غیبت عدالت قومی در معماری سیاست خارجی
به دنبال تشکیل کابینه جدید، اقداماتی برای معرفی سفرا و فرستادگان دیپلماتیک افغانستان در کشورهای خارجی نیز آغاز شدهاست. در همین راستا دولت افغانستان به تازگی ۱۳ سفیر یا فرستاده ویژه را در کشورهای مختلف معرفی کرده؛ اقدامی که مثل سایر تصمیمهای ارگ ریاست جمهوری، انتقادات و واکنشهای گستردهای را برانگیختهاست.مهمترین انتقادها مربوط به ترکیب قومی سفرا و فرستادگان دیپلماتیک دولت افغانستان در کشورهای خارجی است. به باور منتقدان، در شرایطی که در داخل کشور، معیار اصلی توزیع قدرت، قومیت و سهمیه سیاسی اقوام از ساختار دولت میباشد، سفارتخانههای خارجی کشور نیز باید از این فرمول، پیروی کنند و در معرفی سفرای کابل برای کشورهای دیگر، عدالت قومی مد نظر قرار بگیرد.
این در حالی است که از نظر منتقدان، اغلب افراد معرفیشده، مهرههای وابسته به یک قوم خاص هستند و بدتر از آن اینکه سایر اقوام یا اصلا سهم ندارند و یا سهمشان بسیار اندک و حاشیهای و بحثبرانگیز است.
به عنوان نمونه، سهم هزارهها از نمایندگیهای سیاسی افغانستان در خارج از کشور به نسبت جمعیت، مشارکت و خویشتنداری وفادارانه آنان نسبت به نظام و ساختار قدرت، بسیار اندک و در یک مورد، مبهم و بحثبرانگیز است.
یکی از مواردی که بحثهای فراوانی را برانگیخته، انتصاب محمد شفق خواتی به عنوان «سفیر سیار» افغانستان در امور مهاجرین در ایران است. این در حالی است که افغانستان در ایران یک سفارت رسمی و چند کنسولگری دارد و برای رسیدگی به امور مهاجرین نیز یک وزارت اختصاصی در ترکیب کابینه، تعریف شده و بخش عمده خدمات کنسولی نمایندگیهای سیاسی کشور در ایران نیز مربوط به رسیدگی به امور مهاجرین است.
با این حساب، مشخص نیست که مسئولیت و صلاحیت «سفیر سیار» در امور مهاجرین در ایران چیست و آقای خواتی در این مأموریت نامأنوس و غریب، چه نقشی برای ساماندهی به امور مهاجرین، ایفا خواهد کرد.
موضوع دیگری که واکنش بسیاری از مردم را برانگیخته، ناهمخوانی تحقیرآمیز درجه تحصیلی آقای خواتی با سمتی است که به او تفویض شدهاست. آقای خواتی، دانشآموخته مقطع دکتری است و سابقه چند سال تدریس در مؤسسات تحصیلی را نیز دارد. این در حالی است که در کابینه جدید، چندین وزیر با درجه تحصیلی لیسانس، معرفی شدهاند و برخی نامزدوزرا حتی فاقد هرگونه تحصیلات عالی هستند.
منتقدان میگویند که «سفارت سیار» برازنده درجه تحصیلی آقای خواتی نیست و این سمت نه تنها تحقیر خود اوست؛ بلکه به کلیت قومیت هزاره نیز ذیل این عنوان، توهین شدهاست؛ زیرا به هر حال، آقای خواتی بخشی از سهمیه سیاسی هزارهها در سیاست خارجی را دریافت کرده و این چیزی نیست که حق و سهم واقعی و عادلانه آنها در ساختار قدرت و دستگاه دیپلماسی را احراز کند.
اگرچه خود آقای خواتی نه تنها نسبت به این تصمیم، اعتراضی نکرده؛ بلکه با انتشار متنی در صفحه فیسبوک خود، بیشتر از همه ۱۲ گزینه دیگر از مقامهای عالیه دولتی برای واگذاری این سمت به او، تقدیر و تشکر کرده؛ موضعی که خود به موضوعی تازه برای واکنشهای منفی و اعتراضی گسترده مردم بدل شدهاست.
نکته دیگری که در پی انتشار لیست سفرا و نمایندگان دیپلماتیک، واکنشبرانگیز شده، حضور مهرههای سوخته و چهرههای رفوزهشده دولت قبلی در این لیست است. به باور منتقدان، اغلب این افراد از دو دهه پیش تاکنون در سمتهای مختلف کار کردهاند؛ کاری که اگر مفید و مثمر ثمر بود، بدون شک امروز افغانستان و به ویژه سیاست خارجی آن، وضعیتی تا این مایه آشفته و از همگسیخته آغشته به فساد نداشت.
با توجه به این انتقادها به نظر میرسد که سیاست خارجی افغانستان در حالی شاهد معماری نه چندان تازه است که عدالت قومی که عمدهترین شاخص برای توزیع قدرت در نظام کنونی محسوب میشود، غایب بزرگ آن محسوب میشود و برتریجویی یک قوم خاص همچنان بر فضای دستگاه دیپلماسی کشور هم در داخل و هم در عرصه بینالمللی، سنگینی میکند.
درمعماری سیاسیت خارجی برای اهالی دشت برچی وشهرک حاجی نبی وقلعه شهادت سهم کم رسیده است زیرا که تیکه داران این سه منطقه وابسته عبدالکریم خلیلی، حاجی محمد محقق ویا حاجی نوروز و حلقه های وابسته شان است واین ها نتوانسته اند که این بار با بینش واقعبینانه دولت خود را نماینده ملت شریف هزاره معرفی نمایند. تسلیت باد برای شان