چرا جاغوری ولایت نمی‌شود؟

تبدیل جاغوری به ولایت از آرزوهای دیرینه مردم و ساکنان این ولسوالی پرجمعیت بوده‌است. طرفداران این ایده می‌گویند که جاغوری تمام شاخص‌های تبدیل‌شدن به ولایت حتی در یک نگاه موسع و فراگیر را دارد و در شرایطی که هنوز از نظر تقسیم‌بندی‌ اداری «ولسوالی» محسوب می‌شود، بسیاری از زیرساخت‌های مورد نیاز برای یک ولایت را دارا می‌باشد.blank

حد اقل چیزی که برای تبدیل یک منطقه به ولایت در افغانستان، مطرح می‌شود، داشتن جمعیت و جغرافیای کافی است. جاغوری از هر دو شاخص برخوردار است. احصائیه دقیقی از نفوس سراسر افغانستان وجود ندارد؛ اما فعالان اجتماعی جاغوری معتقد اند که این منطقه بالغ بر سه صد هزار نفر نفوس دارد و این، حتی در مقایسه با مناطقی که سال‌ها پیش به ولایت ارتقا یافته‌اند، چندین بار بیش‌تر است.

داشتن فاصله طولانی از مرکز ولایت غزنی، جمعیت ۳۵۰ هزار نفری، دو مرکز تحصیلات عالی، حدود ۶۰ باب لیسه، قریب ۱۰۰ باب مکتب دیگر، شش حوزه علمیه، مناطق پرجمعیت و مهم شامل سنگماشه، غجور و انگوری، میدان هوایی، شفاخانه‌های متعدد دولتی، فعالیت‌های صنفی زنان، کلینیک‌های متعدد و… از دیگر شاخصه‌هایی است که از نظرموافقان این ایده، جاغوری را شایسته ارتقا به ولایت می‌سازد.

از سوی دیگر، جاغوری زیرساخت‌های فرهنگی و اجتماعی لازم برای تبدیل‌شدن به ولایت را نیز دارا می‌باشد. وسعت مناطق و جغرافیای این منطقه به اندازه‌ای زیاد است که اداره و سازمان‌دهی آن در چارچوب یک واحد محدود اداری به نام ولسوالی، دیگر امکان‌پذیر نیست. این منطقه در عین حال، دارای مراکز تحصیلات عالی، کتابخانه‌های عمومی، بازار بزرگ، مسیرهای ارتباطی و… می‌باشد که همگی امکان تبدیل‌شدن آن به ولایت را به سادگی فراهم می‌کند.

همین اوصاف و ویژگی‌ها هم سبب شده که در طول سال‌های گذشته، ارتقای جاغوری به ولایت، از وعده‌های ثابت تقریبا همه نامزدهای ریاست جمهوری در موسم انتخابات باشد. جذابیت و اهمیت این مطالبه برای مردم جاغوری همچنین به اندازه‌ای بالا بوده که حتی برخی نامزدهای انتخابات پارلمانی نیز بدون اعتنا یا درک درست از گستره صلاحیت‌ها و دایره مسؤولیت‌های پارلمانی خود، قول تبدیل جاغوری به ولایت را داده‌اند.

با این‌همه، هیچ‌یک از وعده‌دهندگان به رغم پیروزی در انتخابات، به این وعده عمل نکرده‌است و به این ترتیب، جاغوری همچنان یک ولسوالی بسیط تحت پوشش ولایت غزنی باقی مانده‌است.

در این میان، به نظر می‌رسد که ولایت‌شدن جاغوری، موضوعی غیر قابل مناقشه است. به بیان دیگر، هیچ‌کس، دیگر نمی‌تواند این واقعیت را رد و نفی و انکار کند که جاغوری شایستگی ارتقا به ولایت را ندارد. همان‌گونه که اشاره شد یکی از عوامل پذیرش این واقعیت، وجود شاخص‌ها و زیرساخت‌های لازم برای تبدیل جاغوری به ولایت است.

با این‌ وجود، پس موانع تحقق این هدف چیست؟ چرا رییس جمهورها یکی پس از دیگری می‌آیند و می‌روند؛ ولی وعده خود برای تبدیل جاغوری به ولایت را فراموش می‌کنند؟ چرا وکلای غزنی عمدا از رهبری جریان تحقق این آرمان دیرینه مردم جاغوری، طفره می‌روند و نمی‌خواهند این امر به یک مطالبه فراگیر بدل شود؟

بدیهی است که گام اول را باید حکومت و شخص رییس جمهور بردارد. این‌که گفته می‌شود، مردم جاغوری مهیای ارتقای آن به ولایت نیستند؛ این امر، حساسیت‌های قومی همسایگان این منطقه را برمی‌انگیزد و به تشدید مطالبات تبدیل سایر مناطق قومی به ولایت در غزنی و سراسر کشور می‌انجامد، مقدمات این امر فراهم نیست و نیازمند مطالعات سیاسی، فرهنگی، جمعیت‌شناختی، ژئوگرافیک، بوروکراتیک و… است، همه بهانه است. نه این‌که ضرورت این شاخص‌ها را انکار کنیم و مثل برخی هواداران افراطی این ایده، تبدیل جاغوری به ولایت را به صورت ابتدا به ساکن و بدون فراهم‌کردن تمهیدات مورد نیاز، عملیاتی بدانیم؛ اما در کنار همه این‌ها گام نخست را باید حکومت بردارد.

صدور حکم ارتقای جاغوری به ولایت از صلاحیت‌های انحصاری رییس جمهوری است؛ رییس جمهوری که پیش از این، وعده ارتقای جاغوری به ولایت را داده و با این وعده، مثل سلف خود حامد کرزی، صدها هزار رأی مردم جاغوری را نیز جذب کرده‌است.

اما این حکم بنا به هر دلیلی صادر نمی‌شود. شاید یکی از نگرانی‌ها این باشد که جمعیت یکدست و همسان جاغوری به لحاظ قومی و مذهبی، مانعی بزرگ در مسیر ارتقای این منطقه به ولایت است. اما واقعیت این است که در بسیاری از دیگر ولایت‌های کشور نیز همگونی نژادی و مذهبی وجود دارد و این امر، مانع تبدیل آن‌ها به ولایت نشده‌است. از سوی دیگر، اگر حکومت می‌خواهد یکرنگی و یگانگی قومی و مذهبی جاغوری را بشکند و می‌تواند با ضمیمه‌کردن چند منطقه کوچک اطراف، یک ولایت بزرگ تشکیل دهد که هم از نظر تنوع فرهنگی و مذهبی، نمونه باشد و هم از حیث وحدت در عین کثرت، و این امر خود به محملی برای توسعه و پیشرفت آن در سطح افغانستان بدل خواهد شد.

در این میان البته موانع دیگری نیز وجود دارد که مربوط به حکومت نیست. حزبی‌گری منفی، گرایش‌های غلیظ سمتی میان احزاب و رهبران قومی، عدم اراده شماری از فعالان سیاسی، فقدان یک جریان مدنی قوی و اثرگذار برای پی‌گیری این مطالبه و تبدیل‌نشدن این امر به یک دادخواست ملی برای احقاق حق و تأمین عدالت، از جمله این موانع است.

با این‌همه اگر حکومت اراده واقعی برای ارتقای جاغوری به ولایت را داشته باشد، همه این موانع به سادگی برچیده خواهد شد و هیچ نیرویی توان مقاومت در برابر این اراده را نخواهد داشت.

مطالب مرتبط