زندانیان «خطرناک» چه کسانی هستند: از جنگجویان خارجی تا قاچاقبران مواد مخدر

علیرغم‌ آن‌که با برگزاری جرگه مشورتی صلح و به دنبال آن امضای فرمان آزادی ۴۰۰ زندانی «خطرناک» طالبان، دوسیه این زندانیان در حال بسته‌شدن است؛ اما بحث‌ها پیرامون این رویداد همچنان جریان دارد؛ بحث‌هایی که ریشه‌ در نگرانی و هراس جدی مردم و ناظران نسبت به تبعات و بازخوردهای سیاسی و امنیتی این اقدام دارد.blankدر این میان، انتشار اسناد و خبرهای تازه درباره هویت و ترکیب زندانیانی که قرار است آزاد شوند، بر ابعاد و دامنه این نگرانی‌ها افزوده و ترس از تبعات آزادی آن‌ها را چندبرابر کرده‌است.

به تازگی یک منبع معتبر به بی‌بی‌سی گفته‌است که در میان زندانیانی که قرار است براساس درخواست طالبان آزاد شوند، ۴۰ شهروند خارجی از جمله شهروندان پاکستان و ازبکستان هم هستند.

طالبان اما گفته‌اند که در این فهرست، هیچ شهروند خارجی نیست.

به گفته این منبع، این ۴۰۰ زندانی طالبان به این دلیل «خطرناک» خوانده شده‌اند که «با رهایی‌شان، دوباره به میدان جنگ می‌روند و از توانایی سربازگیری بالا برخوردار اند».

از میان ۴۰۰ زندانی خطرناک طالبان به گفته این منبع، بیش از ۱۵۰ نفر آنان «قاچاقبران بزرگ مواد مخدر هستند».

این منبع می‌گوید که در فهرست ۴۰۰ نفری طالبان همچنین «مجرمان بزرگی که متهم به آدم‌ربایی هستند و پس از ربودن افراد، این حادثه منجر به مرگ گروگان شده‌، کسانی نیز شامل اند که در سازمان‌دهی حملات بزرگ مثل انفجار چهارراه زنبق دخیل بوده‌اند و همچنین کسانی هستند که دو تا ۴۰ نفر را کشته‌اند».

با توجه به مفاد مورد اشاره خبر یادشده‌، می‌توا‌ن نگرانی‌ها از آزادی زندانیان طالبان را با توجه به ترکیب و هویت زندانیان مورد نظر به چند دسته تقسیم کرد:

۱. جنگجویان خارجی: گروه طالبان که هسته اولیه آن در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی پیشین، شکل گرفت و رهبران رادیکال این جریان در آن زمان، رهبری برخی از پرقدرت‌ترین گروه‌های شبه نظامی مورد حمایت پاکستان، اعراب و غرب را بر عهده داشتند، همزمان از حمایت و همکاری مستقیم جنگجویان عرب و فعالان افراط‌گرای مربوط به کشورهای خاور میانه از جمله عبدالله عزام، اسامه بن‌ لادن، ایمن الظواهری، سیف الاسلام، ابوایوب المصری و… هم برخوردار بودند.

پس از پیروزی طالبان و استقرار رژیم امارت اسلامی بر قلمروهای وسیعی از خاک افغانستان نیز جریان‌های جهادی غالبا عرب که در کشورهای مختلف جهان زیر پرچم شبکه القاعده فعالیت می‌کردند، با ملا عمر؛ رهبر طالبان به عنوان «امیرالمؤمنین» بیعت کردند و به این ترتیب، به رژیم طالبان به مثابه مرکز اصلی قدرت افراط‌گرایان جهان، رسمیت و اعتبار بخشیدند.

در طول سال‌های سلطه رژیم طالبان هم پیوندها و همکاری‌های عمیق و وسیعی میان رهبران «جهادی» عرب از جمله اسامه بن‌ لادن که مستقیما «مهمان» طالبان در افغانستان بود و شماری انبوه از ارتش‌ افراط‌گرایان از سراسر خاور میانه، آسیای غربی و جنوبی، حوزه قفقاز و جمهوری‌های آسیای مرکزی جریان داشت و این همکاری‌ها تا زمان وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و در پی آن، سقوط رژیم طالبان، به طور رسمی ادامه یافت. پس از سقوط طالبان هم رهبران عرب به همراه طالبان به پاکستان گریختند و سال‌ها بعد حتی با وجود اعلام خبر مرگ اسامه بن لادن در نزدیکی پایتخت پاکستان و نیز درگذشت ملا عمر، تغییری در پیوند طالبان و دیگر افراط‌گرایان به وجود نیامد.

در این اواخر هم شایعاتی منتشر شد مبنی بر این‌که برخی فرماندهان نظامی طالبان با حمزه بن لادن؛ پسر اسامه بن لادن به عنوان رهبر آن گروه، دیدار کرده‌اند.

با این حساب و با وجود آن‌که در توافق‌نامه قطر، طالبان متعهد شده‌اند که پیوند و ارتباط خود با القاعده و دیگر «جهادی‌‌»های بین‌المللی را قطع می‌کنند؛ اما شواهد نشان می‌دهد که این اتفاق رخ نداده و حضور جنگجویان خارجی در فهرست ۵۰۰۰ نفری زندانیان طالبان هم این امر را تایید می‌کند و نگرانی‌ها درباره قدرت‌گیری دوباره تروریزم بین‌المللی، همزمان با بازگشت طالبان به قدرت را افزایش می‌دهد.

۲. بازگشت به جنگ: یکی از نگرانی‌های عمده دولت افغانستان در قبال آزادی زندانیان طالبان، خطر بازگشت دوباره آنان به میدان جنگ بوده‌است. در این باره حتی ادعاهایی وجود دارد حاکی از این‌که برخی از زندانیان آزادشده آن گروه بلافاصله به جنگ بازگشته و در نبرد با نیروهای امنیتی، کشته یا دستگیر شده‌اند.

طالبان اما اعلام کرده‌اند که زندانیان آزاد‌شده به جنگ بازنمی‌گردند. دولت هم تصریح کرده که در این باره از آنان «تعهد کتبی» گرفته می‌شود؛ تعهدی که مشخص نیست چه تضمینی برای اجرای آن وجود دارد و چه کسی، چگونه از اعتبار آن اطمینان می‌دهد.

افزون بر این، منابع می‌گویند که بخشی از زندانیان «خطرناک» طالبان را کسانی تشکیل می‌دهند که از نفوذ عمیقی در مناطق تحت سلطه آن گروه برخوردار اند و می‌توانند با سربازگیری دوباره و هدایت هدفمند جنگ، قدرت نظامی طالبان را افزایش دهند و دولت را آسیب‌پذیر بسازند.

۳. قاچاقبران، آدم‌رباها و مجرمان بزرگ: گروه سوم زندانیان «خطرناک» طالبان را رهبران باندهای عظیم مافیایی، قاچاقبران مواد مخدر، سرشاخه‌های شبکه‌های آدم‌ربایی، و مجرمان بزرگ و قاتلان حرفه‌ای تشکیل می‌دهند.

بر بنیاد اطلاعات منابع، برخی از این افراد، اصولا «طالب» نیستند؛ اما نام‌شان در فهرست ۵۰۰۰ نفری زندانیان طالبان وجود دارد و این نشان می‌دهد که پیوند عمیقی میان طالبان و شبکه‌های جرمی از جمله قاچاق مواد مخدر و شبکه‌های آدم‌ربایی وجود دارد و طالبان از این راه‌ها، اهداف و منافع مهمی را دنبال می‌کنند.

در این میان، حضور مجرمان حرفه‌ای، قاتلان بزرگ و طراحان و مجریان بزرگ‌ترین عملیات‌های تروریستی از جمله انفجار هولناک چهارراهی زنبق کابل که در آن دست‌کم ۱۵۰ نفر کشته و حدود ۴۰۰ نفر دیگر زخمی شدند، فهرست ۴۰۰ نفری زندانیان «خطرناک» را خوفناک‌تر می‌سازد.

این موارد از دید ناظران، نشان می‌دهد که طالبان برخلاف ادعاهای‌شان مبنی بر اعمال «شریعت» و استقرار نظام «اسلامی» در افغانستان، نه تنها هیچ باور و تعهد صادقانه‌ای در قبال این ادعاها ندارند؛ بلکه بالعکس، ارکان قدرت خود را بر افراد، دسته‌ها، نیروها و منابعی بنا کرده‌اند که حتی بر پایه خوانش خود طالبان از اسلام هم مشروعیت ندارند و باید در برابر عدالت و شریعت، محکوم به سنگین‌ترین مجازات‌ها شوند.

مطالب مرتبط