آیا مصالحه مسلحانه به جنگ پایان میدهد؟ا
اگرچه دونالد ترامپ، روند مذاکرات صلح امریکا و طالبان را در اعتراض به عملیات خشونتآمیز آن گروه، متوقف کرده و گفتهاست تا زمانی که این رویکرد طالبان، ادامه داشته باشد، صلحی در کار نخواهد بود؛ اما ادامه خشونت ظاهرا تنها تهدید درباره چشمانداز صلح با طالبان نیست؛ مسألهای مهمتر، سرنوشت دهها هزار ملیشه مسلحی است که زیر پرچم طالبان و بربنیاد انگیزشهای ایدئولوژیک آن گروه در صدها جبهه فعال در سراسر افغانستان میجنگند. ابهامی که در این زمینه وجود دارد این است که حتی اگر امریکا و طالبان در نهایت به یک توافق صلح دست یابند، چه سرنوشتی در انتظار جنگجویان پرشمار طالبان خواهد بود؟
اداره بازرسی ویژه امریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار) هشدار دادهاست که اگر برنامه جامعی برای ادغام مجدد دهها هزار فرد مسلح مربوط به طالبان تنظیم نشود، دورنمای صلح در افغانستان امیدوارکننده نخواهد بود.
این اداره با انتشار تازهترین گزارش خود گفتهاست که طالبان در حال حاضر حدود ۶۰ هزار جنگجو دارد؛ علاوه بر آن، براساس گزارش سیگار، حدود ۹۰ هزار جنگجوی دیگر به شکل فصلی به طالبان میپیوندند.
در این گزارش آمدهاست که حتی در صورت رسیدن به توافقی با گروه طالبان، اگر ادغام مجدد این نیروها به زندگی عادی به درستی مدیریت نشود، خطر جذب آنها از سوی سایر گروههای غیرقانونی و ادامه ناامنی در افغانستان بسیار محتمل است.
در این گزارش آمدهاست: «حتی امروز، دولت امریکا هیچ نهاد رهبریکننده و یا دفتری برای تنظیم امور مربوط به ادغام مجدد جنگجویان سابق ندارد. این مسأله در افغانستان، منجر به عدم وضاحت در مورد دورنمای ادغام مجدد و رابطۀ آن با مصالحه شدهاست.»
بهنظر میرسد در گزارش تازه سیگار درباره شمار جنگجویان طالبان، بنا به هر دلیلی، اغماض شدهاست؛ زیرا گمان میرود که تعداد آنان بسیار بیشتر از آنچیزی است که در این گزارش آمدهاست؛ بنابراین، به هر میزانی که آمار اعضای در حال جنگ طالبان بالاتر برود، مدیریت پروسه صلح و غلبه بر چالشی که از رهگذر ملیشههای مسلح طالبان، متوجه این روند میشود، دشوارتر خواهد شد.
سیگار درباره اینکه امریکا برنامهای مشخص برای مدیریت این افراد ندارد و از اینکه آنها پس از صلح ممکن است از سوی ماشین تبلیغاتی دیگر جریانهای رادیکال، جذب شوند، ابراز نگرانی کردهاست؛ اما این تنها نگرانی موجود در این زمینه نیست.
نگرانی بزرگتر اینکه ممکن است امریکا و طالبان در پشت پرده به توافقهایی دست یافته باشند که بربنیاد آن، این نیروها نهتنها خلع سلاح نشوند؛ بلکه جایگزین ارتش و دیگر نیروهای مسلح دولت افغانستان شده و بهعنوان ارتش رسمی دولت آینده، فعالیت کنند. این همان چیزی است که میتوان از آن به عنوان «مصالحه مسلحانه» یاد کرد.
پیش از این نیز برخی مذاکرهکنندگان ارشد طالبان از طرح خود برای انحلال ارتش ملی خبر دادهبودند. آنها بعدا و تحت فشار افکار عمومی، این موضع خود را اندکی تعدیل کردند و گفتند که حکومت بدون اردو، کامل نیست؛ اما توضیح ندادند که کدام اردو؟ یک اردوی ملی غیر قومی، غیر سیاسی، غیر ایدئولوژیک، فراجناحی و متعهد به آرمانها و منافع ملی و حامی و حافظ مردم افغانستان یا یک اردوی اجیر و مزدور و تحت سیطره و نفوذ سازمانهای استخباراتی کشورهای همسایه و منطقه و وفادار به ایدئولوژی خشن و دگرستیز و ضد ملی و عمیقا قومیتزده طالبان؟
نکته دیگری که به نگرانیها و پرسشهای پیشگفته دامن میزند و گزارش تازه سیگار را تأیید میکند، درخواست امریکا از طالبان برای مبارزه با تروریزم و اجازهندادن به حمله از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر است؛ شرطی که ظاهرا از سوی طالبان هم پذیرفته شدهاست. پرسش این است که این شرط را طالبان با چه نیرویی عملیاتی میکنند؟ آیا آنها پس از صلح هم نیز از همین توان و قدرت نظامی که در حال حاضر در اختیار دارند، برخوردار خواهند بود؟ آیا دهها هزار جنگجوی مسلح طالبان، پس از صلح با امریکا هم بهمثابه ارتش دولت آینده، فعال خواهند ماند؟ اگر پاسخ این پرسشها منفی است، پس طالبان با تکیه بر کدام نیرویی به امریکا تعهد میسپارند که با تروریزم مبارزه میکنند و اجازه استفاده از خاک افغانستان، علیه کشورهای دیگر را نمیدهند؟
این امر، نگرانی درباره تراضی پشت پرده امریکا و طالبان در زمینه «مصالحه مسلحانه»ای که بربنیاد آن، ملیشههای طالبان همچنان مسلح باقی بمانند را دوچندان میکند و این همان چیزی است که چشمانداز پایان جنگ را تیره و تار میسازد و در برابر ختم بیثباتی و بحران، حتی بعد از صلح امریکا و طالبان، مانع ایجاد میکند.
افزون بر این، حتی اگر روی کاغذ گفته شود که جنگجویان طالبان، متعهد به خلع سلاح و ادغام به یک روند صلحآمیز ملی هستند، بعد از توافق صلحی که بربنیاد آن، نیروهای خارجی افغانستان را ترک میکنند و نیروهای مسلح کنونی هم از قدرت لازم برای مقابله با طالبان برخوردار نیستند، چه تضمین قدرتمند و اطمینانبخشی برای عملیاتیکردن این تعهد طالبان وجود خواهد داشت؟