نقش خلیلزاد در تحولات افغانستان؛ وایسرا یا سفیر صلح؟

زلمی خلیلزاد اکنون نماینده ویژه وزارت امور خارجه امریکا در امور صلح افغانستان است. او یک سیاستمدار افغان‌تبار است که مهره‌ای کلیدی در حزب جمهوری‌خواه امریکا و از بازیگران اصلی در سیاست امریکا در قبال افغانستان در دوره‌ سلطه رهبران جمهوری‌خواه ایالات متحده محسوب می‌شود.آقای خلیلزاد ده‌ها سال است که درگیر مسایل افغانستان است و نقش کنونی او نیز به پاس اندوخته‌ها و تجربه زیسته او در این زمینه به وی واگذار شده‌است؛ نقشی حساس، کلیدی و استراتژیک که در نهایت پس از ۱۱ دوره مذاکره نفسگیر و فشرده در طول ۱۸ سال با نمایندگان طالبان، بنیان توافق صلح میان ایالات متحده و طالبان را گذاشت و در حال حاضر هم او همچنان در حال رایزنی با طرف‌های گوناگون برای «تسهیل» یا «تحمیل» یک توافق صلح میان دولت افغانستان و طالبان می‌باشد.

نگاه‌ها نسبت به او و نقش‌اش در تحولات سیاسی افغانستان، متفاوت است. گروهی او را یک وایسرا یا نایب‌الحکومه می‌دانند که در صدد قبضه قدرت در کابل است، و شماری دیگر هم از او به عنوان سفیر صلح، تمجید می‌کنند.

نقش غیر سازنده و نگاه تبارگرایانه
برخی آگاهان سیاسی در افغانستان معتقد اند که زلمی خلیلزاد به عنوان یک بازیگر امریکایی در مسایل افغانستان، همواره نقش تبارگرایانه داشته‌است. رحمت‌الله بیژن‌‌پور؛ آگاه و فعال سیاسی می‌گوید که آقای خلیلزاد در سال‌های اخیر در مسایل مربوط به افغانستان نقش سازنده‌ای نداشته‌است و موضع جامعه جهانی، امریکا و جبهه ضد ترور با ترفندهای زیادی فدای نگاه تبارگرایانه او شده‌است.

آقای بیژن‌پور می‌افزاید که طرز تفکر خلیلزاد باعث شده تا تنش‌ها میان کابل و واشنگتن روی مسایل مختلف در افغانستان بیشتر شود و روند دولت‌سازی رشد نکند و یک دموکراسی کاذب در افغانستان شکل بگیرد که احتمال فروپاشی آن پس از قوت طالبان وجود دارد.

پیژن‌پور معتقد است که امریکا از ترس این‌که روسیه، چین، هند و ایران در مسایل سهیم شوند، موضوعات را پنهان کرد که این پنهان‌‌کاری امریکا امروزه به جایی رسیده که امریکا صحنه را باخته و با تمام تلاش‌ها و فداکاری‌های سربازان امریکایی، سهم و مشارکت و تلفات نتیجه‌ای نمی‌برد و به عنوان یک مهاجم، نه به عنوان یاری‌کننده افغانستان برمی‌گردند.

بلقیس روشن؛ عضو مجلس نمایندگان نیز می‌گوید که طرز تفکر زلمی خلیلزاد نسبت به مسایل افغانستان نمی‌تواند به صلح پایدار منجر شود که در آن مردم‌سالاری و حقوق بشر از تعرض مصون باشد. این عضو مجلس نمایندگان می‌افزاید که خلیلزاد همواره برنامه‌های امریکا را به پیش برده و نقش او در مسایل مربوط به افغانستان بیش از آن‌که سازنده باشد، ویرانگر بوده‌است.

تقابل محب و خلیلزاد
حمدالله محب؛ مشاور امنیت ملی اشرف‌غنی چندی پیش خواستار برگزاری گفتگوهای صلح در خاک افغانستان شد و گفت که با پیشبرد گفتگوهای صلح در داخل، از یک‌سو مذاکره‌کنندگان از خواست‌ها و مطالبات مردم در زمینه صلح آگاه می‌شوند و از طرفی هم از مصارف اضافی جلوگیری می‌شود؛ اما زلمی خلیلزاد گفت که گفتگوهای جاری باید در زمان مشخص از سر گرفته شود و بهانه‌ تازه‌ای برای تاخیر در گفتگوها ایجاد نشود.

پیش از این هم مشاور امنیت ملی افغانستان در حاشیه نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد، از شیوه مذاکرات میان نمایندگان امریکا و طالبان در قطر انتقاد کرده و گفته‌بود که در این مورد هیچ شفافیتی وجود ندارد و نماینده ویژه امریکا در امور صلح هم‌ در مورد مذاکرات امریکا با گروه طالبان، با حکومت افغانستان مشورت نمی‌کند و معلومات کمی به دولت ارائه می‌کند.

او در آن زمان، خلیلزاد را به «وایسرا» تشبیه کرد و او را متهم به تلاش برای تصاحب قدرت به مثابه یک آرزوی دیرینه‌اش متهم نمود.

اما آگاهان می‌گویند که مشاور امنیت ملی در حدی از توان و حمایت از نظام برخوردار نیست که بتواند در برابر نماینده یک کشور خارجی قرار بگیرد. رحمت‌الله بیژن‌پور می‌گوید، تقابل رییس ‌جمهوری با خلیلزاد می‌تواند تاثیرگذار باشد؛ اما مشاور امنیت ملی او آن‌قدر از حمایت و توان برخوردار نیست تا بتواند در تقابل با نماینده یک کشور خارجی مثل امریکا قرار بگیرد.

مطیع‌الله خروتی؛ دیگر آگاه مسایل سیاسی هم می‌گوید که مشاور امنیت ملی به نمایندگی از مردم در مورد روند گفتگوی صلح اظهار نظر و از منافع مردم دفاع کرده‌است.

پاکستان و مساله صلح
آقای خلیلزاد پیش از سفر اخیرش به کابل در اسلام‌آباد با قمر جاوید باجوه؛ رییس ستاد ارتش پاکستان، دیدار کرد؛ کسی که گفته می‌شود تصمیم‌گیرنده اصلی درباره سیاست‌های امنیتی پاکستان در منطقه به ویژه افغانستان است.

آگاهان می‌گویند که پاکستان بیشترین تاثیرگذاری را روی ساختار نظام آینده در افغانستان خواهد داشت. خروتی می‌گوید که پاکستان اگر صادقانه کار کند، در مساله صلح افغانستان تاثیرگذاری زیادی دارد؛ اما در طی این سال‌ها روشن شده که پاکستان در زمینه صلح افغانستان صادق نیست و این کار زمینه‌های تامین صلح در افغانستان را کمتر می‌سازد.

هارون صدیقی نیز می‌گوید که نیاز است کشورهای منطقه و جهان، مساله صلح در افغانستان را جدی بگیرند. او می‌افزاید که نیاز است کشورهای جهان روی پاکستان برای مساله صلح افغانستان فشار وارد کنند تا از طریق نفوذ پاکستان به طالبان گفتگوهای صلح به نتیجه و توافق نزدیک شود.

مطالب مرتبط:

موفقیت خلیلزاد، مشروط به صلح دولت با طالبان
رحمت‌الله بیژن‌پور معتقد است که هرگاه روند صلح به نتیجه برسد و حکومت و گروه طالبان توافق کنند تا روی یک ساختار مشترک کار کنند، کار خلیلزاد در زمینه صلح و ارتباط با گروه طالبان هم به نتیجه رسیده‌است؛ اما اگر این کار نشود و یک فراز و فرود و شکست و ریخت شکل بگیرد، افغانستان به دوران گذشته بازخواهد گشت و می‌توان گفت که کار و تلاش خلیلزاد هر دو منفی بوده‌است.

آقای خروتی هم می‌گوید که افکار عمومی افغانستان نسبت به پشت پرده مذاکرات صلح میان امریکا و طالبان نگاه منفی دارد؛ زیرا طالبان در اذهان عمومی افغانستان موجودات شروری هستند که جز کشتن و غارت به چیزی دیگر نمی‌اندیشند و معامله امریکا با این گروه به معنای زیر پا گذاشتن تمامی هنجارهای بین المللی و حقوق بشری است که امریکا سال‌ها خود را در سطح بین‌الملل منادی آن می‌دانست.

خلیلزاد در امریکا؛ شیاد یا حافظ منافع؟
جان بولتون؛ مشاور پیشین امنیت ملی ترامپ در کتاب جنجالی خاطراتش از دوره‌ای که در کاخ سفید با دونالد ترامپ کار کرده، بارها از ناراحتی رییس جمهور امریکا درباره افغانستان به ویژه روند مذاکرات با طالبان یاد کرده‌است.

بولتون در بخشی از کتاب «اتاق حوادث» نوشته‌است که دونالد ترامپ از زلمی خلیلزاد به عنوان یک «شیاد» یاد کرده و گفته‌است: «شنیدم او یک شیاد است، اگرچه برای این کار به یک شیاد نیاز داریم».

آگاهان می‌گویند که دولت امریکا با جو بایدن یک سیاست نرم و معطوف به واقعیت‌های افغانستان را در پیش خواهد گرفت. به باور آنان اگر کار خلیلزاد در رابطه با ماموریت او برای سیاست خارجی امریکا و نظام بین‌الملل مؤثر باشد، ممکن است به کارش ادامه دهد؛ اما اگر حزب مخالف از کارکرد آن راضی نباشد، کنار زده خواهد شد.

با این حال، صاحب‌نظران معتقد اند که خلیلزاد همواره تلاش می‌کند تا به وسایلی متوسل شود که بتواند ماموریتی که دولت ترامپ به او سپرده را کامل کند و در مسایل مربوط به افغانستان منافع امریکا را در نظر داشته باشد.

به باور آگاهان، رابطه خلیلزاد با ارگ یک رابطه درون‌تباری و یک بازی قابل توجه بوده‌است. بیژن‌پور می‌گوید که در صورت عدم توافق طالبان، امکان یک حکومت موقت یا انتقالی در کشور وجود دارد که در این صورت نماینده خاص امریکا برخی از مهره‌ها را به عنوان گزینه در مرحله گذار در نظر خواهد گرفت.

مطالب مرتبط