهشدن چهار جوان در ننگرهار استعفا داده باشد؟
با اشاره به موارد پیشگفته و بسیاری از مسایلی که اینجا قابل طرح نیست، این سناریو مردود بهنظر میرسد.
ارتباط با طالبان؟
یکی از مشاوران سابق اشرفغنی از قول یک مقام امنیت ملی، مدعی شدهاست که قطع بودجه مبارزه با طالبان و داعش و ارتباط پیوسته با شورای کویته و شورای مشورتی طالبان از سوی آقای استانکزی، حساسیت حلقههای استخباراتی امریکا را برانگیختهاست.
اتهام ارتباط با طالبان، همواره در شبکههای اجتماعی و افواهات عمومی علیه آقای استانکزی مطرح بودهاست. اگر چنین اتهامی واقعیت داشتهباشد، بهنظر نمیرسد حلقههای استخباراتی خارجی با توجه به اشراف اطلاعاتیشان بر افغانستان، تازه متوجه آن شدهباشند؛ بنابراین، بعید نیست چنین ارتباطی با نظر مساعد خارجیها برقرار شدهباشد و این امر نمیتواند دلیل استعفا یا برکناری او باشد.
دو حمله در یک هفته
کابل طی کمتر از یک هفته اخیر، شاهد دو حمله مرگبار بود که بدون همکاری استخباراتی از سوی دستگاههای درون دولت، قابلیت اجرا نداشت: حمله گرین ولیج و حمله شش درک. هردو حمله در منطقه ۹ پایتخت رخ داد و اهداف خارجی و امنیتی را آماج قرار داد.
همزمانی این دو حمله با توافق نهایی امریکا و طالبان و حضور مذاکرهکننده ارشد امریکایی در کابل، نمیتواند بیارتباط با تحولات پشت پرده صلح و تنشهای جاری میان کابل و واشنگتن باشد.
بر این اساس، آیا آقای استانکزی بهعنوان یک مسؤول امنیتی همیشه مظنون، اینبار بهدلیل وقوع دو حمله مرگبار بر دو هدف استراتژیک در قلب پایتخت، مورد خشم و غیظ امریکاییها قرار گرفته و مجبور به استعفا شدهاست؟
قطعه ۰۲
آنچه روی کاغذ و در بیانات رسمی اشرفغنی آمده، دلیل اصلی استعفای آقای استانکزی، عملیات مرگبار قطعه ۰۲ امنیت ملی در جلالآباد و کشتن چهار برادر جوان بودهاست؛ اما حتی اگر این رویداد را دلیل اصلی استعفای رییس امنیت ملی بدانیم، نکته مهم این است که ادعا میشود قطعه ۰۲ مستقیما تحت نظر نیروهای خارجی فعالیت میکند. با این حساب، آیا استعفای آقای استانکزی در اعتراض به عدم سلطه و اشراف بر دستگاههای زیردستاش بوده و یا بهجهت احساس مسؤولیت کسی که پیش از این، در برابر رویدادهای دهها برابر خونبارتر از این، مقاومت کرده و حاضر به استعفا و حتی پاسخگویی نشدهاست؟
واقعیت پشت پرده هرچه باشد، استعفای آقای استانکزی از نظر منتقدان و مخالفان پرشمار او، اقدامی دیر اما درست بود.