در اوج بحران، در راه دوحه، بدون غنی
صلح به بنبست رسیده و جنگ تشدید شدهاست؛ این تنها واقعیت سیاسی- امنیتی افغانستان در شرایط کنونی است. از سوی دیگر، در جنگی که به نظر میرسید بیبرنده باشد، یکطرف در حال پیشروی و طرف دیگر سرگرم عقبنشینی است؛ وضعیتی که از نظر وزارت امور داخله، دلیلی بر شکست یا پیروزی نیست. با این حال، دستیابی به یک راه حل سریع و زودبازده سیاسی بیتردید میتواند از وقوع فجایع بزرگتر پیشگیری کند؛ چیزی که به نظر میرسد بار دیگر از مسیر دوحه در حال پیگیری است؛ اما بدون حضور مستقیم اشرفغنی.انتظار میرود هیأت بلندپایهای از افغانستان به رهبری عبدالله عبدالله برای گفتگو با رهبران طالبان اواخر هفته جاری به پایتخت قطر برود.
منابع دولتی به بیبیسی گفتهاند که هنوز مشخص نیست که به نمایندگی از طالبان چه کسی با این هیأت دیدار خواهد کرد.
چهرههای سیاسی از جمله حامد کرزی، یونس قانونی، کریم خلیلی، عنایت فرهمند و اکرم خپلواک اعضای این هیأت هستند که قرار است اواخر همین هفته به دوحه بروند.
قرار بود این هیأت روز شنبه (۲۹ جوزا) عازم قطر شود؛ اما بحث در مورد صلاحیتهای آن در گفتگو با طالبان و سطح شرکتکنندگان به نمایندگی از طالبان باعث تاخیر آن شد.
حامد کرزی حالا موظف شده تا در دیدار با اشرفغنی روی صلاحیتهای این هیأت گفتگو کند.
سفر این هیأت بخشی از توافقاتی است که در جریان سفر رئیس ستاد مشترک ارتش پاکستان و بریتانیا در دهم ماه می به کابل، انجام شدهبود.
اینکه در پشت پرده چه میگذرد، به درستی مشخص نیست؛ اما وضعیت میدانی، عمیقا ناامیدکننده است و این همان چیزی است که امکان دارد آقای غنی را مجبور به اعطای امتیازهای بزرگتر به طالبان و حامیان اصلی آن از جمله پاکستان و بریتانیا کند.
اینکه بار دیگر پاکستان و بریتانیا در متن و محور یک تحول بزرگ سیاسی و امنیتی در افغانستان قرار گرفتهاند، هرگز نشانه خوبی نیست؛ زیرا مردم افغانستان را به تاریخ نحسی رجعت میدهد که به زعم بسیاری از ناظران، مبدأ اصلی بحرانهای کنونی است. خط دیورند معلول یکی دیگر از تعاملات مشابه بود و این خط خطر، مادر بحرانهای جاری در افغانستان دانسته میشود؛ چیزی که پاکستان را به توسعه هژمونی و سلطه خود در افغانستان، ترغیب میکند و افغانستان را همواره درگیر جنگی پردامنه و مداوم قرار میدهد که همیشه یک طرف آن، عناصر وابسته به پاکستان هستند.
با این حال، این نیز قابل انکار نیست که راه حل بحران افغانستان از پاکستان میگذرد و در نهایت، این اراده رژیم اسلامآباد است که مقدرات امنیتی و سیاسی افغانستان را رقم میزند.
در این میان، از نظر اسلامآباد، اشرفغنی و دولت او یک مانع است و باید حذف شود. هدف از تشدید جنگ جاری نیز همین است که آقای غنی آماده دادن قربانیهای بزرگ شود.
شاید سفر رؤسای ستاد مشترک ارتشهای پاکستان و بریتانیا به کابل نیز در همین راستا بوده تا به غنی این پیغام را بیپرده منتقل کنند که راهی جز ترک ارگ ندارد و تا زمانی که او در رأس قدرت حضور دارد، وضعیت بدتر خواهد شد.
سفر رهبران سیاسی به سرپرستی عبدالله عبدالله به دوحه برای مذاکرات مستقیم با رهبران طالبان نیز در همین جهت است. آنها اگرچه پیش از هرگونه مذاکره با طالبان، نیازمند نهاییکردن مأموریت خود با اشرفغنی هستند؛ اما عدم حضور آقای غنی در ترکیب این هیأت به معنای آن است که نه طالبان، نه پاکستان و بریتانیا و نه حتی رهبران سیاسی داخلی، آیندهای برای رییس جمهوری متصور اند و او دیر یا زود یا باید قدرت را به دولتی برآمده از مذاکرات دوحه واگذار کند و یا آماده گسترش دامنه سقوطها تا مراکز شهری و در نهایت، کابل پایتخت باشد.