بحران بهسود؛ شلیک علیه حامیان نظام
در بهسود یک بحران تازه، بروز کردهاست؛ اما این بار نه از سوی کوچیهای مهاجم و مسلح و آرپیجی به دوش و نه توسط ملیشههای مسلح طالبان و داعش و حزب اسلامی؛ بلکه با لشکرکشی مستقیم و رسمی دولتهای مرکزی و محلی با تایید و حمایت عالیترین ارگانهای امنیتی و کانونهای سیاستگذاری نظامی در کابل.بر بنیاد گزارشها دستکم ۹ نفر کشته، ۲۷ نفر زخمی و دهها نفر اسیر شدهاند. نیروهای امنیتی که در برابر تروریستها در حالت «دفاع فعال» قرار دارند، در قبال مردم ملکی و غیر نظامی بهسود، موفق به کسب یک پیروزی با شکوه شدهاند. آنها توانستهاند اجساد، زخمیها و اسرای بیسلاح را چندین ساعت به گروگان بگیرند. قوتهای کماندو هم با مجوز شورای امنیت ملی به منطقه فرود آمدهاند و در حالی که دستور شلیک دارند، روستاییان غیر نظامی را محاصره کرده و منطقهای را که در ۲۰ سال گذشته، یکی از امنترین نقاط کشور بوده کاملا تحت کنترل قرار دادهاند.
چه اتفاقی در حال رخدادن است؟ اشرفغنی که توسط طالبان تحت فشار استعفا قرار دارد و از جانب بزرگترین متحد استراتژیک خود، به پذیرش طرح دولت موقت فراخوانده میشود، چرا علیه هواداران و حامیان صادق و ثابتقدم نظام در دو دهه اخیر، شمشیر را از رو بسته است؟
آیا «قوماندان شمشمیر» قدرت اشرفغنی را به خطر انداختهاست؟ آیا نیروهای امنیتی را هدف قرار دادهاست؟ آیا مانند طالبان در شاهراهها ایست بازرسی برپا کرده، دست به آدمربایی و کشتار زده و یا بمب کنار جادهای تعبیه کردهاست؟ آیا مردم بهسود که همواره در حمایت از نظام قرار داشتهاند، با فقر و فراموشی و محرومیت ساختهاند؛ اما همیشه در صف اول دفاع از جمهوریت حضور داشته و با مشارکت حد اکثری در روندهای انتخاباتی به دولت مرکزی، مشروعیت و اقتدار بخشیدهاند، شایسته لشکرکشی نظامی و سرکوب و کشتار به دست نیروهای دولتی هستند؟
مطالب مرتبط:
- هزارههراسی حکومت و پیامدهای ضد امنیتی آن
- هزارهها در کجای معادله صلح قرار دارند؟
- هزاره و آسیبهای صلح قومی در افغانستان
- کشتار شیعیان؛ درماندگی خودی، سکوت دیگران
- ناامنیهای بامیان؛ شلیک به قلب امنیت افغانستان
- چرا جاغوری ولایت نمیشود؟
- جنگ جاغوری؛ با اهرم قدرت علیه مدنیت
آنچه دولت با مردم بهسود میکند، مستوجب تروریستهایی است که با تفنگ و پول و سرباز بیگانه، علیه دولت مرکزی، اقدام مسلحانه میکنند، نه مردمی که همه جرمشان حمایت از یک جمهوریت فاسد و نیمبند است که حتی توان دفاع از خود را هم ندارد.
چرا قدرت و توان نیروهای امنیتی، صرف مبارزه با تروریزم نمیشود؟ نیروهای امنیتی هر روز در سراسر کشور قربانی خشونتهای خونبار تروریستها میشوند؛ اما مردم بهسود، حتی یک نیروی امنیتی را نکشتهاند، یک روز علیه دولت مرکزی، تفنگ برنداشتهاند، یک گلوله به سمت قوای نظامی و یا ارکان دولتی، شلیک نکردهاند. پس سرکوب و کشتار با استفاده از حد اکثر نیرو و با حمایت واضح دولت مرکزی علیه اعتراضات مشروع یک مجموعه غیر مسلح برای چیست؟
مردم میپرسند که در این صورت، تفاوت دولت با طالب و داعش و کوچی در چیست؟ وقتی آنها از سوی همه آنان مورد هدف قرار میگیرند و کشته میشوند، پس چرا باید همچنان به یک جمهوریت خونریز و سرکوبگر، وفادار بمانند و از آن دفاع کنند؟
این بحران ممکن است به زودی و با دخالت رهبران قومی فروکش کند و نظامیان دولتی دست از سرکوب و ارعاب مردم بردارند و موج خونریزی و خشونت را متوقف کنند؛ اما هزارهها و شیعیان، پیام اقدامات اخیر را به وضوح دریافتند. آنها دیگر حامی نظام نیستند، برای بقای آن هزینه نمیکنند، فرقی میان اشرفغنی و ملا هبتالله قایل نخواهند شد، برای مشروعیتبخشیدن به قدرت رهبران فاسد و ناسپاس و عهدشکن و فاشیست و سرکوبگر، بیمحابا و با خریدن هزاران خطر، در انتخابات شرکت نخواهند کرد. آنان مجبور اند به آخرین و بدترین گزینهها برای امنیت و بقای خود، متوسل شوند؛ گزینههایی که در میان آنها شاید مواجهه با نیروهای دولت مرکزی هم شامل باشد؛ زیرا وقتی بیپروا آماج تیرباران نیروهای دولتی قرار میگیرند که برای قدرت و بقای آن، خون و جان و سرباز دادهاند و هزینههای سنگین پرداخت کردهاند، دیگر جایی برای ادامه رویکرد پیشین باقی نمیماند. آنها دیگر نمیخواهند از یک سوراخ، چندبار گزیده شوند.
مهدی نوری مهربانی کنید که سرد بخورید داغ خوردن کام را میسوزانند وظیفه شما است که مردم خوبی بهسود را به ارامش دعوت کنید نه خشونت همین رهبران فاسد هزاره نه بود که علی ّّّّّّّّّّّّّپور ترورست را از زندان امنیت ملی رها کرد وباعزت به بهسود در هلی کوپتر دولتی انتقال دادند شما هزارها باید بدانید که با اتش بازی میکنید جنګ قومی را دامن نه زیند که به نفع هزاره نه بوده هزاره در محاصره قرار دارد کوشش کنید که مردم را به ارامش دعوت کنید
محترم گیلانی؛
خدارا شکر که از قدرت و ترس همت والای مردم هزاره دولت فاسد نتوانست شیر مرد هزاره “علیپور” را در بند کند و به جبران خطای خفت بارش، اورا خودشان به میدانش بازگرداندند.
هزاره چگونه در محاصره است وقتی که در رزم و دفاع متکی به هیچ بیگانه نیست. اگر مارا بدور از جنگ میبینید نشانگر منطق و عقلانیت شیعی و اسلامی ماست که الصلح خیر و گرنه در وقتش دیده ای و خواهی دید که تفسیر ” اشداء علی الکفار” برای تان نشان میدهیم.