شهید یا تروریست؟ واکنش افغانها به کشتهشدن قاسم سلیمانی
کشتهشدن قاسم سلیمانی؛ فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران که ایالات متحده امریکا آن را در فهرست گروههای تروریستی قرار داده، واکنش وسیع افغانها؛ از سردمداران حکومتی تا شهروندان عادی را در پی داشتهاست.
شماری از سران حکومت و رهبران سیاسی در اعلامیههای رسمی و پستهای توییتری و فیسبوکی ابراز غمشریکی کردهاند؛ چیزی که با واکنش شماری از شهروندان کشور روبهرو شدهاست. عدهای از شهروندان کشور سیاستهای مبهم و دوگانه سیاسون کشور را به نقد گرفته و گفتهاند که سران حکومت و رهبران قومی بنا بر منافع فردی و حزبیشان در این باره موضع گرفتهاند.
در میان کاربران افغان شبکههای اجتماعی اما برخی مرگ قاسم سلیمانی را «ضایعهای بزرگ» برای ایران و در کل جهان اسلام خوانده و او را «شهید» خواندهاند؛ ولی شماری دیگر این اقدام امریکا را بهخاطر محو جنگ به نفع خاورمیانه و افغانستان دانسته و مرگ او را برای برقراری صلح پایدار در کشور سودمند خواندهاند.
مواضع طرفداران قاسم سلیمانی
هواداران آقای سلیمانی از نقش او در ضدیت با اسراییل و امریکا تمجید کرده و نسبت به اقدام امریکا در کشتن او واکنش منفی نشان دادهاند.
یکی از کاربران گفتهاست:«شهادت ابرمرد تاریخ؛ این سلاله پاک سرشت اسلام را برای همه آزادیخواهان بیدار و خردمند تبریک و تسلیت عرض میکنم. اقای سلیمانی ضد اسراییل یهود و امریکای جنایتکار و نیز تروریسم بینالمللی بود.»
کاربر دیگری نوشتهاست که سلیمانی دشمن آشکار داعش و امثال آن در عراق و سوریه و پشتیبان قوی مجاهدین فلسطین بود. آنانی که به قدس شریف؛ اولین قبله مسلمانان که به امر ترامپ مرکز یهود در جهان شناخته شد، باور دارند از این حادثه متاثر شدهاند؛ ولی آنانی که به اسراییل و امریکا باور دارند، خوشحال.
یک کاربر دیگر هم نوشتهاست که «واقعا ما مسلمانان زبونایم، درک و منطق سیاسی نداریم. بهجای همبستگی و تشکیل یک نیروی واحد بهخاطر برگرداندن عزت از دسترفته اسلام و از میانبردن دسایس غرب، به جان هم افتادهایم و مرگ آقای سلیمانی را دانسته و ندانسته جشن گرفتهایم.»
محمد بلال؛ یکی دیگر از کاربران هم نوشتهاست که «شهادت این مجاهد در بارگاه خداوند قبول باشد». به باور او، قاسم سلیمانی خدمات زیادی انجام داد و از جمله در شکست اسراییل در جنگ ۳۳ روزه با حزب الله نقش کلیدی داشت، ایجاد «جهاد اسلامی» در فلسطین و تقویت «مجاهدین حماس» از فداکاریهای دیگر او است.
شماری هم «همت و پایمردی» سلیمانی را در امر مبارزه با داعش در سوریه ستایش کرده و او را یک شخص نه؛ بلکه یک «روند» خوانده و گفتهاند که اگر او با داعش در سوریه مقابله نمیکرد، اکنون افغانستان به روزگار سوریه و عراق گرفتار بود.
مطالب مرتبط:
حامی تروریزم و عامل ناامنی
در کنار ابراز هواداری شماری از افغانها نسبت به قاسم سلیمانی، عدها زیادی از کاربران هم ایران و به خصوص آقای سلیمانی را که در راس سپاه پاسداران قرار داشت، به تشدید ناامنی و حمایت طالبان و سایر گروههای ضد دولتی در افغانستان متهم کردهاند.
نسیم جواد؛ یک کاربر افغان در فیسبوکاش نوشتهاست که تمام طالبانی که در مرز افغانستان با ایران حضور داشتند و دارند، با حمایت همین سپاه و آقای سلیمانی به فعالیتهای تخریبی و ناامنی دست میزدند. همین گروه حقوقشان را میپرداخت و درمانشان میکرد.
جاوید؛ کاربر دیگر هم گفتهاست که عامل تمام بدبختیها در منطقه آقای سلیمانی بود، او در هلمند افغانستان نیز سلاح دوربیندار به تروریستها میداد و جنگ در غرب افغانستان را نیز گرم نگه میداشت.
صفیالله نوشتهاست که سلیمانی بازوی راست رهبر مذهبی ایران در فعالیتهای برونمرزی به شمار میرفت، او صدها جوان هزاره را با استفاده از گرایش مذهبی و مجبوریت ناشی از فقر و بیکاری در جنگ نیابتی سوریه به کام مرگ کشاند.
تروریست بینالمللی
یک کاربر دیگر افغان گفتهاست که آتشی که قاسم سلیمانی سالها پیش در خاورمیانه افروختهبود، امروز خودش در آن آتش سوخت. او افغانهای مهاجر زیادی را به جنگ سوریه فرستاد و بعد جنازه آنان را به خانوادههای شان داد.
سهیلا سعادت نوشتهاست: «سلیمانی چاهی را که برای دیگران حفر کردهبود، سرانجام خودش در آن چاه فرورفت.»
محمد زلاند هم نوشتهاست که او مانع صلح افغانستان بود، چاهکنی میکرد؛ ولی روز گذشته خودش به چاه افتاد.
سلیمانی، بغدادی و حمیدگل یکی بودند
برخی از کاربران شبکههای اجتماعی هم نوشتهاست که رهبر داعش، نماینده پاسداران و جنرال پاکستانی در ارتباط با قتل و کشتار جمعی و ایجاد ناامنی در منطقه و بهخصوص در افغانستان هیچ تفاوتی باهم نداشتند.
آنان افزودهاند که جنرال حمیدگل پاکستانی و جنرال قاسم ایرانی در بیثباتی افغانستان و منطقه رل بسیار مهمی بازی کردند. هر دو وظیفهشان را که همانا نفاقانداختن و حکومتکردن بود را در افغانستان به خوبی به پیش بردند. هر دو در افغانستان «تخم نفاق» کاشتند.