خانوادههای قربانیان تروریزم: آزادی حقانی، معامله با خون مردم است
اشرفغنی؛ رییس حکومت وحدت ملی، هفته گذشته، خبر آزادی انس حقانی و دو رهبر دیگر شبکه حقانی را اعلام کرد. این تصمیم به تعبیر آقای غنی «دشوار اما قابل درک» تحت فشار امریکا و به درخواست مستقیم دونالد ترامپ به منظور آزادی دو استاد ربودهشده دانشگاه امریکایی افغانستان صورت گرفت.
اگرچه چند روز بعد اعلام شد که تبادل زندانیان میان امریکا و طالبان به تأخیر افتاده و انس حقانی دوباره به بگرام بازگردانده شدهاست؛ اما تصمیم به آزادی انس حقانی، واکنشهای منفی گستردهای را در افغانستان برانگیخت.
شبکه حقانی، مسؤول کشتارهای مهیب و انفجارهای مرگبار در سالهای اخیر شناخته میشود که یکی از تکاندهندهترین آنها انفجار یک موتر باری بمبگذاریشده در چهارراهی زنبق کابل بود که صدها کشته و زخمی برجای گذاشت.
توهین به قربانیان
در میان منتقدان به آزادی انس حقانی، شماری از خانوادههای قربانیان حملات تروریستی هم هستند. آنها میگویند که حکومت با آزادکردن انس حقانی و دو عضو دیگر طالبان، به قربانیان حملات تروریستی و خواستههای خانوادههای آنان، توهین کردهاست.
عبدالواسع رحمانی که دو پسر کاکایش را در حمله شاه شهید کابل از دست دادهاست، میگوید، نیاز بود حکومت قانون را بر انس حقانی و دیگر زندانیان طالبان که فجیعترین جنایات را در کشور انجام دادهاند، تطبیق میکرد.
احمدالله داد؛ یکی دیگر از اعضای خانوادههای قربانیان حملات تروریستی میگوید، رهایی انس حقانی نهتنها به روند صلح کمک نمیکند؛ بلکه سبب میشود گروههای تروریستی حملات بیشتری انجام داده و قربانیهای بیشتری بگیرند.
فاجعه شاه شهید
سحرگاه روز جمعه، ۱۶ اسد ۱۳۹۴ یک لاری پر از مواد منفجره، در یک بازار در منطقه شاه شهید کابل منفجر شد که جان ۱۵ نفر را گرفت و بیش از ۴۰۰ نفر را زخمی و دهها خانه مسکونی را ویران کرد.
دولت در ابتدا گفتهبود که به حادثهدیدگان منطقه شاه شهید کابل کمک مالی میکند؛ اما چندروز پس از رویداد شاه شهید مردم محل، تجمع اعتراضی برپا کردند و گفتند که دولت آنها را فراموش کردهاست. در اعتراض مردم محل دو معترض بر اثر تیراندازی نیروهای امنیتی، زخمی شدند.
کشتهشدن دو برادر در یکروز
آنروز، برای عبدالواسع و خانوادهاش، روزی سخت و غمناک بود. دو پسرعموی عبدالواسع، در آن رویداد کشته شدند. خانهشان تخریب و زندگیشان فروپاشید.
عبدالواسع رحمانی میگوید، زمان دردآوری بود، همه مردم ساکن اطراف بازار شاه شهید، سر از پا نمیشناختند. او میافزاید که او و خانوادهاش بیسروپا و دیوانهوار راه شفاخانه ایمرجنسی را میپیمودند، جسد پسرعمویشان را با دستان خودشان از شفاخانه گرفته و به دل خاک سپردند.
واسع میگوید، هیچکس نپرسید تو را چه شده و چه رسیدهاست. «فقط ما بودیم و غمهایی که زندگی را تلختر از مرگ ساختهبود. ما دو نفر خود را از دست دادیم. هیچکس از ما سری نزد و دولت و هیچ نهادی کمکی نکرد. فقط خانه و جای خود را از دست دادیم و هیچکس یک روز یکبار پرسان ما نکرد.»
مطالب مرتبط:
- واکنشهای منفی به آزادی حقانی؛ نه کامل، نه کافی
- آزادی حقانی؛ نتیجه ناامیدکننده یک بازی کثیف
- حکومت تبادله زندانیان شبکه حقانی را بازنگری میکند
شبها نانی برای خوردن نداشتیم
عبدالواسع رحمانی میگوید، در رویداد شاه شهید، برای دو روز سروصدا بلند شد، حکومت تقبیح کرد و وعده کمک داد؛ اما عمل نکرد. مردم هم دوباره زندگیشان را میکردند. «هیچکسی نمیدانست ما چه میکشیم، شبها بود که ما نانی برای خوردن نداشتیم، به جز دوستان که غمشریکی کردند، دولت و هیچنهادی هیچ کمکی نکردند».
بغض راه گلویش را میبندد؛ اما دوباره ادامه میدهد: «تمام خانههای ما را چور کردند. زمانیکه انتحاری شد، تا ناوقتهای شب حتی قفل نماند. کسانی که تیر میشدند، برای ما تشک و لحاف نماندند.»
عروسی خونبار شهر دبی
حوالی ساعت ده و نیم شب یکشنبه، ۲۷ اسد سال جاری خورشیدی، حملهای مرگبار در تالار عروسی شهر دبی در نزدیکی حوزه ششم امنیتی کابل رخ داد که بر اساس آمار وزارت داخله در آن زمان، ۶۳ تن کشته شده و ۱۸۲ نفر دیگر زخم برداشتند.
آن شب، میرویس و همسرش میخواستند سنگ بنای زندگی مشترکشان را بگذارند؛ اما تمام خوشیهای آنها به یکباره به غم بدل شد.
به مرگم راضی شدم
میرویس در آن شب نهتنها عروسی نتوانست؛ بلکه تمام برنامههای زندگیاش بههم ریخت. او هنوز از درد آن شب به خود میپیچد و میگوید: «آن شب، تمام کاخ آرزوها و زندگیام فروریخت به مرگم راضی شدم.»
میرویس میخواست زیباترین لحظه زندگیاش را با خوشی جشن بگیرد؛ اما یکباره همهچیز رنگ دیگر گرفت. او که اکنون مشکل روانی پیدا کرده، میگوید که ناگزیر است همهروزه پیش داکتر روان مراجعه کند تا بتواند با این درد بزرگ کنار بیاید.
جرأت دیدن خانوادههای قربانیان را ندارم
میرویس میگوید که هنوز جرات روبهرو شدن و دیدن خانواده قربانیان شب عروسیاش که ناتمام ماند را ندارد. بهباور او، حکومت هیچگاه به مردم و درد آنها توجه نکردهاست.
او میگوید، رهایی انس حقانی و ترویستهای دیگر از زندان، معامله با خون مردم است که حکومت انجام دادهاست. میرویس تاکید میکند، تا زمانیکه دولت زندانیان تروریست را از زندان آزاد کند، این گروهها به حملات فجیعشان ادامه میدهند.
صلح بدون قربانی ممکن نیست
در این میان، برخی از اعضای خانوادههای قربانیان میگویند که برای رسیدن به صلح، چنین قربانیهایی را باید تحمل کرد تا در آینده صلح و آرامش فراهم شود.
ادریس رسا که یکی از نزدیکانش را در حملات تروریستی در کابل از دست داده، میگوید، علاوه بر انتحاری، جوانان زیادی همهروزه در صفوف نیروهای امنیتی کشته میشوند. او میافزاید: «برای رسیدن به صلح نیاز به یکسری قربانیها بود که ما باید میدادیم و دولت هم نیاز دارد پشتیبانی شود تا صلح تامین شود.»
بهباور آقای رسا، با وجود دشواربودن تحمل چنین رویدادهایی اما نیاز است که برای رسیدن به صلح و آرامش یک مقدار از خودگذری میان مردم وجود داشتهباشد.
حالا آن زندگی گذشته را نداریم
با این حال، برخلاف دیدگاه ادریس رسا، احمدحسین اللهداد که برادرش را در یکی از حملات تروریستی از دست داده، میگوید، سران حکومت هیچگاه به مردم توجهی نداشتهاند. او میگوید که آقای غنی، انس حقانی و دو عضو دیگر طالبان را برای راضیساختن و گرفتن دل امریکا و گروه طالبان از زندان رها ساخته و بقای خود در قدرت را تضمین کردهاست.
احمدحسین میگوید، برادرش وکیل حسین اللهداد، صبح روز یکشنبه دوم ثور ۱۳۹۷ در غرب کابل بر اثر انفجاری در مرکز توزیع تذکره، کشته شد. او میگوید که از برادرش ۵ کودک بهجا مانده و او نگران آینده آنهاست.
او میافزاید: «اکنون آن زندگی را که در گذشته داشتیم، نداریم… فقط غم زندگی بر دل ما افزودهشد، هیچ نهادی کمکی نکرد.»