بحران غزنی؛ آزمونگاه بزرگ جنگ

جنگ در غزنی بار دیگر تشدید شده‌است. دامنه درگیری‌های به مناطق اطراف شهر کشیده شده و طولانی‌شدن نبرد نشانگر توان و اراده دوطرف درگیری برای ادامه جنگ است. در ولسوالی‌ها نیز وضعیت وخیم و پیچیده‌است. آمارهای هولناکی درباره تلفات، زخمی‌ها و آوارگان، منتشر می‌شود؛ آمارهایی که از سوی منابع مستقل قابل تایید نیست؛ اما سفر مقام‌های ارشد امنیتی به غزنی نشان می‌دهد که بحران به مرحله‌‌ای خطرناک رسیده‌است.blankحمدالله محب؛ مشاور امنیت ملی رییس جمهوری که در رأس یک هیأت امنیتی برای بررسی وضعیت جنگ در غزنی به این ولایت رفته، خطاب به مسئولان محلی گفته‌است که «منابع عایداتی دشمن خشکانده شود».

او در جلسه‌ای با مسئولان امنیتی و مقام‌های محلی غزنی گفته‌است که «مخالفین مسلح در میان مردم هویت و حمایت ندارند و نیاز است که این گروه‌ها در جریان عملیات‌ نیروهای امنیتی بیشتر سرکوب گردند و منابع عایداتی آن‌ها نیز خشکانده شود».

محب افزوده که حکومت مرکزی به وضعیت امنیتی غزنی و توسعه‌ حکومت‌داری خوب توجه خاصی دارد و به‌زودی در عرصه تجهیز و تمویل نیروها، پیش‌رفت‌های لازم به میان خواهد آمد.

منابع محلی در غزنی می‌گویند، طی روزهای اخیر شماری از ولسوالی‌ها و برخی از مناطق مرکز این ولایت گواه ناامنی‌های شدید بوده‌است.

غزنی از کانون‌های اصلی ناامنی در جنوب افغانستان محسوب می‌شود. طالبان تقریبا تمامی ۱۸ ولسوالی این ولایت را کنترل می‌کنند و دولت تنها بر مراکز چند ولسوالی، تسلط دارد. شاهراه‌های مهم و استراتژیک نیز عمدتا در اختیار طالبان است و افزون بر این، تحرکات آن گروه در بخش‌هایی از مرکز غزنی هم موجب سلب آرامش و امنیت مردم شد‌ه‌است. شهر غزنی در سال‌های گذشته، دست‌کم یکبار به طور نسبی به دست طالبان، سقوط کرد.

خطر سقوط اکنون بازهم تقویت شده و به نگرانی عمده شهروندان و مردم بی‌دفاع تبدیل شده‌است. در این میان، سفر مقام‌های ارشد شورای امنیت ملی، وزارت‌های دفاع، داخله و ریاست امنیت ملی به این ولایت، نشان می‌دهد که دولت مرکزی نیز به بحران غزنی به عنوان آزمون‌گاه بزرگ جنگ نگاه می‌کنند.

این امر، ریشه‌ها و دلایل نیرومند سیاسی دارد. شاید اگر در زمان دیگری بود، جنگ جاری در غزنی هرگز تا این میزان مورد توجه دولت مرکزی قرار نمی‌گرفت؛ کما این‌که در گذشته به مدت پنج روز، بخش‌های وسیعی از شهر غزنی در کنترل طالبان بود؛ اما دولت مرکزی نه خود دست به اقدام می‌زد و نه به نیروهای امنیتی مستقر در غزنی، اجازه عملیات نظامی علیه طالبان را می‌داد.

با این حال، اکنون شرایط فرق می‌کند. نیروهای خارجی، روند خروج از افغانستان را آغاز کرده‌اند؛ روندی که تا تاریخ ۱۱ سپتامبر سال جاری میلادی، تکمیل می‌شود و از آن پس، غرب عملا هیچ‌گونه مأموریت نظامی در افغانستان نخواهد داشت. از جانب دیگر، طالبان که تصور می‌کنند نیروهای خارجی به رهبری امریکا را شکست داده و مجبور به خروج کرده‌اند، آخرین قدرت نظامی خود را بر شکست دولت و نیروهای دولتی، متمرکز کرده‌اند.

با این حساب، غزنی می‌تواند سرنوشت این نبرد را به‌ گونه‌ای تعیین کند. مقام‌های امنیتی دولت مرکزی می‌دانند که اگر سد غزنی بشکند، دومینوی شکست‌های مشابه ممکن است به سرعت به ولایت‌های دیگر هم سرایت کند و به این ترتیب، فروپاشی بزرگ، کلید بخورد. حتی اگر چنین اتفاقی هم رخ ندهد، سقوط غزنی به لحاظ نمادین، برتری نظامی طالبان را تثبیت خواهد کرد و این امر، بر روحیه نیروهای امنیتی و حتی مردم افغانستان، تاثیر ویرانگر و غیر قابل ترمیمی خواهد گذاشت.

بنابراین سفر مقام‌های ارشد امنیتی به غزنی، برخلاف آنچه از سوی حمدالله محب مبنی بر خشکاندن منابع مالی طالبان و یا تقویت بی‌سابقه قدرت نیروهای امنیتی مستقر در آن ولایت برای شکست کامل طالبان خوانده شده، نیست؛ زیرا وضعیت غزنی سال‌ها است که شکننده و بحرانی و فاجعه‌بار است. همان‌گونه که ذکر شد، دولت تنها بر مرکز ولایت و مراکز چند ولسوالی، تسلط دارد و سراسر مناطق روستایی، مسیرهای مواصلاتی و حتی مراکز برخی از ولسوالی‌ها به طور کامل در کنترل طالبان است. درباره منابع مالی طالبان نیز اول این‌که این معضل، تنها به غزنی محدود نمی‌شود؛ بلکه کل سیستم سازمانی طالبان در سراسر کشور را در بر می‌گیرد و از جانب دیگر، مساله‌ای نیست که تازه به میان آمده‌باشد؛ بلکه سال‌هاست که وجود دارد. بر این اساس، دولت اگر قدرت خشکاندن سرچشمه‌های تأمین مالی طالبان را داشت، سال‌ها پیش از امروز آن را به کار بسته‌بود.

بنابراین، بحران جاری در غزنی، یک‌شبه به وجود نیامده تا یک‌روزه از میان برود. به همین دلیل، هدف اصلی دولت، جلوگیری از غلبه کامل طالبان در جنگ جاری است به گونه‌ای که آن گروه دست‌کم قادر به اشغال مرکز شهر نشوند و هزینه انسانی خیز بلند ملیشه‌های طالبان برای سقوط به شدت افزایش پیدا کند. این امر، دولت را همچنان در نبرد با طالبان، زنده نگه می‌دارد و مهم‌تر از آن، ماشین تبلیغاتی آن گروه برای تضعیف روحیه رزمندگی نیروهای مسلح ملی را از کار می‌اندازد.

مطالب مرتبط