از عبدالله تا طالبان؛ چالشهای اشرفغنی برای دولتسازی
اشرفغنی به سرعت و بسیار زودتر از آنکه شربت شیرین پیروزی را بنوشد و این رویداد را مقتدرانه جشن بگیرد، شرنگ تلخ بحرانهای تازه ناشی از دولت موازی عبدالله و چیرگی پروژه صلح امریکا و طالبان را خواهد چشید.
انتخابات ریاست جمهوری افغانستان درست همانگونه که پیشبینی میشد، وارد مرحلهای جدید از بحران شد.
چرخه علیل اعلام نتایج انتخابات که طی پنج ماه گذشته، دچار رکود شدهبود، طی روزهای اخیر و همزمان با تسریع گامهای امریکا و طالبان برای نهاییکردن توافقنامه صلح، به نحوی غیر طبیعی، شتاب گرفت.
این در حالی بود که به نظر میرسید صلح نیز متأثر از تلاشهای ارگ برای نهاییکردن هرچه سریعتر فرایند انتخابات، شتاب بیشتری پیدا کردهاست. بنابراین کاملا روشن است که صلح و انتخابات –برخلاف آنچه از سوی اشرفغنی و سخنگویان او وانمود میشود- نه تنها مکمل هم نیست؛ بلکه درست در نطقه مقابل همدیگر قرار دارد.
این چیزی است که واکنش اولیه سخنگوی طالبان به اعلام نتایج انتخابات نیز آن را تأیید میکند.
ذبیحالله مجاهد؛ سخنگوی گروه طالبان در واکنش به اعلام نتیجه نهایی انتخابات افغانستان و پیروزی اشرفغنی در آن، با انتشار اعلامیهای، انتخابات افغانستان را «نمایشی و جعلی» خواند.
در این اعلامیه آمدهاست: «با توجه به شرایط حساس قضیه کنونی افغانستان با محتوای پروسه جاری صلح نیز در تضاد قرار دارد.»
این واکنش کوتاه نشان میدهد که طالبان، تنها انتخابات را قبول ندارند؛ بلکه آنها در عین حال، مخالف شدید و جدی پیروزی دوباره اشرفغنی هم هستند؛ زیرا میدانند که آقای غنی فقط خواهان صلحی است که در آن، طالبان همان راهی را طی کنند که گلبدین حکمتیار پیمود. به بیان دیگر، آقای غنی میخواهد طالبان با پذیرش صلح، بخشی از یک فرایند سیاسی قرار بگیرند که در آن، او در رأس باشد و دولت و قدرت او دست کم برای پنج سال آینده، تضمین شود و برقرار بماند.
بیشتر بخوانید:
- دستورهای غیر اجرایی رییس اجرایی
- سرنوشت صلح در جنگ قدرت کرزی و احمدزی
- آخرین بختازمایی عبدالله با کارت صلح
- سایه صلح بر انتخابات؛ درنگی بر دغدغههای کرزی
- تقابل غنی و عبدالله؛ سلاخی اخلاق در قربانگاه قدرت
- مواضع ضد طالبانی غنی و صالح به معنای چیست؟
- از رقابت تا رفاقت؛ کرزی و عبدالله علیه غنی
طالبان اما از بنیاد با این ایده مخالف اند. آنها با ادعای تشکیل «دولت اسلامی» میآیند؛ اگرچه شاید به دلیل حساسیتهای بسیار سنگینی که در قبال تعبیر «امارت اسلامی» و سوابق سیاه و تجارب تاریکی که از دوران سلطه آن رژیم وجود دارد، دقیقا از این تعبیر استفاده نکنند؛ اما کاملا بدیهی است که آنها دولت و ساختار موجود را برنمیتابند و این امر، به خودی خود، صلح و انتخابات را در برابر همدیگر قرار میدهد.
با این حساب، صلح و انتخابات، دو خط موازی در مسیری یگانه نیست؛ بلکه دو خط متقاطع است که در یک نقطه، یکدیگر را قطع میکند و طرفداران هریک از این دو پروسه با به بیانی دقیقتر، پروژه باید برای پیروزی بر طرف مقابل بجنگند تا در نهایت، یکی از آنها شکست بخورد و عرصه را ترک کند.
در حال حاضر، اشرفغنی با سبقتگرفتن از امریکا و طالبان، نتایج انتخابات را به نفع خود نهایی کرده و ظاهرا برنده بازی محسوب میشود؛ اما این هرگز پایان ماجرا نخواهد بود.
اما دولت موازی عبدالله، مرحلهای جدید از بحران سیاسی و انتخاباتی را خواهد آفرید که سود آن به حساب امریکا و طالبان میرود.
در واقع، اشرفغنی به سرعت و بسیار زودتر از آنکه شربت شیرین پیروزی را بنوشد و این رویداد را مقتدرانه جشن بگیرد، شرنگ تلخ بحرانهای تازه ناشی از دولت موازی عبدالله و چیرگی پروژه صلح امریکا و طالبان را خواهد چشید.
به این ترتیب، کسی که از عبدالله و طالبان برای ایجاد مانع در مسیر تحقق رویاهایش برای دولتسازی، قد برافراشتهاند، شاید هرگز موفق به ساختن دولت نشود؛ اما اینکه در نهایت، چگونه ارگ را ترک خواهد کرد؛ پرسشی است که پاسخ آن بیتردید موکول به آینده خواهد ماند. تاریخ اما شهادت میدهد که ارگ قدرت در افغانستان در پایان با بسیاری از صاحباناش مهران نبودهاست؛ هرچند در نهایت، این خود ارگنشینان هستند که تقدیر خویش را رقم خواهند زد.