سقوط و مقاومت؛ موج جدید جنگ طالبان و دولت
در حالی که پروسه صلح علیرغم خوشبینیهای سادهانگارانه اولیه و امیدهای واهی ابتدایی، در مسیر فروپاشی قرار گرفته و احتمال شکست آن، اکنون حتی از دید مثبتاندیشترینها بسیار قویتر از پیروزی و موفقیت آن است، موج تازهای از بحران از راه رسیده و جنگ افغانستان، ابعاد پیچیده تازهای پیدا کردهاست.به باور آگاهان، این موج جدید خشونت و ناامنی و بحران و بیثباتی، نه تنها صلح را با خطری جدی رو به رو کرده و امیدها نسبت به آن را از میان برده؛ بلکه چه بسا منبعث از خود صلح است. به بیان روشنتر، این صلح است که به بروز موج تازهای از جنگ، منجر شده و بحران چندلایه افغانستان را وارد مرحلهای دشوارتر کردهاست.
در یکی از مهمترین نمودهای این بحران تازه، از روز یکشنبه درگیری میان نیروهای دولتی و جنگجویان طالبان در مرکز و دستکم سه ولسوالی هلمند ادامه دارد.
خلیلالرحمن جواد؛ فرمانده پولیس هلمند گفت که جنگجویان طالبان از ولایتهای قندهار، فراه و ارزگان گردهم آمدهبودند و قصد داشتند که این ولایت را سقوط دهند؛ اما او گفت که این برنامه طالبان عقب زده شده و در حمله متقابل نیروهای افغان، ۱۷۰ جنگجوی طالبان کشته شدهاند. به گفته وی، نیروهای تازهنفس نیز به مناطق جنگی اعزام شده و عملیات پاکسازی در حال انجام است.
از سوی دیگر، نیروهای امریکایی در افغانستان گفتهاند از دو روز به این طرف چندین حمله هدفمند هوایی علیه مواضع طالبان «برای دفاع» از نیروهای امنیتی افغان را در هلمند اجرا کردهاند. در صفحه توییتر ارتش امریکا در افغانستان آمده که این حملات خلاف توافقنامه امریکا با طالبان نیست و نیروهای امریکایی به حمایت نیروهای افغان در صورتی که از سوی طالبان مورد حمله قرار بگیرند ادامه خواهند داد.
جنگ هلمند از جهات بسیاری برای دوطرف درگیری، اهمیت راهبردی دارد. نخست اینکه هلمند یک ولایت استراتژیک است. پایتخت تریاک و اورانیم افغانستان، اتاق فرمان جنگ طالبان، میزبان صدها جنگجوی فراملیتی القاعده و نماد ناامنی و بحران در ۲۰ سال گذشته.
طالبان به وضوح برای اشغال مرکز هلمند، وارد عمل شدهاند و این جنگ، تنها یک درگیری ساده و معمولی به سبک آنچه همهروزه در سراسر کشور شاهد هستیم، نیست. به احتمال قوی، پشت این جنگ، دستهای قدرتمند خارجی قرار دارند و اتاق عملیات جنگ هلمند، جایی در آنسوی مرزها است.
بر بنیاد آنچه مقامهای محلی گفتهاند جنگجویان طالبان از چند ولایت دیگر در هلمند گرد هم آمدهاند تا آن را به عنوان نخستین مرکز شهری پس از امضای توافقنامه صلح با طالبان به اشغال خود درآورند. این میتواند برای گروه طالبان، سرآغاز شمارش معکوس برای براندازی دولت مرکزی باشد.
از سوی دیگر، برای قوای خارجی هم نامناسب است که نسبت به معرکه جاری در هلمند، بیتفاوت باشند. آنها در یک دوراهی دشوار، بین صلح با طالبان و تعهد به حمایت از نیروهای امنیتی افغان، گرفتار شدهاند. فشار سنگین افکار عمومی افغانستان و جهان هم این دشواری را مضاعف میسازد؛ زیرا جنگ جاری در افغانستان، همانگونه که در بیانات رییس جمهوری در انستیتوت دوحه هم تصریح شد، دارای ابعاد پیچیده منطقهای و بینالمللی است و به دلایلی که اشاره شد، هلمند میتواند مرکز اصلی این جنگ فرامرزی باشد.
از سوی دیگر، این جنگ نشان میدهد که طالبان از اینکه از مسیری صلحآمیز بتوانند دولت مرکزی را وادار به واگذاری قدرت کنند، ناامید شدهاند؛ زیرا روند دوحه، همانگونه که انتظار میرفت به بنبست خورده و طالبان نمیتوانند به نتایج آن، آنطور که در توافق آن گروه با امریکا، ترسیم شده، امیدوار باشند.
در این میان، توییت ناگهانی ترامپ مبنی بر اینکه تا عید میلاد مسیح، همه نظامیان امریکایی از افغانستان به خانه بازمیگردند نیز انگیزه جنگجویان طالبان برای براندازی دولت مرکزی از طریق اشغال مراکز شهری در ولایتهای راهبردی را دوچندان کردهاست. آن گروه در پی موضعگیری ترامپ، با تجمیع نیروهای خود در هلمند، سعی میکند، کابل را از راه زور، در مسیر سقوط قرار دهد.
بر این اساس، موج جدید جنگ طالبان و دولت را میتوان مأموریت سقوط و مقاومت نامید. طالبان برای سقوط، تقلا میکنند و دولت به مقاومت خود در برابر آن گروه برای حفظ سلطه حداقلیاش بر مراکز شهری، ادامه میدهد.
اینکه این جنگ در نهایت به کجا میرسد و به چه فرجام و سرانجامی منتهی میشود، مشخص نیست؛ اما ورود نیروهای امریکایی در حمایت هوایی از قوای افغان و سرکوب مواضع طالبان، بیتردید کار را بر آن گروه سخت خواهد کرد. پیام بمباران ارتش امریکا برای طالبان این است که راه رسیدن به قدرت، از دوحه میگذرد و اینکه شعلهور کردن آتش جنگی جدید، با روح توافقنامه دوحه، تنافر دارد و مسیر خروج نظامیان امریکایی را سنگلاخی و دشوارگذار خواهد کرد؛ زیرا امریکا به مثابه آغازگر جنگ جاری نمیتواند افغانستان را در هنگامه نبردی مهیب و مرگبار ترک کند که در آن، طالبان دست برتر را دارند و دولت مرکزی، در موضع دفاع از میراث دخالت نظامی امریکا برای ساقطکردن رژیم طالبان، قرار داشته باشد و همچنان به مقاومتی فرساینده و نفسگیر در برابر طالبان و ارتش چندملیتی تروریستهای متحد آن گروه ادامه دهد.