معجزه مردمسالاری وطنی: چهار انتخابات در یکسال
وقتی از انتخابات، حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟! این شاید نخستین پرسشی باشد که با شنیدن نام انتخابات در ذهن یک شهروند افغان، شکل میگیرد. دلیل آن واضح است؛ زیرا انتخابات در افغانستان به هر چیزی شبیه است به جز انتخابات. از ناامنی و فقدان مشارکت ملی، سراسری و حد اکثری مردم، تا قانونشکنی، تقلبهای گسترده و بیپرده، فقدان امکانات، مدیریت، ظرفیت، صداقت و امانتداری، بیاعتمادی مردم به کمیسیونهای انتخاباتی و دولت، هنجارشکنی نامزدها، سرقت آشکار صندوقها، جانبداری و دخالت سفارتخانههای خارجی و دستگاههای دولتی، مصادره آرا، دستبرد و خیانت به نتایج و در نهایت، شکلگیری ساختارهایی که باید دموکراتیک و منتخب باشند، خارج از فرمول انتخابات و بر بنیاد سازشهای سیاسی و قواعد تقسیم قدرت بر اساس سهمیه و قومیت و… بخشی از مسایل و مصایب انتخابات در افغانستان است؛ مواردی که انتخابات را از معنی و مفهوم، تهی میکند و به نمایشی مضحک برای مشروعیتبخشیدن به تشکیلات فاسد و مافیایی شبیه میسازد.
با وجود این مشکلات و چالشها، کمیسیون انتخابات از برنامه خود برای برگزاری انتخابات شوراهای ولایتی، ولسوالی، شهرداریهای شهرهای بزرگ و انتخابات پارلمانی در غزنی در پاییز سال ۱۴۰۰ خبر داده و رییس جمهوری هم از آن حمایت کردهاست.
بنیاد انتخابات شفاف و عادلانه افغانستان (تیفا) که یک نهاد نظارتی است، اما میگوید که این تصمیم با توجه به شرایط امنیتی کشور و عدم اصلاحات انتخاباتی، نگرانکننده و تکاندهنده است.
صغرا سعادت؛ سخنگوی بنیاد انتخابات شفاف گفت که با توجه به شرایط امنیتی، امکان برگزاری این چهار انتخابات وجود ندارد.
سخنگوی تیفا افزود که با توجه به تقلبی که در آخرین انتخابات صورت گرفت و هیچگونه اصلاحاتی در نهادها و نظام انتخاباتی وارد نشدهاست، تصمیم روی انتخابات آینده، تکاندهنده است.
او با اشاره به مشخصنبودن منابع تامین بودجه انتخابات، افزود که فضا برای مبارزات انتخاباتی توسط ساختارهای سیاسی مساعد نیست و مشارکت واقعی شهروندان در انتخابات ناممکن است.
نگرانیهای مطرحشده از سوی این نهاد ناظر انتخاباتی درباره برنامه تازه کمیسیونهای انتخاباتی، کاملا قابل درک است؛ زیرا وضعیت برای برگزاری انتخابات به اندازهای نامساعد است حتی حرفزدن در این باره هم توهمآمیز و نابخردانه به نظر میآید.
اما آیا قرار است معجزهای رخ دهد؟ یا کمیشنران کمیسیون انتخابات، به اندازهای از معاشات دالری و امتیازات ویژه و گسترده، اشباع و سرمست شدهاند که واقعیتها را نمیبینند، کاستیها و کمبودها را درنمییابند و با برنامهریزیهای رویاپردازانه، پالیسیسازیهای خیالبافانه و خوشباورانه و تعریف راهبردهای فضایی و غیر واقعی، طرح برگزاری چهار انتخابات مهم و بزرگ را در یکسال ارائه کردهاند؟ یا شاید اهداف سیاسی دیگری وجود دارد که این بار نیز انتخابات برای تحقق آن به خدمت گرفته میشود.
مطالب مرتبط:
صلح مهمتر است یا انتخابات؟
انتخابات، بحران و عناصر بحرانساز
انتخابات روی دور باطل؛ نتیجهای که نهایی نشد
بحران انتخابات؛ جنگ بر سر چیست؟
سایه سیاست بر معیشت؛ تأثیر بحران انتخابات بر اقتصاد افغانستان
پاسخ این پرسشها و ابهامات هرچه باشد، حتی اگر بر پایه اصرار و سماجتی که از سوی رییس جمهوری درباره حتمیت و لزوم برگزاری قطعی انتخابات مفتضح ریاست جمهوری در سال گذشته، شاهد بودیم، شگفتانه برگزاری چهار انتخابات در یکسال یا یکروز هم اتفاق بیافتد، چیزی تغییر نمیکند؛ نه دموکراسی وطنی دوباره متولد میشود و حیات تازهای را آغاز میکند، نه مردم به صحنه بازمیگردند و با مشارکت حداکثری برای دفاع از «جمهوریت» به میدان میآیند و نه اعتبار زایلشده انتخابات و مردمسالاری در افغانستان، دوباره احیا خواهد شد؛ زیرا همانطور که «تیفا» هم گفتهاست امنیت وجود ندارد، اصلاحات لازم در قوانین، سازوکارها و فرایندهای برگزاری انتخابات با توجه به تجارب تلخ و شرمآور پیشین، به عمل نیامده، منبع مالی مورد نیاز برای برگزاری چند انتخابات به طور همزمان در دسترس نیست، فضای سیاسی لازم برای راهاندازی کارزارهای گسترده انتخاباتی، موجود نیست، مشارکت مشتاقانه مردم برای دفاع از جمهوریت و مردمسالاری، تضمینشده نیست و وضعیت سیاسی و امنیتی و اقتصادی کشور هم بهگونهای نیست که مردم حاضر باشند برای بقای این سیستم، از جانشان مایه بگذارند و برای نشاندادن مخالفتشان با بازگشت امارت، به صحنه بیایند.
بر این اساس، تصور میشود که کمیسیون انتخابات اکنون به یک ابزار سیاسی در جنگ جمهوریت و امارت، تبدیل شده و ارگ در نظر دارد با راهاندازی یک نمایش مضحک و معجزهآسای دیگر مبنی بر برگزاری چهار انتخابات در یکسال یا یکروز، مانع از موفقیت روند جاری صلح و بازگشت طالبان به قدرت از مسیر تعریف یک ساختار سیاسی تازه و تشکیل دولت موقت شود؛ کاری که به نحوی با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در میانه دلسردی و تردید حامیان خارجی و عدم مشارکت و استقبال مردم هم صورت گرفت تا مجوز و مشروعیت مورد نیاز برای تمدید قدرت آقای غنی برای یک دوره دیگر فراهم شود.