عراق؛ از آرمان استقلال تا آرزوی آرامش

این‌که امریکا به‌راستی برای یک عراق «خودمختار و مستقل» آن‌جاست یا برای کنترل چاه‌های نفت، موضوعی قابل تأمل است؛ اما اگر نگاهی به اعتراضات ماه‌های اخیر عراق انداخته شود که در برخی موارد آن، معترضان ساختمان‌های کنسولگری ایران در کربلا و نجف را نیز آتش زدند، آنالیز دقیق وضعیت، پیچیده‌تر و دشوارتر می‌شود؛ زیرا مشخص می‌شود که عراقی‌ها دیگر نه امریکا را می‌خواهند و نه ایران را.blank

سقوط دیکتاتوری صدام در سال ۲۰۰۳، ملت عراق را نیز همانند هر ملت دربند دیگری عمیقا خوشحال کرد؛ زیرا آ‌ن‌ها پس از سال‌ها احساس رهایی و آزادی ‌کردند. با این حال، حتی در همان زمان نیز نیروهای قدرتمندی بود که به سربازان امریکا و ائتلاف خارجی به‌رهبری امریکا به مثابه نیروهای «اشغالگر» نگاه می‌کردند؛ چیزی که بی‌تردید، رواج این تعبیر و تعابیر مشابه علیه نیروهای امریکایی در ادبیات سیاسی و رسانه‌ای کشور همسایه عراق –ایران- در شکل‌گیری آن بی‌تأثیر نبود.

این‌که امریکا بربنیاد چه محاسباتی به عراق حمله نظامی کرد و چه تمهیداتی برای اداره کشوری با اکثریت شیعی و تحت نفوذ فرهنگی و مذهبی عمیق ایران، سنجیده بود، مشخص نیست؛ اما بعدا وضعیت به‌ اندازه‌ای برای امریکایی‌ها در عراق دشوار شد که آن‌ها ناگزیر شدند با دشمن چندده ساله‌شان ایران، وارد معامله شوند. ظهور داعش، دو قدرت متخاصم را بار دیگر در برابر انتخاب‌هایی دشوار قرار داد. امریکا ائتلاف ضد داعش، تشکیل داد و ایران روی نیروهای حشدالشعبی یا بسیج مردمی، سرمایه‌گذاری کرد. به‌ این ترتیب، دوطرف در ائتلافی نانوشته و ناگزیر در برابر یک دشمن مشترک قرار گرفتند.

نابودی داعش که بی‌تردید بدون تشکیل حشدالشعبی‌ دشوار به‌ نظر می‌رسید، خود حشدالشعبی را به مساله اصلی امریکایی‌ها بدل کرد. آن‌ها بارها خواستار انحلال این نیرو یا جذب شبه نظامیان آن به بدنه نیروهای مسلح عراق شدند؛ اما ایران و نیروهای ایدئولوژیک‌ و متحدان سنتی‌اش در عراق به‌ اندازه‌ای قدرت و نفوذ داشتند که در برابر این خواسته مقاومت کنند و به این ترتیب، حشدالشعبی به مثابه نیرویی وابسته به ایران پس از نابودی داعش هم به حیات خود ادامه داد و به تهدیدی بالفعل برای سلطه امریکا بر عراق و چه‌بسا منطقه بدل شد.

حملات گاه به گاه اسراییل بر پایگاه‌های این نیرو در عراق هم نشان‌گر جدیت خطر حشدالشعبی برای اسراییل و امریکا است.

صرف نظر از این، معامله‌ اولیه امریکا و ایران شاید برای ملی‌گرایان استقلال‌طلب عراق، هواداران جان بر کف پان‌عربیسم و مخالفان دو‌آتشه نفوذ ایران و امریکا در عراق، هرگز خوشایند نبود و این همان چیزی بود که نه امریکا برای آن فکری کرده‌بود و نه ایران زیاد آن را جدی می‌گرفت؛ اما اعتراضات خونبار چندماه اخیر نشان داد که تعامل مصلحتی و تبانی پنهانی دو دشمن ۴۰ ساله بر سرنوشت عراق، چندان‌ هم مستحکم و موفقیت‌آمیز نبوده‌است؛ زیرا عراقی‌های عاصی و خشمگین، تنها از فقر و بیکاری و فقدان خدمات عمومی و فساد دولتی، به جان نیامده‌بودند؛ بلکه آن‌ها همزمان، نفوذ ایران و سلطه امریکا را نیز نفی می‌کردند و بر عراقی عربی و مستقل، تأکید داشتند.

این اعتراضات، هنوزهم فروکش نکرده و علیرغم عقب‌نشینی دولت بغداد، معترضان همچنان با خشم و خشونت، به اعتراضات‌شان ادامه می‌دهند و دامنه مطالبات‌شان را به استعفای کامل پارلمان و معرفی نخست‌وزیری مستقل و فراجناحی، گسترش داده‌اند.

اگرچه ایران، امریکا و اعراب و اسراییل را به حمایت وسیع از اعتراضات عراق متهم می‌کند؛ اما با توجه به اعتراضات ضد امریکایی جاری به‌ویژه در بغداد، کار برای امریکا هم چندان آسان نیست.

در این اعتراضات، روز سه شنبه، هزاران نفر در اعتراض به حملات امریکا به مواضع حزب‌الله عراق در مقابل سفارت امریکا در بغداد تجمع کردند.

معترضان خشمگین و نیروهای شبه نظامی وابسته به ایران به ساختمان سفارت یورش بردند و نیروهای امنیتی برای متفرق‌کردن آن‌ها گاز اشک‌آور شلیک کردند. معترضان بخشی از دیوار سفارت و پست بازرسی خارج ساختمان را به آتش کشیدند.

دونالد ترامپ؛ رئیس جمهوری امریکا، ایران را به سازمان‌دهی حمله به سفارت امریکا متهم کرده و خطاب به عراقی‌ها نوشت که «اگر نمی‌خواهند تحت تسلط و کنترل ایران باشند، اکنون وقت‌اش است!»

مطالب مرتبط:

مایک پومپئو؛ وزیر خارجه امریکا هم در تماس تلفونی با نخست‌وزیر و رئیس جمهوری عراق هشدار داده که امریکا از شهروندان خودش «که برای حمایت از یک عراق خودمختار و مستقل آن‌جا هستند» حفاظت و دفاع خواهد کرد.

معترضان خشمگین شعار مرگ بر امریکا سر دادند و پرچم این کشور را آتش زدند  و بر دیوار سفارت امریکا نوشتند: (قاسم) سلیمانی رهبر ماست!

این‌که امریکا به‌راستی برای یک عراق «خودمختار و مستقل» آن‌جاست یا برای کنترل چاه‌های نفت، موضوعی قابل تأمل است؛ اما اگر نگاهی به اعتراضات ماه‌های اخیر عراق انداخته شود که در برخی موارد آن، معترضان ساختمان‌های کنسولگری ایران در کربلا و نجف را نیز آتش زدند، آنالیز دقیق وضعیت، پیچیده‌تر و دشوارتر می‌شود؛ زیرا مشخص می‌شود که عراقی‌ها دیگر نه امریکا را می‌خواهند و نه ایران را. آن‌ها همان‌گونه که از یک اشغال مرگبار و ویرانگر، به جان آمده‌اند، نمی‌توانند شاهد نفوذ رو به گسترش کشور همسایه هم باشند؛ کشوری که از همسایگان عرب‌اش تا بزرگ‌ترین قدرت‌های جهان، در صدد براندازی و نابودی نظام آن هستند.

رویدادهای تازه پیرامون بمباران مواضع حزب‌الله عراق از سوی امریکا، جنگ نیابتی ایران و امریکا را به سمت یک مواجهه مستقیم هدایت می‌کند؛ مواجهه‌ای که اگر از هم‌اکنون مهار نشود، آتش آن بسیاری از ملت‌های منطقه از جمله عراق را خواهد بلعید.

در این میان، عراقی‌ها که پیش از این، آرمان استقلال از سلطه امریکا و نفوذ ایران را در سر می‌پروراندند، اکنون باید تنها آرامشی را آرزو کنند که در سایه مواجهه رو به گسترش این دو خصم ۴۰ ساله، هر روز شعله‌ورتر می‌شود.

مطالب مرتبط