از خروج تا خروج؛ سرگذشت شوروی، سرنوشت امریکا
واحدهای نظامی شوروی پیشین در ۲۷ دسامبر ۱۹۷۹ از زمین و هوا وارد افغانستان شدند و حکومت وقت به رهبری حفیظ الله امین را از قدرت کنار زده و به جای آن ببرک کارمل را به قدرت رساندند. اتحاد شوروی در آن زمان این حمله را یک کمک برای «اتحاد کارگران جهان» خواند؛ اما کشورهای غربی و همسایگان افغاستان آن را تهاجم غیر قانونی و تجاوز و اشغال افغانستان عنوان کردند و برای شکست شوروی به مجاهدین افغان کمکهای همهجانبه انجام دادند. اکنون سرنوشت مشابهی برای امریکا رقم خوردهاست؛ سرنوشتی که با وجود همه تفاوتها، شباهتهای فراوانی با سرگذشت شوروی دارد.سربازان شوروی ۱۰ سال برای حفاظت از حکومت دستنشانده مسکو با نیروهای مجاهدین جنگیدند که این جنگ خسارات عظیمی بر جای گذاشت و اکنون هم در هر گوشه از کشور آثار ویرانیهای ناشی از جنگ دیده میشود. بیش از یک میلیون افغان در جنگ ۱۰ ساله سربازان شوروی در افغانستان کشته شدند و شمار زیادی هم آواره گردیدند. نیروهای شوروی نیز با تحمل حدود ۱۵ هزار کشته، بیش از ۶ هزار زخمی و صدها تن مفقود، افغانستان را در ۲۶ دلو ۱۳۶۷ ترک کردند.
آبادی یا ویرانی؟
هرچند پس از خروج نیروهای شوروی ازافغانستان داکتر نجیب الله؛ رئیس جمهوری وقت آن روز را «روز نجات ملی» نامگذاری کرد؛ اما برخی آگاهان میگویند که این روز نه تنها برای افغانستان سرآغاز آبادی و نجات نبود؛ بلکه ویرانیهایی را در افغانستان رقم زد که تاکنون در گوشه و کنار کشور آثار آن وجود دارد.
عتیقالله امرخیل؛ آگاه نظامی میگوید که خروج قشون سرخ شوروی نه تنها باعث ختم جنگ در افغانستان نشد؛ بلکه باعث شد افغانستان وضعیتی بدتر از گذشته را تجربه کند. این آگاه نظامی میافزاید که این روز سزاوار تجلیل در افغانستان نیست؛ زیرا هیچ تغییری در زندگی مردم به وجود نیاورد. به گفته او، تاکنون مردم افغانستان همهروزه قربانی میدهند و نیروهای خارجی به جای نیروهای شوروی سابق هر روز در افغانستان شعلههای آتش را روشنتر میسازند.
احمد شاهین؛ آگاه سیاسی هم میگوید تا زمانیکه خود مردم افغانستان متحد نشده و یک حکومت مردمی را شکل ندهند، دولتی که از سوی خارجیها در نشست بن یا هرجای دیگر مشخص شود، مشکل مردم را حل نمیکند. این آگاه سیاسی میافزاید که تنها راه نجات افغانستان اتحاد مردم و کوتاهکردن دست بیرونیها از مسایل مربوط به کشور است.
فشار اقتصادی و میانجیگری سازمان ملل
پس از استقرار واحدهای ارتش سرح در افغانستان در ۱۴ جنوری ۱۹۸۰، مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اجلاس اظطراری خود قطعنامهای را تصویب کرد که در آن خواستار خروج کامل، فوری و بدون قید و شرط نیروهای شوروی از افغانستان شد.
برخی آگاهان میگویند که در زمان خروج نیروهای شوروی از افغانستان، یک فضای ذهنی جدید در شوروی شکل گرفتهبود که دنبال فضای بازتری بود و نمیخواست در شرایط حاکم در آن زمان بماند.
احمد شاهین معتقد است که این فضای ذهنی، فشار اقتصادی و نداشتن حمایت سابق از حضور نیروهای اتحادیه شوروی در افغانستان باعث شد که شوروی تصمیم به خروج نیروهایش از افغانستان بگیرد.
آقای شاهین میافزاید که شوروی در افغانستان با یک جنگ فرسایشی روبه رو بود و افزون بر آن، کشورهای منطقه و جهان نیز مخالف حضور این اتحادیه در افغانستان بودند که این امر باعث میشد شوروی نتواند حضور نیروهای خود در افغانستان را حفظ کند و جنگی را که شعلهور ساختهبود، ادامه دهد.
از خروج تا خروج
آگاهان میگویند که جنگ فرسایشی، مخالفت کشورهای منطقه و جهان و فشار اقتصادی، تصمیم سیاسی این اتحادیه و رایدادن حکومت وقت افغانستان به خروج نیروهای شوروی را سبب شد.
عتیقالله امرخیل؛ آگاه نظامی درباره مقایسه دو خروج میگوید که هم اتحادیه شوروی و هم امریکا متجاوز اند. به گفته او، کشوری که دست خارجیها در آن کار کند، نه استقلال دارد نه آبادی. از دید او، فرق خروج نیروهای شوروی سابق از اقغانستان با خروج امریکا در این است که حکومت نجیب الله خواستار خروج نیروهای شوروی از افغانستان شد؛ اما دولت کنونی صلاحیت گفتاری در مورد خروج امریکا از افغانستان را ندارد.
احمد شاهین نیز میگوید که دولت فعلی افغانستان در مقایسه با دولت قبلی در زمان خروج نیروهای اتحادیه شوروی، ضعیف است و در حاشیه قرار دارد؛ در حالیکه دولت نجیب الله تمام اهرمهای دفاع از خود را داشت.
این آگاه سیاسی میگوید که استراتژیستهای حاکم بر امریکا روزبهروز متحدین خود را از دست میدهند، فشار اقتصادی هست و در کنار آن مردم امریکا از حضور نیروهای این کشور در افغانستان حمایت نمیکنند و این باعث میشود امریکا نیز تصمیم به خروج از افغانستان بگیرد.
او تاکید میکند که خروج نیروهای اتحادیه شوروی از افغانستان چیزی جز جنگ و ویرانی بر جای نگذاشت؛ اما اگر خروج امریکا از افغانستان هم مسئولانه نباشد، با توجه به ضعف دولت فعلی، پیامد آن ناگوارتر خواهد بود.
سقوط حکومت نجیب
به باور ناظران، حکومت نجیبالله یک حکومت مقاوم و دارای اهرم های قوی امنیتی و دفاعی بود و چهارسال پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان دوام آورد.
عتیقالله امرخیل در این باره معتقد است که حکومت وقت در زمان خروج نیروهای شوروی از اقتدار کافی برخوردار بود؛ اما امروز چنین نیست. به گفته او خروج نیروهای امریکایی از افغانستان با توجه به شرایط کنونی و وضعیت دولت اگر مسئولانه و درست صورت نگیرد، پیامد سهمگینتری نسبت به خروج نیروهای شوروی از افغانستان خواهد داشت.
به گفته این آگاه نظامی، برخی از کشورهای مقتدر از جمله امریکا و روسیه به یک توافق اعلامناشده رسیده بودند که دولت نجیب الله در افغانستان را سقوط دهند. امریکا این موضوع را جدی گرفت تا زمینه آمدن این کشور و نیروهای ناتو را درافغانستان فراهم سازد.
به گفته او توافق و برنامههای این کشورها از یک سو و اختلافات درونی از سوی دیگر سبب شد تا حکومت نجیب الله سقوط کند.
از سوی دیگر، احمد شاهین باور دارد که هرچند بعد از خروج نیروهای شوروی دولت نجیب سقوط کرد؛ اما اکنون در استراتژی کشورهای بزرگ جهان، فروپاشی دیده نمیشود؛ ولی یک حکومت ضعیف در افغانستان ادامه خواهد یافت که نه توان تامین امنیت مردم را داشته باشد و نه افغانستان را درعرصه جهانی جایگاه بلندتری ببخشد.