جنایت جنگلک؛ روایت فاجعه از زبان بازماندگان
ماجرای به قتل رسیدن سه کودک و یک مادر که یکشنبهشب، ۲۹ جدی در حوزه هفتم امنیتی شهر کابل از سوی افراد ناشناس با ضرب تیشه و چکش سلاخی شدند، اشک از چشمان بهتزده شهروندانی جاری میکند که ماههاست با اینگونه جنایتهای هولناک و تکاندهنده در کابل دست به گریبان هستند.
هلال، جلال و دیانا؛ کودکان بیگناهی که بینهایت باهم صمیمی بودند و چهرههای شان نظر هر بینندهای را از زیبایی به خود جلب میکرد، شامگاه روز یکشنبه در منطقه «جنگلگ» ار مربوطات حوزه هفتم امنیتی شهر کابل توسط افراد ناشناس به قتل رسیدند. در ساعات اولیه شب، مهاجمان وارد خانهشان شدند و سه کودک و مادر آنها را به وسیله «تیشه و کوبیدن چکش بر سرهای آنان» به قتل رساندند.
اگرچه پولیس پس از اطلاع به محل رویداد رسید؛ ولی قاتلان از ساحه فرار کردهبودند و هیچکس در پیوند به این قضیه شناسایی و دستگیر نشدهاست.
پدر این سه کودک که توانایی مصاحبه با رسانهها را ندارد، در وزارت ترانسپورت اشتغال دارد و گفته میشود با هیچ فرد یا گروهی خصومت شخصی و خانوادگی نداشتهاست.
به کدامین گناه کشته شدند؟
محمد قاسم؛ مامای خانم این سه کودک میگوید: خواهرزادهام با اطفالاش بسیار وحشیانه و ظالمانه از سوی این افراد به قتل رسیدند. این اطفال چه گناه داشتند و به کدام جرم کشته شدند؟
محمد ندیم؛ برادر زن مقتول و مامای کودکان خردسال میگوید: وقتی از حادثه آگاهی یافتم و به محل رسیدم، دیدم تمام جا خونآلود است و دیدم که یکی به آشپزخانه افتاده و دو تن دیگرشان در دو اتاق. یکی از این اطفال نفس داشت؛ ولی قبل از رسیدن به شفاخانه او نیز جان داد.
ندیم هم قتل خواهرزادههایش را «وحشیانه» و «ظالمانه» میداند و میگوید که «نه با کسی دشمنی داشتیم و نه مشکل دیگری؛ اما جلادان قرن خواهرزادههایم را از ما گرفتند.»
بر سرشان میخ کوبیده بودند
سیفالرحمن حبیبی؛ یکی از نزدیکان این فامیل میگوید که افراد خونخوار، مادر و سه طفل این خانواده را بسیار فجیعانه به قتل رسانند. با ضرب تیشه و کوبیدن میخ بر سرهایشان، جان آنها را گرفتهاند و خود از ساحه فرار کردهاند.
به باور او، این نوع قتل در چارچوب انسانیت جا ندارد و تصورش ناممکن است.
علی؛ از همسایگان این فامیل نیز قتل اطفال معصوم را نابخشودنی و عملی غیر انسانی میداند و میگوید که کوبیدن میخ بر سرهایشان بینهایت زشت است که حتی کافر نیز دست به چنین عملی نمیزند.
هلال و جلال که متعلم صنف سوم مکتب و همصنفی بودند، در امتحانات آخر سال، هر دو مقام اول را بهدست آوردهبودند؛ اما قبل از تجربه این مقام عالی، روانه خانه ابدی شدند و دیگر نه رقابتی در کار است و نه آیندهای.
دولت ناتوان است و نمایشی عمل میکند
قتلهای سازمانیافته اقشار مختلف در سنین متفاوت در کابل بیپیشینه نیست. حدود یکماه قبل نیز دزدان مسلح در مربوطات همین حوزه، وارد خانهای شده و سه عضو یک فامیل را با ضرب چاقو به قتل رساندهبودند. قتلی که تاکنون انگیزه و عوامل آن شناسایی و بازداشت نشدهاند.
نزدیکان این فامیل نیز میگویند: هرچند دولت توانایی شناسایی و گرفتاری این قاتلان مردم و اطفال بیگناه را ندارد؛ ولی انگشتشمار کسانی را که بازداشت هم میکند، یکی دو روز بعد دوباره رهایشان میکند و این رحم دولت یا وجود رابطه میان دولت و قاتلین سبب شدهاست که همهروزه شهروندان کشور به خصوص باشندگان کابل، عزیزانشان را از دست بدهند.
یکی از بستگان خانواده مقتول میگوید که نیروهای امنیتی در کابل تنها در صدد «کسب شهرت» اند و اصلا به این توجه نمیکنند که مردم و خانههایشان در امان باشند. مردم روحیه خود را از دست دادهاند و به دولت دیگر امیدی ندارند. دولت کسانی را که گرفتار هم میکند، خود برایش دوسیه برائت ترتیب میکند و پس از چندی رهایش میکند.
کاربران شبکههای اجتماعی هم از گوشه و کنار کشور با انتشار تصاویر کودکان مقتول، خواستار بازداشت و محکومیت قاتلان آنها به اشد مجازات هستند.
با اینهمه، پولیس کابل میگوید که قضیه تحت بررسی است و هنوز عاملان رویداد شناسایی نشدهاند.
عبدالله عبدالله؛ رییس اجرایی نیز در نشست روز دوشنبه شورای وزیران، این رویداد را «تکاندهنده» توصیف کردهاست؛ واکنشی که به نظر نمیرسد در شرایط کنونی، اندکی از رنج و نگرانی و هراس مردم بکاهد و آنها را نسبت تکرار باربار این رویدادها در شهری که دیگر امن نیست، امیدوار کند.
سابقه میخ کوبیدن در سالهای ۷۰ درکابل به نمایش گداشته شده است می تو انند در زمینه تحقیق شود