داعش، طالبان و یک قربانی مشترک
اگرچه حملات اخیر در کابل همانند حملههای مرگبار و تکاندهندهای که در قندوز و قندهار نمازگزاران شیعه را هدف قرار داد، عمدتاً غیرنظامیان وابسته به این طیف قومی و مذهبی را آماج قرار میدهد و این موضوع به باور برخی ناظران، ممکن است برای بسیاری از رهبران طالبان اهمیت چندانی نداشتهباشد؛ زیرا آنها هم دستکم در زمینه سرکوب شیعیان با داعش همسو و همفکر هستند؛ اما کارشناسان امنیتی هشدار میدهند که ادامه این حملات و کشتارها میتواند نظم و امنیت و ثباتی را که از طالبان انتظار میرود به شدت تضعیف کند و بسترساز تنشها و تشنجهای امنیتی، اجتماعی و سیاسی در سراسر کشور شود که در نهایت به زیان طالبان هم خواهد بود.دیبرا لاینز؛ نماینده ویژه سازمان ملل در امور افغانستان در نشست شورای امنیت این سازمان گفت که داعش تقریبا در تمام ولایات حضور دارد و به طور فزایندهای فعال است.
او گفت که یکی دیگر از تحولات منفی عمده، ناتوانی طالبان در جلوگیری از گسترش داعش بوده است.
لاینز گفت که داعش به هدف قرار دادن جوامع شیعه ادامه میدهد.
او بیان کرد که طالبان اصرار دارند که کارزاری را علیه داعش به راه انداخته اند؛ اما این از این کارزار جهتی نگران کننده است که به نظر میرسد طالبان به شدت به بازداشتهای غیرقانونی و کشتار مظنونان داعش متکی است.
با این حال طالبان میگویند داعش در افغانستان حضور فزیکی ندارد و تهدیدی جدی نیست.
هشدارهای تازه نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در امور افغانستان درباره گسترش دامنه قدرت داعش به سراسر ولایات در حالی مطرح میشود که افغانستان به ویژه کابل تقریباً هر روز شاهد رویدادهای انفجاری و حملات مسلحانه منسوب به داعش است. این وضعیت نگرانیها درباره ناتوانی طالبان در مهار داعش را تقویت کرده و با توجه به اینکه خانم دیبرا لاینز نیز درباره احتمال توانایی طالبان در مواجهه با داعش ابراز تردید کرده، ادعای طالبان مبنی بر اینکه داعش تهدیدی بزرگ برای افغانستان محسوب نمیشود و به زودی سرکوب خواهد شد بیشتر از پیش زیر سؤال میرود.
اگرچه حملات اخیر در کابل همانند حملههای مرگبار و تکاندهندهای که در قندوز و قندهار نمازگزاران شیعه را هدف قرار داد، عمدتاً غیرنظامیان وابسته به این طیف قومی و مذهبی را آماج قرار میدهد و این موضوع به باور برخی ناظران، ممکن است برای بسیاری از رهبران طالبان اهمیت چندانی نداشتهباشد؛ زیرا آنها هم دستکم در زمینه سرکوب شیعیان با داعش همسو و همفکر هستند؛ اما کارشناسان امنیتی هشدار میدهند که ادامه این حملات و کشتارها میتواند نظم و امنیت و ثباتی را که از طالبان انتظار میرود به شدت تضعیف کند و بسترساز تنشها و تشنجهای امنیتی، اجتماعی و سیاسی در سراسر کشور شود که در نهایت به زیان طالبان هم خواهد بود.
از جانب دیگر، حملات و کشتارهایی که از سوی داعش علیه اقلیت شیعه افغانستان سازماندهی میشود موجب خواهد شد تا مردم، طالبان را مسئول اصلی مهار اینگونه حملات و استقرار نظم و امنیت بدانند و از آنها انتظار داشته باشند که قدرت واقعی خود در مهار ناامنیها و تامین امنیت مردم را به وضوح نشان دهند؛ در غیر این صورت، گروههای دیگر ضد طالبان نیز نسبت به قدرت و توانایی آن گروه در مهار ناامنی ابراز تردید کرده و با شجاعت بیشتری برای آسیبزدن به طالبان وارد میدان خواهند شد.
به باور ناظران، واکنش طالبان نسبت به حملات اخیر داعش علیه شیعیان افغانستان به اندازه کافی جدی، مقتدرانه و قاطعانه نبودهاست و این تردیدها درباره احتمال حمایت ضمنی رهبران طالبان از حملات داعش علیه شیعیان را افزایش دادهاست.
این در حالی است که پیش از سقوط حکومت پیشین نیز حملات مشابهی علیه جامعه شیعه افغانستان سازماندهی میشد و با وجود آنکه مسئولیت آن حملات را داعش به عهده میگرفت؛ اما حکومت وقت، طالبان را مسئول میدانست و انگشت اتهام را به سوی آنان نشانه میرفت، به این ترتیب به نظر میرسد که رهبران طالبان به ویژه مسئولان امنیتی آنها در وزارتهای داخله، دفاع و امنیت ملی باید صداقت و قدرت خود در در زمینه تامین امنیت برای همه اقشار جامعه افغانستان را نشان دهند و نیز ثابت کنند که میتوانند در برابر داعش بایستند و امنیت را تامین کنند؛ در غیر آن، گمانهزنیهای پیشین مبنی بر اینکه طالبان به نام داعشی، شیعیان را میکشند بار دیگر مطرح خواهد شد؛ گمانهزنیهایی که مدعی است شیعیان افغانستان قربانی مشترک داعش و طالبان هستند و اگرچه این دو نیرو علیه همدیگر میجنگند؛ اما در زمینه کشتار شیعیان متحد و همسو اند.
صرف نظر از درستی یا نادرستی این گمانهزنیها و برداشتها هشدار صریح نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در امور افغانستان مبنی بر اینکه داعش در حال قدرتگیری بیسابقه در افغانستان است و میزان حملات آن گروه نسبت به سال گذشته به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده و طالبان توانایی مهار آن را ندارند به معنای آن است که جهان نیز به این نتیجه میرسد که دولت طالبان به اندازه کافی قدرتمند نیست تا تروریستها و افراطیون جهادی را که تهدیدی علیه صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی محسوب میشوند مهار کند.
با این حساب، اگر طالبان عمدا جلو حملات داعش علیه شیعیان افغانستان را نگیرند و و قدرت واقعی خود در زمینه استحکام و استقرار امنیت و ثبات بدون توجه به اقشارَ اقوام و اقلیتهایی که از این موهبت برخوردار میشوند احراز و اثبات نکنند، جامعه بینالمللی به دولت آنها اعتماد نخواهد کرد و در داخل کشور نیز بسیاری از باورهای اولیه درباره قدرت طالبان برای ایجاد نظم و ثبات در افغانستان بحرانزده پس از ۴۳ سال جنگ و درگیری رنگ خواهد باخت و این امر زمینههای تزلزل و بیثباتی دولت طالبان را فراهم خواهد کرد.