روایت بولتون از صلح امریکا و طالبان: ترامپ سردرگم بود
به رغم تلاشهای همهجانبه دولت ترامپ برای متوقفکردن انتشار کتاب بحثبرانگیز جان بولتون؛ مشاور پیشین امنیت ملی ترامپ، این کتاب روز سه شنبه به وقت امریکا روی ویترین کتابفروشیها قرار میگیرد.این کتاب که کاخ سفید آن را دروغپراکنی و افشای رازهای محرمانه دروندولتی توصیف کرده و برای امنیت ملی آن کشور، خطرناک خوانده، حاوی جزئیاتی جنجالی درباره شیوه مدیریت دولت توسط ترامپ، سازوکار حاکم بر کاخ سفید و نگاه ترامپ به مسایل مهم و راهبردی امریکا در همه حوزهها به ویژه عرصه سیاست خارجی است که به یک معنا مهمترین عنصر برای یک ابرقدرت محسوب میشود.
این کتاب در این زمینه، حاوی نکات بسیار اعجابانگیز و شگفتآور و گاه عمیقا مضحک است. مثلا بر بنیاد روایتی که بولتون ارائه داده، ترامپ نمیدانسته که بریتانیا یک قدرت اتمی است. او همچنین فکر میکرده که فنلند بخشی از خاک روسیه محسوب میشود!
بخش سیزدهم کتاب «در آن اتاق رخ داد» به قلم جان بولتون به مسأله افغانستان و از جمله موضوع مذاکرات صلح امریکا با طالبان و شیوه برخورد ترامپ با این روند، اختصاص یافتهاست.
بر اساس آنچه از متن این کتاب تاکنون به رسانهها درز کرده، جان بولتون در بخش سیزدهم آن، به سیاستهای امریکا در افغانستان اشاره میکند و راهبرد دولت ترامپ و مذاکره با طالبان را چندان برای امریکا سودمند نمیداند و مینویسد: «مذاکرات مداوم زلمی خلیلزاد و مقامات طالبان، مولد پیچیدگیهای دیگری در افغانستان است. مایک پمپئو مدعی بود که اصلیترین پیششرط ترامپ در مذاکرات یعنی رساندن نیروهای امریکایی در افغانستان به صفر را محقق میسازد؛ اما به نظر من این سیاست بسیار بد و اشتباه است.»
بولتون در عین حال به عدم قاطعیت و سردرگمی ترامپ در مذاکره با طالبان اشاره میکند و مینویسد: «در یکی از جلساتی که همراه ترامپ و پاتریک شاناهان (قایممقام وزارت دفاع امریکا) حضور داشتم، شاهانان قصد داشت آخرین وضعیت مذاکره با طالبان و موضوعات کلیدی را تشریح کند، ناگهان ترامپ گف: آیا اعلام این موضوع که ما نیروهای خود را از افغانستان خارج میکنیم، دست ما را در مذاکره با طالبان خالی نمیکند؟!»
بخش اول که در بالا به آن اشاره شد، حاوی نگاه، تحلیل و برداشت شخصی آقای بولتون درباره چشمانداز و پیامدهای مذاکرات صلح امریکا با طالبان و خروج نیروهای امریکایی از افغانستان است؛ اما بخش دوم، بازتابدهنده شیوه برخورد ترامپ با این روند است.
ترامپ بر بنیاد روایت بولتون، هیچ تصوری نسبت به دورنمای صلح با طالبان و نیز خروج نیروهای امریکایی از افغانستان نداشتهاست. او در این باره، سردرگم، فاقد قاطعیت لازم و دچار تردید و تزلزل بودهاست.
این همان چیزی است که در حال حاضر نیز بسیاری از منتقدان امریکایی نسبت به آن، ابراز نگرانی میکنند. آنها تصور میکنند که ترامپ در قمار صلح با طالبان، منافع راهبردی ایالات متحده را قربانی اهداف و مطامع شخصی و انتخاباتی خودش کرده و از آن به مثابه یک ابزار تبلیغاتی بهره بردهاست. از قضا جان بولتون هم به این موضوع اشاره و تأکید کردهاست که ترامپ، تفکیکی میان منافع ملی امریکا و منافع شخصی خودش، قایل نیست.
بر اساس یکی از ادعاها ترامپ در نظر داشته که با امضای پیمان صلح با طالبان به جایزه صلح نوبل دست پیدا کند. از سوی دیگر، گفته میشود که او در سایه صلح با طالبان، قصد داشته روند بازگرداندن نیروهای امریکایی به خانه را تسهیل کند تا در آستانه انتخابات، به رأیدهندگان امریکایی بگوید که به یکی از مهمترین تعهدات انتخاباتیاش عمل کرده و بر طولانیترین جنگ تاریخ امریکا نقطه پایان گذاشتهاست.
در این میان، او ظاهرا هرگز نگران زوال سیطره و هژمونی ایالات متحده در ابعاد جهانی نیست. به به بیان دیگر، برای ترامپ اهمیتی ندارد که با قمار صلح با طالبان، ممکن است افراطیون بار دیگر در افغانستان قدرت بگیرند و امنیت منطقه و جهان را با خطر مواجه کنند. او همچنین به این موضوع توجهی نمیکند که عقبنشینی کامل امریکا از جغرافیایی که همواره مورد نزاع و مناقشه ابرقدرتهای شرق و غرب بوده، به اقتدار بینالمللی ایالات متحده لطمه میزند و عرصه را برای قدرتگیری رقبای سنتی واشنگتن، فراهم میکند.
با این حساب، پیشبینی میشود انتشار کتاب پرحاشیه جان بولتون تنها پنج ماه پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری امریکا، سال بد ترامپ را تکمیل کند و بخت پیروزی او در انتخابات پیش رو را به کمک بحرانهای دیگری مانند کرونا، رکود اقتصادی و شورش عمومی علیه نژادپرستی به کمترین میزان ممکن، کاهش دهد.