کرونا و فقر؛ مردم را تحقیر نکنید
مردم رنجدیده افغانستان در روزگار دشواری قرار گرفتهاند؛ مردمی که از داشتن یک حکومت توانمند، مسؤول، مقتدر و متحد، محروم اند و اقتصاد شان، عمیقا ورشکسته و بحرانزده است، اینک با یک بلای مرگبار جهانی به نام کرونا روبهرو شدهاند.
آنها با مرگهای آنی و دستهجمعی بیگانه نیستند. تجربه زیسته ۴۰ ساله شان سرشار از تجارب تلخ مصیبتباری است که در آن، معنا و مصداق مرگ، بیش از خود زندگی در زندگی شان، ساری و جاری بودهاست.
در چنین شرایطی کرونا هم از راه رسیدهاست؛ ویروسی که خود مرگ است و در ابعاد جهانی، دهها هزار قربانی گرفته و همچنان ارابه توقفناپذیر مرگاش را بر پیکرهای خسته بیشتری میراند تا جان بستاند.
کرونا عوارض و آسیبهای زیادی را آشکار کرد؛ اما یکی از مهمترین آنها پردهداشتن از ضعف انسان در برابر قدرت پنهان طبیعت بود. این ویروس میکروسکوپی که کانونهای علمی بشر مدرن را به تکاپویی مذبوحانه برای دریافت دارو و کشف واکسین واداشته، چرخ صنعت و اقتصاد غولهای عظیم ثروت و سرمایه را از حرکت بازداشته و اینک موجب بروز رکود و توقف و انفعال و هراس از فراگیرشدن موج مرگبار دیگری به نام گرسنگی شدهاست.
یکی از ویژگیهای این ویروس کور اما این است که فقیر و غنی نمیشناسد. به همین دلیل از چین تا امریکا و از فرانسه تا افغانستان، یکسان میتازد و جان میستاند.
در چنین شرایطی مردم افغانستان چگونه میتوانند به مصاف این ماشین مرگ بروند و همزمان هم از خود ویروس جان بدر ببرند و هم از تبعات و آسیبهای آن مانند قحطی در قرنطینه و گرسنگی در بیکاری؟
مانند همه موارد دیگر و علیرغم همه تصورات ناامیدکنندهای که وجود دارد، مثل دستیازیدن یک غریق در آستانه جانسپردن به خاشاک رها و بیریشه برای نجات، بازهم همه نگاهها به سمت دولت میچرخد؛ دولتی که همه میدانند پول ندارد، ظرفیت ندارد، دچار سوء مدیریت است، هنوز یک کابینه مستقر ندارد، بنبست و دودستگی و اختلاف سیاسی حتی معنای آشنای دولت را هم تغییر دادهاست، برای بقا وابسته به کمکهای خارجی است و از فساد و فقدان شفافیت، رنج میبرد.
با این حال، اشرفغنی؛ رییس جمهوری میگوید که حکومت اقدامات مشخصی را برای کاهش فقر در ایام قرنطینه ناشی از کرونا انجام داده و قرار است در اقدام بعدی از طریق نانواییها، مساجد، شوراهای انکشافی و دیگر نهادها برای مردم نادار، نان و مواد خوراکی توزیع شود.
آقای غنی گفت که برنامههایی را که حکومت برای کاهش فقر روی دست دارد، عمدتاً روی خدمترسانی به «فقیرترینهای» جامعه متمرکز است.
به گفته او، بهزودی کار چند برنامه بزرگ نیز آغاز میشود و از طریق آن، شماری از شهروندان استخدام شده و با حفظ فاصلهگیری اجتماعی، مشغول کار میشوند.
اشرفغنی گفت که جزئیات این پروژهها را به زودی با منابع تمویل آن با مردم در میان میگذارد.
او تأکید کرد که کرونا جهان را غافلگیر کرد؛ دولت افغانستان برای مهار آن «آمادگی» داشتهاست.
رییس جمهوری گفت که روزهای سخت بر سر همه مردم جهان است و مردم افغانستان نباید ناامید شوند.
بخشی از بیانات رییس جمهوری درباره تمهیدات دولت او برای مقابله با کرونا امیدوارکننده است؛ اینکه دولت پروژههای بزرگی را دست دارد که با شروع آنها مردم میتوانند جذب بازار کار شوند و قسمتی از تبعات کرونا و قرنطنیه و فقر، مهار خواهد شد؛ اما بخشهای دیگر اظهارات او، اغراقآمیز، ناامیدکننده و آکنده از تردید است.
آقای غنی میگوید کرونا جهان را غافلگیر و سراسیمه کرده؛ اما افغانستان برای مقابله با آن «آمادگی» داشتهاست.
مردم بدون شک برای راستیآزمایی این سخن، به سراغ مصداقها میروند و وضعیت جاری را میسنجند. آنها درمییابند که در هرات و بلخ به عنوان دو کانون بزرگ شیوع کرونا که همزمان چندین ولایت همجوار را نیز پوشش میدهند، تنها مراکز تست کرونا با فقدان تجهیزات روبهرو هستند و فعالیتشان متوقف شدهاست. در بسیاری از ولایتهای کشور هیچ مرکز تست کرونا وجود ندارد.
حتی در کابل پایتخت هم وضعیت فاجعهبار است. تنها شفاخانه اختصاصی درمان کروناییها یعنی شفاخانه افغان- جاپان، حتی یک دستگاه تنفس مصنوعی فعال ندارد. داکترها و پرستاران از بیماران کرونایی فرار میکنند؛ زیرا تجهیزات کافی برای مداوای آنان موجود نیست. کادرهای پزشکی این شفاخانه و شماری دیگر از شفاخانهها به جای درمان مبتلایان، خود به کرونا مبتلا شده و برخی از آنها و نزدیکانشان جان سپردهاند. کیتهای تشخیص کرونا میان ارگ و سپیدار تقسیم شده و گفته میشود مردم عادی به کیت کافی برای تست، دسترسی ندارند. بر بنیاد برخی ادعاها آمارهای وزارت صحت از مبتلایان و قربانیان، نه تنها بسیار محدود و حداقلی و ناکافی و ناکامل است؛ بلکه همین آمار هم با تکیه بر علایم و آثار بیماری، ثبت و اعلام میشود نه بر بنیاد نتایج تست. ضمن آنکه نه وزارت صحت و نه دولت مرکزی، قادر به سنحش و پوشش سراسر کشور نیست. مشخصشدن نتایج تستهای محدودی نیز که انجام میشود، چندین روز طول میکشد و این امر در بسیاری از موارد، پس از مرگ بیماران، رخ میدهد. درباره مدیریت منابع مالی اختصاصی برای مبارزه با کرونا نیز تردیدها و نگرانیهای جدی وجود دارد. اخیرا در ریاست صحت عامه بلخ، از فساد گستردهای پرده برداشته شد که به این نگرانیها دامن زد.
در این میان، کمکهای دولت برای مبارزه با فقر و بیکاری ناشی از کرونا موجی از خشم و انزجار اجتماعی را در پی داشتهاست. وحید عمر؛ از مقامهای اصلی مبارزه با کرونا در دولت، توزیع چهار و نیم کیلو گندم به خانوادههای فقیر را یک مرحله «آزمایشی» عنوان کرد؛ تعبیری که انتقاد و واکنش منفی وسیعی را به دنبال داشت. ظاهرا مرحله دوم این آزمایش، آنگونه که رییس جمهوری گفتهاست توزیع «نان» است.
توزیع نان، نشانگر بروز یک وضعیت حاد گرسنگی و شیوع قحطی واقعی است؛ امری که در اردوگاههای پناهجویان، کشورهای فقیر افریقایی و… شایع است. این رویکرد، عمیقا تحقیرآمیز، ضد کرامت انسانی و دون شأن انسانهای همتراز دارای حقوق بشری برابر است.
معلوم نیست که دولت با این اقدام در پی چیست؛ اما این کار هیچ کمکی به مهار آسیبهای فقر و بیکاری ناشی از کرونا نمیکند و تنها پیامد آن، فروکاست جایگاه مردم به گرسنگان حقیری است که برای نجات از مرگ، نان خشک دریافت میکنند.
دولت به جای تحقیر مردم با توزیع نان و گندم ناچیز، باید برنامههای بنیادتری را برای مبارزه با کرونا و مقابله با عوارض آن مانند فقر و بیکاری و گرسنگی روی دست بگیرد. شاید بازخورد و بازدهی این برنامهها اندکی دیرتر به چشم بیاید؛ اما بیشک، مؤثرتر و ماندگارتر است و مهمتر از همه اینکه موجب تحقیر مردم نمیشود.