افغانستان در کتاب بولتون: ترامپ بارها اشرف‌غنی را با کرزی اشتباه می‌گرفت

تقریبا دو فصل از کتاب «اتاق حوادث» جان بولتون؛ مشاور امنیت ملی پشین ترامپ درباره افغانستان است. بخشی از این کتاب به عدم شناخت دونالد ترامپ از تاریخ، ساختار سیاسی و تحولات مهم جامعه افغانستان ارتباط دارد. برخی جزئیات آن، خنده‌دار است. مثلا بر اساس روایت بولتون، آقای ترامپ متوجه نبوده که رئیس جمهور فعلی افغانستان محمداشرف غنی است نه حامد کرزی.محرمانه‌های ضدایرانی از «اتاق اتفاق» | آمارهای کتاب بولتون ؛ چند ...کتاب «اتاق حوادث» نوشته‌ جان بولتون؛ مشاور پیشین امنیت ملی امریکا، روز سه شنبه به بازار آمد. این کتاب بسیار جنجالی است.

دونالد ترامپ؛ رئیس جمهوری امریکا می‌خواست از نشر این کتاب جلوگیری کند، به دادگاه شکایت کرد؛ اما نتیجه‌ مثبت نگرفت. آقای بولتون که یک چهره‌ نسبتا تندرو، خصوصا در اعمال فشارهای مضاعف بر ایران و مبارزه با «تروریزم اسلامی» در صحنه سیاست امریکا شناخته می‌شود، در کتاب تازه‌ خود گزارشی بسیار منفی از رفتار و چگونگی مدیریت دونالد ترامپ در کاخ سفید ارائه می‌کند.

او می‌گوید که ترامپ در تصمیم‌گیری‌هایش احساساتی عمل می‌کند، ثبات فکری ندارد، اطلاعاتش درباره‌ مسائل کلان سیاسی، بسیار اندک است و در کاخ سفید تحت ریاست جمهوری او بی‌نظمی و هرج و مرج بسیار حاکم است. مهم‌تر از این‌ها، آنچه بولتون در کتابش می‌گوید، نشان‌دهنده‌‌ این است که دونالد ترامپ مشکل «شخصیتی» دارد: خودش را مقدم‌تر از هر چیز دیگر می‌بیند. همه‌چیز را برای خود و منافع سیاسی و اقتصادی خویش می‌خواهد.

شناخت ترامپ از افغانستان
تقریبا دو فصل از این کتاب درباره افغانستان است. در این مطلب، نکات اصلی آنچه را جان بولتون درباره‌ افغانستان نوشته‌است، خلاصه کرده‌ام. بخشی از آن به عدم شناخت دونالد ترامپ از تاریخ، ساختار سیاسی و تحولات مهم جامعه افغانستان ارتباط دارد. برخی جزئیات آمده در کتاب، خنده‌دار است. مثلا دونالد ترامپ؛ رئیس جمهور ایالات متحده امریکا متوجه نبوده‌است که رئیس جمهور فعلی افغانستان محمد اشرف‌غنی است، نه حامد کرزی و دوره کرزی پایان یافته‌است. بارها در کاخ سفید، در جلسات مهمی که درباره افغانستان برگزار شده، محمد اشرف‌غنی؛ رئیس جمهور فعلی افغانستان را با حامد کرزی؛ رئیس جمهور پیشین این کشور اشتباه گرفته‌است. آقای بولتون می‌گوید تکرار این اشتباه در جلسات مختلف سبب سوء تفاهم و کج‌بحثی میان شخص رئیس جمهور و دیگر مقامات ارشد دولت امریکا درباره‌ افغانستان شده‌است. او می‌گوید اگر دونالد ترامپ اسم رئیس جمهور افغانستان را درست می‌دانست، امکان داشت برگزاری نشست‌ها و جلسات بسیار مهم درباره افغانستان به مراتب خوب‌تر و آسان‌تر می‌بود.

خروج از افغانستان
بر بنیاد روایت کتاب «اتاق حوادث»، دونالد ترامپ؛ رئیس جمهوری امریکا به این گمان بوده‌است که جنرال جیمز متیس؛ وزیر دفاع امریکا در دوره ترامپ، می‌تواند طالبان را در افغانستان شکست بدهد،‌ آن‌گونه که امریکایی‌ها طی سال‌های اخیر در سوریه و عراق موفقیت‌هایی در شکست داعش و القاعده داشته‌اند؛ اما به مرور زمان می‌بیند که در افغانستان وضع فرق می‌کند. جنگ با طالبان به خوبی پیش نمی‌رود. ترامپ از جنرالان نظامی و مسئولان مربوطه می‌خواهد که پلان خروج کامل از افغانستان را ترتیب بدهند.

(این تصمیم) دو دلیل عمده داشته‌است:

۱. وعده انتخاباتی: آقای ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۱۶ گفته‌بود که سربازان امریکایی را به خانه برمی‌گرداند و به جنگ‌های طولانی و پرهزینه امریکا در عراق و افغانستان پایان می‌دهد. می‌گوید پایگاه مردمی او می‌خواهد امریکا از افغانستان خارج شود. اگر این وعده انتخاباتی عملی نشود، آن‌ها (رای‌دهندگان) ممکن است دوباره در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری (امسال) به او رای ندهند.

مطالب مرتبط:

۲. فساد مالی در افغانستان: آقای ترامپ تاکید داشته که مقام‌های ارشد دولت افغانستان و چهره‌های کلیدی حکومتی در افغانستان به فساد مالی گرفتار اند، از پولی که مالیه‌دهندگان امریکایی پرداخت می‌کنند، چپ و راست می‌دزدند و خوش می‌گذرانند. این مساله برای مردم عادی امریکا بسیار سنگین و آزاردهنده است.

می‌گوید هرچه زودتر تمام سربازان امریکایی از افغانستان خارج شوند؛ چون ماندن در افغانستان به معنای ریختن پول بیش‌تر به جیب افراد فاسد و دزدان سازمان‌یافته در این کشور است. هرچند برخی جنرالان امریکایی از جمله جنرال جیمز متیس؛ وزیر دفاع (سابق) و جان اف. کلی؛ رئیس دفتر ریاست جمهوری تلاش داشته‌اند تا ترامپ را متقاعد کنند که اگر روی یک استراتژی بهتر نظامی در افغانستان کار کنند، امکان پیروزی در جنگ با طالبان وجود دارد و حضور نظامی امریکا – هرچند اندک – می‌تواند از سقوط دولت افغانستان جلوگیری کند؛ اما ترامپ همچنان تاکید داشته‌است که هزینه‌های مالی جنگ در افغانستان برای مردم امریکا بسیار خسته‌کننده شده و از حیف و میل پول مالیه‌شان در افغانستان به شدت ناراحت‌ اند.

مذاکره با طالبان
براساس این کتاب،‌ دونالد ترامپ در مورد جنگ افغانستان – و مسائل دیگر – دارای یک فکر منظم، پلان مشخص و محاسبه دقیق و معنادار نیست. در زمینه چگونگی مذاکره با طالبان و جنگ افغانستان یک چیز در مرکز توجه او قرار داشته‌است: انتخابات داخلی امریکا. بیشتر تلاش داشته تا پیش از انتخابات دوره دوم ریاست جمهوری امریکا، تعداد سربازان امریکایی در افغانستان را حتی به صفر برساند. بارها این را به جنرالان و مسئولان نظامی امریکا در جلسات مهم مربوط به افغانستان پیشنهاد کرده و از آن‌ها پرسیده است که کدام استراتژی در مورد افغانستان، شخصا به نفع اوست. بر همین اساس، مساله مذاکره با طالبان مطرح می‌شود. ترامپ می‌خواهد به توافقی دست یابد که در چشم هواداران انتخاباتی او قابل پسند باشد. در واقع، برای او هیچ چیز دیگر اهمیت چندانی نداشته‌است. می‌گوید با طالبان مذاکره می‌کند؛ اما اگر طالبان برای امریکا و منافع امریکا خطر ایجاد کنند، «تمام افغانستان را با بمب هزار تکه خواهد کرد». وقتی جنرالان نظامی برایش تشریح می‌دهند که این یک مساله‌ بسیار پیچیده است، خُلق ترامپ تنگ می‌شود و شروع می‌کند به پراکنده‌گویی و طرح سؤال‌های مضحک و بی‌مورد. مثلاً می‌پرسد چرا ما در افغانستان می‌جنگیم؟ چرا در ونزوئلا نمی‌جنگیم؟ در جایی دیگر می‌گوید که هزینه‌ ترمیم و ساخت دوباره برج‌های تجارت جهانی کمتر از جنگ در افغانستان است. منظورش این بوده که اگر طالبان برای امریکا خطر ایجاد کنند و مثلا قادر شوند حمله‌ مشابه با آنچه در یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ در نیویارک اتفاق افتاد، راه‌اندازی کنند، هزینه‌ آن کمتر از حضور سربازان امریکایی در افغانستان است.

مطالب مرتبط:

نمایندگان طالبان را به امریکا دعوت کنید
بارها جلساتی تقریباً بی‌نتیجه درباره افغانستان در کاخ سفید، برگزار می‌شود تا روزی که ترامپ پیشنهاد می‌کند با طالبان صحبت مستقیم داشته‌باشد. مقام‌های ارشد امریکایی حاضر در جلسه به شدت غافل‌گیر می‌شوند؛ اما زلمی خلیلزاد از این پیشنهاد استقبال می‌کند. می‌گوید چنین چیزی ممکن است.  ترامپ می‌گوید نمایندگان طالبان را مستقیماً به امریکا دعوت کنیم و من شخصاً با آن‌ها صحبت می‌کنم. دیگران علامت نشان می‌دهند که این کار پیامدهای خوبی نخواهد داشت؛ چون طالبان گذشته‌ بسیار خراب دارند؛ اما تنها کسی که پیشنهاد ترامپ را تایید می‌کند و آن را ممکن می‌داند زلمی خلیلزاد است.

خلیلزاد یک کلاهبردار است
خلیلزاد در مذاکره‌ مستقیم میان طالبان و امریکا نقش مهمی بازی کرده‌است. به مقام‌های ارشد امریکایی می‌گوید که برخی عناصر و چهره‌های مهم طالبان با او در تماس ‌اند و گفته می‌خواهند با امریکایی‌ها مستقیما گفتگو کنند. وقتی مراحل گفتگوی مستقیم با طالبان شدت می‌یابد و جدی می‌شود، برخی چهره‌ها در وزارت خارجه و وزارت دفاع امریکا نگران پیامد این گفتگوها می‌شوند، در مورد نتایج آن برای آینده‌ امریکا و دست‌آوردهای چندین ساله‌ امریکا در افغانستان، از آقای خلیلزاد جویای اطلاعات می‌شوند؛ اما خلیلزاد به ترامپ و مایک پمپئو شکایت می‌کند که او در مذاکره‌ مستقیم با طالبان به پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای رسیده؛ اما برخی افراد در نهادهای دولتی امریکا در کارهای او مداخله می‌کنند. ترامپ از همه می‌خواهد در کار خلیلزاد مداخله نکنند. بیان دیگر این حرف این است که زلمی خلیلزاد در مذاکرات با طالبان صلاحیت بسیار مهم داشته و مستقیما با شخص ترامپ در تماس بوده‌است. برای شخص ترامپ چنین وانمود کرده که می‌تواند با طالبان کنار بیاید به شرطی که هیچ‌کس از او نپرسد با چه قیمتی. هرچند ترامپ شخصا درباره‌ خلیلزاد نظر منفی داشته و در جایی گفته‌است: «زلمی خلیلزاد یک شیاد و کلاهبردار است؛ اما ما برای این کار {مذاکره با طالبان} به یک شیاد و کلاهبردار ضرورت داریم.»

مطالب مرتبط