گفتگوهای قطر؛ تقابل دو گفتمان
ذبیحالله مجاهد؛ سخنگوی گروه طالبان در حساب توییتر خود نوشته که هبتالله آخوندزاده؛ رهبر این گروه ترکیب تیم مذاکراتی آن را تایید کرده و ریاست آن را بر عهده شیخ مولوی عبدالحکیم که قاضیالقضات این گروه به شمار میرود، گذاشته و شیرمحمد عباس استانکزی هم معاون تیم مذاکرهکننده تعیین شدهاست.آقای مجاهد نوشته که تیم مذاکراتی گروه طالبان ۲۱ نفر هستند و محمد نعیم وردک به عنوان سخنگوی دفتر سیاسی این گروه در قطر تعیین شدهاست.
پیش از او سهیل شاهین، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر بود.
منابع دولت افغانستان هم از شرکت عبدالله عبدالله؛ رئیس شورای مصالحه ملی و محمدحنیف اتمر؛ سرپرست وزارت امور خارجه در مراسم افتتاحیه این روند خبر داده و گفتهاند که این موضوع نهایی شدهاست.
تغییرات اعمالشده در تیم مذاکرهکننده طالبان، ممکن است دولت افغانستان را غافلگیر کردهباشد. معلوم نیست که دولت برای گفتگو با این ترکیب جدید هم برنامهای دارد یا نه؛ زیرا پیش از این، افراد و چهرههایی در ترکیب تیم سیاسی طالبان برای مذاکرات صلح قرار داشتند که از نظر سیاسی، ایدئولوژیک، قومی و قبیلهای با افراد جدید، تفاوت داشتند. به عنوان نمونه، شیرمحمد عباس استانکزی که مدتها رهبری جریان مذاکرات امریکا با طالبان را برعهده داشت، نسبت به دیگر رهبران آن گروه، چهرهای میانهرو و آشنا با معادلات پیچیده دیپلماتیک، محسوب میشود. صرف نظر از ادعاهایی که درباره سوابق تحصیلی مشترک او، اشرفغنی و خلیلزاد در دانشگاه امریکایی بیروت، مطرح میشود، آقای استانکزی هم بر زبان انگلیسی، مسلط است و هم زبان دیپلماسی مدرن را میداند؛ اما مولوی عبدالحکیم، پیش از این به عنوان رییس دیوان عالی طالبان کار کرده، او یک مفتی مذهبی است و سالها دستگاه فتواسازی طالبان را اداره کرده که برآیند آن کشتار و خشونت و ترور در ابعاد وسیع و گسترده بودهاست.
از سوی دیگر در گذشته از مولوی عبدالحکیم به عنوان یکی از گزینههای اصلی برای رهبری طالبان یاد میشده. حتی گفته میشود که تصمیمات کلیدی طالبان در زمینه صلح با امریکا نیز در آخرین مراحل با امضا و افتای او، تأیید میشدهاست.
با این حساب، حضور چنین چهرهای در رأس تیم مذاکرهکننده طالبان در دوحه، وضعیت را برای دولت افغانستان، پیچیدهتر میکند؛ زیرا طالبان، ایدئولوگ و استراتژیست اصلی گفتمان «امارت» را به میدان فرستادهاند و این در حالی است که در مقابل، دولت افغانستان، خود را پاسبان و مدافع گفتمان «جمهوریت» میداند و ادعا میکند که «جمهوریت، ظرفیت هضم طالبان را دارد» و آن گروه میتواند با پیوستن به این گفتمان به روند صلح ملحق شود.
در برابر، طالبان هم احتمالا داعیه مشابهی دارند. آنها ایدئولوگ امارت را به قطر میفرستند تا نشان دهند که بر سر اصول خود، معامله نمیکنند و مغلوب گفتمان جمهوریت نمیشوند.
پیش از این نیز رهبران و سخنگویان طالبان، بارها تصریح کردهاند که هدفشان از «صلح» استقرار «حاکمیت اسلامی» در افغانستان است؛ این مدعا با حضور مولوی عبدالحکیم، تأیید و تقویت میشود.
بر این اساس، گفتگوهای قطر، تقابل جدی دو گفتمان است؛ گفتمانهایی که به نظر میرسد در چارچوب یک نظام سیاسی، قابل جمع نیستند؛ مگر آنکه یکی از طرفها از اصول و ارزشهای خود در برابر دیگری، عقب بنشیند و به خواستههای جانب مقابل، تن دردهد.
نکته مهم دیگر اینکه تغییرات اعمالشده در ترکیب تیم مذاکرهکننده طالبان، کاملا هوشمندانه و حسابشده صورت گرفتهاست؛ زیرا رهبران طالبان و مشاوران و اتاقهای فکری که جریان مذاکرات صلح آن گروه را مهندسی و مدیریت میکنند، به خوبی بر این نکته وقوف و اشراف دارند که گفتگو با کابل در مقایسه با گفتگوهایی که با واشنگتن انجام شد، تفاوتهای مبنایی، ماهوی و محتوایی دارد و در این زمینه باید چیدمان هیأت مذاکرهکننده به گونهای ساماندهی شود که نمایندگان طالبان، قدرت سیاسی، پشتوانه فکری، کاریزمای معنوی، ایمان ایدئولوژیک و تعهد سازمانی لازم برای دفاع از گفتمان امارت و ایستادگی در برابر گفتمان جمهوریت را داشتهباشند؛ اما به نظر میرسد کابل هنوز معنا و پیام این تغییرات را به خوبی درنیافته و برای مواجهه مؤثر با آن، آماده نیست؛ در غیر آن، باید اکنون شاهد تغییرات مهمی در ترکیب هیأت گفتگوکننده دولت افغانستان هم میبودیم.
ای دولت سهامی از چنگال این تیکه داران قومی با امدن طالبان رهائی یابد ببین بودجه انکشافی وولایت غزنی توسط تیم های رافضی به یغما برده شده است و به خاطر غصب زمین های چهاردهی شهر کابل به مصرف رسیده که نماینگر بنلد منزل ها ومارکیب های لوکس استیم ای کاش بیاین واین همه را بین یتیم ها بیوه زنان وفامیل های شهدا جهاد افغانستان تقسیم نمایند وغرب کابل از خار بغل دولت وملت افغانستان رهائی یابد.
خانم مریم از طالب حمایت می کند