سرور دانش؛ معاون دوم یا مأمور درجه چندم؟

سرور دانش کجاست؟ این پرسشی است که بارها از سوی مردم، ناظران و کاربران شبکه‌های اجتماعی مطرح شده‌است. این پرسش چند دلیل عمده دارد: یکی این‌که آقای دانش تقریبا تنها مقام صاحب‌نام و از معدود نمایندگان مهم جامعه شیعه و هزاره افغانستان در عالی‌ترین سطح قدرت در افغانستان است.blank

دانش، تحصیلات، سواد سیاسی و حقوقی، رویکرد مبتنی بر اخلاق، مدارا و بردباری و شکیبایی و پرهیز آگاهانه‌اش از سوگیری‌های سخیف‌ برون‌قومی یا درون‌قومی، او را به چهره‌ای محبوب در میان طیف تحصیل‌کرده جامعه شیعه و هزاره بدل کرده‌است. شاید همین مختصات و ویژگی‌ها به او کمک کرده‌باشد که آقای دانش، نه‌تنها پنج سال تمام – به تعبیر حامد کرزی- با مدیر «بدگذاره‌ای» مانند اشرف‌غنی، کار کند؛ بلکه برای یک دوره دیگر نیز مورد اعتماد او قرار گرفته و همچنان به عنوان معاون دوم رییس جمهوری به کارش در ارگ ادامه دهد.

در پنج سال گذشته، حتی انتظار می‌رفت که نقش آقای دانش، پررنگ‌تر و مهم‌تر نیز باشد؛ زیرا او در غیاب جنرال دوستم که تحت فشار اشرف‌غنی، به‌صورت غیر رسمی به ترکیه «تبعید» شده‌بود و پس از بازگشت به کابل نیز هیچ‌گاه نتوانست کرسی معاونت اول ریاست جمهوری را علیرغم تصریح قانون اساسی، احراز کند و همواره غایب بزرگ نشست‌های رسمی، جلسات‌ کابینه، سفرهای داخلی و خارجی رییس جمهوری و… بود، در عمل، تنها معاون اشرف‌غنی محسوب می‌شد و از آن‌جا که باید مهره مورد اعتماد رییس جمهوری هم باشد، انتظار می‌رفت در همه نشست‌های مهم محرمانه و غیر محرمانه، حاضر باشد و به تعبیری یک‌طرف قضایای کشور باشد.

علیرغم این انتظار اما این پرسش کلیشه‌ای ولی کلیدی‌ همچنان تکرار می‌شود که سرور دانش کجاست؟

آخرین باری که این پرسش باز هم مطرح شد، در جریان دیدار اشرف‌غنی روز دوشنبه با مایک پومپئو؛ وزیر امور خارجه امریکا در جریان سفر او به کابل بود. در عکس‌هایی که از دیدار آقایان غنی و پومپئو  منتشر شده، دانش مثل همیشه غایب است.

نکته قابل تأمل این‌که حتی پیش از آن‌که مراسم تحلیف اشرف‌غنی برگزار شود، امرالله صالح که هنوز به طور رسمی، کرسی معاونت اولی آقای غنی را احراز و اشغال نکرده‌بود نیز در شماری از نشست‌های رسمی و دیدارهای مهم رییس جمهوری در ارگ حضور می‌یافت‌؛ اما سرور دانش که معاون دوم رسمی آقای غنی محسوب می‌شود، غایب بود! بنابراین غیبت آقای دانش در جلسات مهم و دیدارهای رسمی و کلیدی نمی‌تواند تصادفی باشد.

پرسش این است که چرا آقای دانش با وجود سال‌ها حضور در دستگاه قدرت، همچنان «نامحرم» محسوب می‌شود و باید بیرون در بماند؟

این‌ در حالی است که معاون دوم ریاست جمهوری هم رأی خود را از مردم می‌گیرد و آقای غنی بخشی از پیروزی‌اش در انتخابات را – اگر هنوز انتخابات را مسیری مشروع برای رسیدن به قدرت در افغانستان بدانیم- مرهون آرای کسانی است که به خاطر سرور دانش به او رأی داده‌اند. از این منظر، سرور دانش عملا از یک طیف بزرگ سیاسی و قومی در بدنه قدرت، نمایندگی می‌کند و حذف او از دیدارهای مهم و غیبت غیر قابل توجیه‌اش در نشست‌های سرنوشت‌ساز مرتبط با مسایل اسراتژیک ملی، هیچ توجیهی ندارد.

این امر در عین حال، هرگز شایسته مقام معاونت دوم نیست. آقای دانش براساس سلسله مراتب اداری، مقام شماره سوم مملکت محسوب می‌شود و باید در جریان تصمیم‌‌گیر‌ی‌ها و سیاست‌گذاری‌های کلان ملی، همواره یک مهره محوری و تعیین‌کننده باشد. چرا چنین نیست؟ چه چیزی از معاون دوم ریاست جمهوری یک مأمور درجه چندم، سمبولیک و فاقد صلاحیت‌های کاربردی و سرنوشت‌ساز ساخته‌‌است؟ چرا او باید همواره ریاست کمیسیون‌های بی‌سرانجام، رییس کمیته‌های بی‌صلاحیت، مأمور دیدارهای مردمی، حاشیه‌نشین نشست‌های معمولی و نماینده حکومت در مجالس ختم و مراسم مناسبتی باشد؟ این نه در شأن ملت بزرگی است که دانش به نیابت از آن‌ها در قدرت حضور دارد و نه شایسته جایگاه ارزشمند و کلیدی معاونت دوم ریاست جمهوری و فرد سوم مملکت است.

مطالب مرتبط