اعتراضات سراسری علیه پاکستان یا علیه طالبان؟
از دو روز پیش شهرهای مختلف افغانستان شاهد تظاهرات و اعتراضات هزاران زن و مردی است که به فراخوان احمد مسعود؛ رهبر جبهه مقاومت ملی مبنی بر لزوم «قیام عمومی» پاسخ داده و به خیابانها ریختهاند.آقای مسعود پس از آنکه اعلام کرد طالبان با فراخوان او برای مذاکره و صلح پاسخ منفی دادهاند از مردم خواست «قیام عمومی» راهاندازی کرده و «از عزت و سربلندی» سرزمینشان دفاع کنند.
این اعتراضات به ویژه پس از آن گسترش یافت که ادعا شد جنگندههای ارتش پاکستان به کمک طالبان آمده و در پنجشیر مواضع نیروهای مقاومت ملی را بمباران کردهاند. احمد مسعود هم ادعا کرد که نیروهای او آماج تهاجم «خارجی» قرار گرفتهاند.
ادعای حملات جنگندههای پاکستانی بر پنجشیر پس از آن مطرح میشود که جنرال فیض حمید؛ ریس سازمان جاسوسی آیاسآی در سفری سرزده و غیرمنتظره وارد کابل شد.
انتشار عکسهای آقای حمید در هوتل کابلسرینا خشم و انزجار بسیاری از مردم افغانستان را برانگیخت.
به این ترتیب به باور بسیاری از کارشناسان، احمد مسعود؛ رهبر جبهه مقاومت ملی در اقدامی هوشمندانه از فضای اجتماعی ضد پاکستانی به دنبال سفر جنجالبرانگیز رییس آیاسآی به کابل بهرهبرداری کرد و افکار عمومی را به نفع خویش و علیه دشمنانش مدیریت کرد و به کار بست.
بازخورد این اقدام موقعیتشناسانه آقای مسعود را میتوان در شعارهای معترضانی دید که طی دو روز اخیر در شهرهای بزرگ کشور به خیابان آمدند و علیرغم ترس و هراسی که از احتمال برخورد سنگین گروه طالبان با معترضان وجود داشت، شعارهای آزادیخواهانه و ضد پاکستانی سر دادند.
گزارشها حاکی است که در شماری از شهرها از جمله کابل، مزار شریف و هرات، نیروهای طالبان به منظور مهار موج جمعیت و کنترل تظاهرکنندگان، به شلیکهای هوایی و حتی لتوکوب معترضان و بازداشت گسترده شرکتکنندگان و خبرنگاران، متوسل شدهاند.
این در حالی است که اعتراضات اخیر مستقیماً علیه طالبان نبود و دستکم به ندرت علیه آن گروه شعارهای ضد طالبانی سر داده میشد.
محور اصلی اعتراضات اخیر را خشم و انزجار مردم افغانستان علیه پاکستان تشکیل میداد؛ کشوری که از نزدیک به سه دهه گذشته از حامیان استراتژیک طالبان خوانده میشود و بر بنیاد ادعاهایی که همواره مطرح شده، رهبران و حتی جنگجویان طالبان از سوی پاکستانیها حمایت و هدایت میگردند؛ ادعاهایی که البته هم طالبان و هم پاکستان همواره آن را رد کردهاند.
با این حال به باور بسیاری از آگاهان، اعتراضات اخیر بستری را برای طالبان به وجود آورد تا به حمایت از مردم خویش برمیخاستند، با آنها همراهی میکردند، به احساسات و حساسیتهایشان در برابر پاکستان و هر قدرت خارجی که قصد اشغال افغانستان را داشته باشد، احترام میگذاشتند و دست در دست ملت خویش از استقلال افغانستان، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور در برابر تهدیدهایی که وجود دارد صیانت و پاسداری میکردند.
نکته جالب توجه این است که در اعتراضات و حرکتهای اعتراضی اخیر، هیچگونه خشونتی از جانب معترضان نشان داده نشد و هیچ تهدیدی علیه حاکمیت نوبنیاد طالبان از سوی آنان وجود نداشت؛ اما نیروهای طالبان به طور بیپروا به اسلحه متوسل شدند و تلاش کردند اعتراضات را از طریق رگبارهای هوایی و بازداشتهای گسترده و حتی در مواردی با خشونتها و تهدیدهای زبانی و لفظی مهار کنند.
این در حالی است که اگر اعتراضات اخیر از جانب طالبان به خوبی پذیرفته و هضم میشد و آنان نیز با معترضان همراهی و همصدایی میکردند و آن را به حرکتی ملی برای دفاع از استقلال افغانستان تبدیل مینمودند، چه بسا فراخوان احمد مسعود و جبهه به رهبری او که در برابر طالبان میجنگد نقش بر آب میشد و مردم افغانستان بر طالبان بیشتر اعتماد میکردند و آنها را به مثابه حامیان راستین و صادق استقلال و تمامیت ارضی کشورشان مورد حمایت قرار میدادند.
شاید هنوز برای بسیاری از مردم که در اعتراضات اخیر شرکت کردند و با سرکوب و خشونت روبهرو شدند این پرسش وجود داشتهباشد که آیا آنها به راستی علیه پاکستان به خیابان آمدهبودند و اعتراض میکردند و یا علیه طالبان که اینگونه با آنان برخورد شد؟
واقعیت این است که شعارها همه ضد پاکستانی بود و مردم خواستار «آزادی» از سلطه پاکستان بودند و از اینکه هواپیماها و جنگندههای ارتش پاکستان بخشی از سرزمین و مردمشان را بمباران کردهاند به شدت منزجر و خشمگین شده و میخواستند با حضور مستقیم در خیابانها به پاکستان پیام دهند که این کشور متعلق به مردم افغانستان است و آنها هرگز سلطه و اشغال خارجی را برنمیتابند.
همانگونه که اشاره شد در جریان اعتراضات، نه تنها کسی شعارهای ضد طالبانی سر نداد؛ بلکه اغلب تظاهرکنندگان سعی کردند که به این طریق طالبان را ترغیب کنند که از پاکستان فاصله بگیرند، به مردم خویش نزدیک شوند و در کنار مردم خود از استقلال و تمامیت ارضی کشورشان پاسداری کنند.
با این وجود، برخورد نیروهای طالبان و سرکوب معترضان در اغلب موارد به نظر میرسد که در بلندمدت به زیان طالبان خواهد بود و فاصله و شکاف موجود میان آنها و مردم افغانستان را تشدید و تعمیق خواهد کرد و چه بسا مانع از شکلگیری ثبات و پایداری سیاسی در ابعاد ملی در بلندمدت خواهد شد.
به این ترتیب، صرف نظر از اینکه رهبران و سخنگویان طالبان در برابر دوربینها و تریبونهای رسانهای درباره آزادیهای اساسی و حقوق مشروع مردم افغانستان چه میگویند آنچه در عمل از جانب نیروهای طالبان در خیابانهای کابل، مزار شریف و هرات به نمایش درآمد عکس این شعارها را نشان داد و به نظر میرسد که در همین ابتدای راه، رهبران طالبان را با چالشهای سنگینی مواجه کرد و برنامه آنان برای بازسازی تصویر طالبان در ذهن مردم افغانستان را ناکام گذاشت.
بر این اساس بدیهی است که بیشترین استفاده را از فضای به وجودآمده، جبهه مقاومت ملی مستقر در پنجشیر و دیگر نیروهای مخالف و معارض طالبان در افغانستان به عمل خواهند آورد و این به نفع طالبان و حاکمیت آنها نیست و در صورتی که سیاستهای بنیادین طالبان در قبال آزادیهای مردم افغانستان و تحمل صدای مخالف و معترض تغییر نکند و مطالبات اساسی معترضان از جانب طالبان مورد اجابت قرار نگیرد و تحقق نیابد امکان دارد که در میانمدت نظام جدید و دولت آینده به رهبری طالبان با چالشهای سنگینتری روبهرو شود و اعتراضات جاری شکل و شمایلی تهدیدآمیز به خود بگیرد؛ رخدادی که بیتردید نه رییس آیاسآی قادر به مدیریت آن خواهد بود و نه بمبافکنهای ارتش پاکستان.