کمکهای میلیاردی به نام فقر به کام فساد
کنفرانس جنوا ۲۰۲۰ پایان یافت و کشورهای کمککننده در مجموع ۱۳ میلیارد دالر به افغانستان طی ۴ سال اعلام کمک مشروط کردند. کشورهای کمککننده از کمتر از یک میلیون تا صدها میلیون دالر تعهد کردند. واضح است که کمکها به میزان قابل توجهی کاهش یافتهاست؛ کمکهایی که پیش از این سالانه به چهار میلیارد دالر میرسد، حالا برای چهار سال، حدود ۱۳ میلیارد دالر وعده داده شدهاست. البته در این میان، کشورهایی هم هستند که بازه زمانی کمکهایشان یکساله است و کشورهایی نیز وجود دارند که این مدت را برای یک ظرف زمانی ۱۰ ساله در نظر گرفتهاند.
در مجموع، تفاوت زیادی نمیکند؛ زیرا اصل کاهش کمکها غیر قابل انکار است و این پیام خوبی برای دولت افغانستان نیست. اگرچه در همین حدود هم در این شرایط وخیم و بحرانی برای دولتی که تا گلوگاه غرق در فساد است، غیر منتظره بود و دستکم بقای آن را به صورت کژدار و مریز، تضمین میکند.
بسیاری از کشورها کمکهای تعهدشده را مشروط به شرایطی مانند مبارزه با فساد، کاهش خشونت، حفظ دستاوردهای ۱۹ ساله، حمایت از حقوق زنان و مشارکت معنیدار آنان در روندهای مهم ملی مانند صلح و انتخابات و دولتداری کردند.
اشرفغنی؛ رییس جمهوری در بخشی از سخنان خود در نشست جنوا مدعی شد که افغانستان خیرات نمیخواهد؛ اما واقعیت این است که هر معنای دیگری جز خیرات برای این کمکها در نظر بگیریم، در نهایت نمیتوان این واقعیت را انکار کرد که افغانستان نیازمند است و برای پیشگیری از وقوع فاجعه و فروپاشی، مجبور است دست گدایی به سوی جهان دراز کند.
در بسیاری از موارد، ادعا میشود که این یک معامله دوطرفه است و جهان نیز به هدف مهار مهاجرت، مبارزه با تروریزم و مواد مخدر، سرکوب خشونت و استقرار نظم و ثباتی که عوارض فقدان آن دامن آنان را نیز میگیرد، مجبور است به دولت افغانستان کمک کند؛ اما صرف نظر از این ادعا، افغانستان در رتبهبندی جهانی کشورها به لحاط ثروت ملی در منتهاالیه جدول قرار میگیرد و از این منظر، یک کشور نیازمند و بسیار فقیر به حساب میآید.
بنابراین، بخش اعظم کمکهای بینالمللی باید صرف مبارزه با فقر شود. البته مبارزه با فقر لزوما به معنای روندهای بدنام و حقارتبار و پر از فسادی مانند توزیع چهار و نیم کیلو گندم یا تقسیم نان برای نیازمندان که در جریان «مبارزه با کرونا» از سوی دولت، اجرایی شد و زمینهساز فسادهای گسترده برای شماری از مقامها نیز گردید، نیست. مبارزه با فقر میتواند از طریق برداشتن گامهای مفید و مؤثر برای خودکفایی، تقویت منابع درآمد داخلی، استخراج و بهرهبرداری از معادن و منابع زیرزمینی، احداث و احیای زیرساختها، برقراری اتصال منطقهای و تقویت و توسعه تجارت و اشتغال و سرمایهگذاری و کار و فعالیت اقتصادی و… صورت بگیرد.
با این حال، یک مانع بزرگ در مسیر تحقق این آرمان وجود دارد؛ مانعی بزرگتر از جنگ، و آن فساد است. هیولای سیریناپذیر فساد در طول سالهای گذشته، میلیاردها دالر کمک جهانی را بلعید، بدون آنکه کمترین تغییری در کاهش فقر و افزایش رفاه به میان آمدهباشد.
اکنون فساد تبدیل به یک دیو هفتسر شده و مبارزه با آن، به رغم همه کارزارهای تبلیغاتی و حاشیهسازیهای فیسبوکی که این روزها شاهد هستیم، همچنان دشوار و نفسگیر است؛ زیرا اغلب کسانی که باید با فساد مبارزه کنند، خود بخشی از شبکه بزرگ فساد و مافیا شدهاند. به همین دلیل، هر اقدامی که به منظور مبارزه با فساد صورت میگیرد، نه تنها عملا کمکی به مهار فساد نمیکند؛ بلکه خود به زمینهای تازه از فساد بدل میشود و به دیوانسالاری و بوروکراسی سنگین و پرهزینه و فاسد حاکم، دامن میزند و آن را فربهتر میسازد.
با اینهمه، کاهش کمکهای جهانی به دولت افغانستان و مشروطکردن کمکهای تعهدشده میتواند یک زنگ هشدار جدی و مهم برای دولتمردان کابل باشد؛ اینکه چشمههای کمک سخاوتمندانه جهان به افغانستان در حال فروکشکردن و خشکشدن است و این کمکها ابدی و بیپایان نیست؛ بنابراین، کابل زمان زیادی برای فراهمکردن زمینهای برای تأمین منابع مورد نیاز خود برای حیات و بقا از مجاری داخلی ندارد و پیش از آنکه هیولای بیرحم فساد و گرگ گرسنه فقر، مردم و دولت را به ورطه بازگشتناپذیر تجزیه و تلاشی بکشاند، دولتمردان باید برای پیشگیری و نجات، کاری کنند.