آتشبس یا کاهش خشونت؛ طالبان چه میخواهند؟
پیام طالبان از تریبون دستگاه دیپلماسی پاکستان به دنیا مخابره شد. این امر –همانگونه که در واکنش امرالله صالح نیز بازتاب یافته- یک محتوای معنیدار دارد و آن اینکه طالبان همان پاکستان هستند و هرگونه تصمیم دشوار، حیاتی و استراتژیک در زمینه صلح افغانستان از جمله برقراری آتشبس یا کاهش خشونت را پاکستان میگیرد نه رهبران طالبان.
کار صلح بار دیگر گره خوردهاست، اینبار ظاهرا بازی بر سر واژههایی است که هریک میتواند معانی، تفسیرها و پیامدهای بسیار متفاوت از دیگری داشته باشد.
امریکا بهعنوان طرف اصلی گفتگوهای صلح با طالبان، پیش از این، خواستار آتشبس موقت شدهبود؛ خواستهای که رهبران طالبان را در مسیری دشوار قرار داد. دولت نیز هنگامی که نقطه ضعف طالبان را متوجه شد، بر استقرار آتشبس بهعنوان یکی از پیشنیاز اصلی صلح واقعی تأکید کرد.
این اصرارها و فشارها رهبران طالبان را در برابر یک چالش بزرگ قرار داد. مدتهاست که گزارش میشود آنها مشغول رایزنیهای فشرده در این باره هستند، تا آنکه در نهایت، شاهمحمود قریشی؛ وزیر خارجه پاکستان از آمادگی طالبان برای کاهش خشونت و پیشرفت در روند صلح افغانستان خبر داد.
او در پیامی به صراحت از «پیشرفت خوب» در زمینه صلح افغانستان یاد کرد و مدعی شد که صلح به نفع پاکستان و افغانستان است.
آقای قریشی گفت: «امروز یک پیشرفت خوب صورت گرفتهاست. طالبان برای تقاضای کاهش خشونت ابراز آمادگی کردهاند و من فکر میکنم این تصمیم باعث برداشتن یک گام به سوی معاهده صلح است. پاکستان در این زمینه مسؤولیتی را که بر عهده داشت، تا حد کافی انجام داده. خواست ما این است که همه منطقه به طرف صلح گام بردارد تا افغانستان و مردم پاکستان از منفعت آن بهرهمند شوند.»
یک منبع طالبان هم گفته که این گروه تنها بر «کاهش خشونت» در شهرهای بزرگ توافق کردهاند.
سلام رحیمی؛ وزیر دولت در امور صلح افغانستان اما با تاکید بر خواست دولت افغانستان مبنی بر آتشبس گفت: «کسی طرفدار کاهش خشونت نیست» و کاهش خشونت برای طرفها مکلفیتی ایجاد نمیکند.
موضوع قابل تأمل اول این است که پیام طالبان از تریبون دستگاه دیپلماسی پاکستان به دنیا مخابره شد. این امر –همانگونه که در واکنش امرالله صالح نیز بازتاب یافته- یک محتوای معنیدار دارد و آن اینکه طالبان همان پاکستان هستند و هرگونه تصمیم دشوار، حیاتی و استراتژیک در زمینه صلح افغانستان از جمله برقراری آتشبس یا کاهش خشونت را پاکستان میگیرد نه رهبران طالبان.
صرف نظر از این امر، نکته مهم دیگر این است که طالبان و پاکستان پس از هفتهها رایزنی و مذاکره و گفتگو در نهایت تصمیم به «کاهش خشونت» گرفتند نه «آتشبس». این تنها یک بازی ساده با کلمات نیست؛ بلکه پیامدهای بسیار سنگین و ملموسی در عرصه جنگ و صلح و سیاست، و دیپلماسی مبتنی بر گفتگو برای پایان درگیری دارد. کاهش خشونت صرف نظر از اینکه یک ترکیب مهمل و مبهم است و معنای محصلی ندارد، عملا حاوی هیچ پیامدی برای پایان جنگ هم نخواهد بود؛ به ویژه اگر این تصمیم ـ آنطور که یک منبع طالبان گفتهاست- تنها محدود به شهرهای بزرگ باشد. این بدان معناست که طالبان دست از جنگ و کشتار نمیکشند، مردم و نیروهای امنیتی هم طعم صلح را نخواهند چشید و سرانجام اینکه اگر کشتار و ترور و بمبگذاری و انتحار هم صورت میگیرد، بهپای خشونتِ کاهشیافته نوشته میشود و هرگز به معنای نقض «آتشبس» نخواهد بود تا برای طالبان، پیامد داشتهباشد.
به بیان روشنتر –درست همانگونه که سلام رحیمی؛ وزیر دولت در امور صلح هم گفته- کاهش خشونت هیچگونه تعهدی برای طالبان ایجاد نمیکند؛ این در حالی است که آتشبس، تعهدآور است و طالبان مجبور اند آن را رعایت کنند.
پرسش مهم این است که چرا طالبان یا به تعبیر بهتر، پاکستان بهجای آتشبس، بر کاهش خشونت، توافق کردهاست؟
این امر ممکن است چند زاویه داشتهباشد و انگیزههای مختلفی در اتخاذ این تصمیم، دخالت داشته باشد؛ اما یکی از مهمترین موارد، احتمال عدم کنترل رهبران سیاسی طالبان بر جنگجویان و فرماندهان نظامی آن گروه است. شاید در درون گروه طالبان بر سر اینکه آیا اصولا باید با امریکا و دولت افغانستان، صلح کرد یا نه، اختلاف نظرهای عمیق و شدیدی وجود داشتهباشد. شاید رهبری طالبان نمیتواند یک فرمان متحدالمآل را بر همه دهها هزار ملیشه سرگرم جنگ آن گروه، یکسان اعمال و اجرا کند. شاید فرماندهانی هستند که جز جنگ، هیچ راه حل دیگری را برای «پیروزی» نمیشناسند و همچنان بر ادامه آن پافشاری میکنند.
یکی دیگر از احتمالات هم این است که طالبان با «آتشبس» دیگر قدرتی برای نمایش ندارند. در این زمینه به نظر میرسد امرالله صالح به نکته دقیقی اشاره کردهاست. طالبانی که با آتش پا به عرصه مبارزه گذاشتهاند، با آتشبس محو میشوند. اینکه طالبان همزمان با پیشرفت گفتگوهای صلح با امریکا در دور اول، به نحو جنونآمیزی به خشونتهای مرگبار دست میزدند نیز به همین دلیل بود. آنان میخواستند حداکثر قدرت خود را به نمایش بگذارند تا از امریکا امتیاز بگیرند. بنابراین، پاکستان اجازه ندادهاست که این اهرم اثرگذار با پذیرش آتشبس از اختیار طالبان خارج شود.
عامل سوم هم احتمالا این است که پاکستان حاضر نیست طالبان در قبال خواسته کلیدی دولت افغانستان، تمکین کنند و با پذیرش آتشبس که پیششرط مهم کابل است، موضع خود را در برابر دولت، تضعیف کنند.
با اینهمه، نتیجه همیشگی همان است که بود: تعیینکننده نهایی بازی، امریکا خواهد بود!