مذاکرات دوحه؛ آغاز جنگ نرم امارت و جمهوریت
بر بنیاد گزارشها موانع موجود در مسیر آغاز مذاکره با طالبان در حال از میان برداشتهشدن است و سرانجام انتظار میرود که یخهای گفتگوی مستقیم میان کابل و رهبران طالبان، آب شود و دوطرف وارد یک مرحله حساس و حیاتی برای ترسیم نقشه راه آینده سیاسی افغانستان شوند.در همین چارچوب گفته میشود که هیأت مذاکرهکننده دولت به زودی راهی دوحه؛ پایتخت قطر میشود؛ هیأتی که پیش از عزیمت به قطر با رهبران حکومت دیدار کرد تا آخرین توصیهها را دریافت کند.
از این مرحله به بعد یک فصل تاریخی دیگر در ۴۰ سال بحران افغانستان، گشوده خواهد شد. از این زاویه بسیار دشوار است که درباره چشمانداز این فصل و پیامدهای گفتگوهای مستقیم دوطرف متخاصم، سخن گفت؛ اما بدیهی است که دستیابی به یک توافق پایدار، فراگیر و قابل اجرا، آسان نیست.
سایه اختلافها، تضادهای شدید، جنگ قدرت و منافع و اعمال نفوذ پیوسته قدرتهای خارجی و تعارضهای دیرپای سیاسی و قومی داخلی بر این روند، سنگین و محسوس است و با توجه به اختلاف، دودستگی و فقدان یک مرکز تصمیمگیری قوی و مؤثر در درون دولت افغانستان، مدیریت این مرحله به سود تحقق اهداف بنیادین نظام و دغدغهها و نگرانیهای مشروع اقوام و اقلیتها هرگز آسان نخواهد بود.
این تصور که تصمیم به از میان برداشتن آخرین موانع موجود در مسیر مذاکره با طالبان هم تحت فشار شدید و مستقیم خارجیها گرفته شد، برداشتهای ناامیدکننده بالا را تقویت میکند. تماس تلفونی تازه رابرت اوبرایان؛ مشاور امنیت ملی ترامپ با اشرفغنی تنها یک برونداد مشخص داشت و آن، پافشاری شدید امریکا بر آغاز فوری گفتگوهای داخلی صلح با طالبان بود. به دنبال آن تماس، موضع سرسختانه کابل در قبال آزادی صدها زندانی باقیمانده طالبان هم به نحوی ملموس، تغییر کرد و در نهایت در عرض ۲۴ ساعت، تمهیدات عملی برای شروع مذاکره با طالبان از سوی کابل، فراهم شد. این نشان میدهد که اینبار نیز همهچیز علیرغم میل و اراده باطنی سران دولت افغانستان، رقم میخورد و این امریکاست که اراده خود را بر کابل تحمیل میکند.
نگرانی بزرگتر اما این است که اعمال نفوذ و فشار قدرتهای خارجی در طول مذاکرات هم کابل را در تنگناهای نفسگیر و دشوار قرار دهد و در نهایت، خروجی آن، توافقی باشد که آیینهگردان خواستها، نیازها، نگرانیها، منافع و مصالح بزرگ مردم افغانستان نباشد.
نتیجه هرچه باشد از این مرحله به بعد، نبرد ۲۰ ساله امارت و جمهوریت، وارد عرصه جنگ نرم میشود و دوطرف در میز مذاکره در برابر همدیگر صفآرایی خواهند کرد. از این زاویه، فاصله دوطرف به اندازهای ژرف و دور است که بسیار بعید به نظر میرسد که در کوتاهمدت، شاهد رسیدن به توافقی جامع و پایدار باشیم؛ اما همانگونه که اشاره شد ممکن است عنصر دخالت عوامل خارجی، همهچیز را یکشبه تغییر دهد.
این امر اما تا حدود زیادی به اقتدار و اراده کابل هم بستگی دارد که تا چه میزان، قدرت و توانایی دفاع و صیانت مسئولانه از ارزشها و اصول مورد ادعایش را دارد و چقدر مرعوب و مغلوب فشارهای خارجی میشود و دست تسلیم بالا میبرد تا امارت، برنده این نبرد نفسگیر باشد.