گفتگوی تازه و دروغهای کهنه آقای فراری
اشرفغنی؛ رییس جمهوری فراری در مورد دلیل فرارش از کشور گفتهاست که تیم محافظتی او در ارگ دیگر نمیتوانست امنیت او را تامین کند و پس از این تصمیم به ترک کشور گرفت. به گفته او، حمدالله محب؛ مشاور امنیت ملیاش ترسیده بود. او دلیل سقوط دولت را اعتماد به شرکای خارجی از جمله امریکا خواندهاست.او در اولین مصاحبه خود با رادیوی بیبیسی گفته درک میکند که مردم افغانستان او را برای سقوط سریع کشور به دست طالبان سرزنش میکنند؛ اما افزودهاست که دلیل اصلی این واقعه اعتماد او به «شرکای بینالمللی» از جمله ایالات متحده بودهاست.
غنی همچنین گفتهاست: «در مورد من کاملا سیاهنمایی کردند. هیچوقت به ما فرصت ندادند که با آنها [طالبان] بنشینیم. خلیلزاد با آنها [طالبان] نشست. این مسأله امریکایی شد. ما را کنار گذاشتند.»
مصاحبه تازه رییس جمهوری فراری تلاشی جدید برای پوشاندن ابعاد اصلی خیانت بزرگ ملی اوست.
در مصاحبهاش در بیبیسی به درجهدار سابق انگلیسی گفت که آنچه به عنوان سقوط نظام پیشین افغانستان رقم خورد در نتیجه اعتماد بیش از حد او به کشورهای خارجی از جمله ایالات متحده امریکا بود.
این اتهامی بزرگ و سنگین به واشنگتن و شرکای آن در جنگ افغانستان است. اکنون نوبت آنها است که باید به این اتهام رسیدگی کنند و ادعاهای تازه اشرفغنی را در چارچوب قوانین بینالملل مورد ارزیابی قرار دهند و نقش خود در سقوط نظام پیشین افغانستان، فروپاشی ارتش، متلاشیشدن همه دستاوردها و تسلیم کشور به طالبان را مشخص کنند.
این یک لحظه حساس برای تاریخ معاصر افغانستان است؛ زیرا میلیونها نفر با فقر و فاجعهای دست و پنجه نرم میکنند که در نتیجه تحولات چهار ماه پیش به وجود آمدهاست. با این حساب در این میان باید مشخص شود که چه کسانی عامل بروز این بحرانها و فجایع مرگبار و ویرانگر هستند، کدامیک از طرفها راست میگویند و چه کسانی با فریبکاری در صدد انحراف افکار عمومی هستند تا نقش خود را پنهان کنند و دروغ میگویند.
با این حال، درباره رییس جمهوری فراری یک واقعیت ثابت و تغییرناپذیر وجود دارد و آن اینکه او خاین ملی است؛ صرف نظر از اینکه به دستور امریکا کشور را تسلیم طالبان کرده و یا خود در نتیجه تبانیهای پنهانی تصمیم گرفتهاست تا به شرکای سیاسیاش در درون دولت پیشین، خیانت کند و بربنیاد یک زدوبند قبیلهای با سران قبیله غلجایی، سرنوشت افغانستان را به رهبران شبکه حقانی واگذارد.
مردم افغانستان هرگز با مصاحبههای تکراری و دروغهای کهنه آقای فراری، فریب نمیخورند. آنها درباره او بیپروا و بیرحمانه داوری میکند و این علیرغم تقلای مذبوحانه همه عوامل قبیله است که هنوز از رییس جمهوری فراری حمایت میکنند و تلاش دارند تا چهره بدنام و منفور او را در نزد افکار عمومی، رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی، اصلاح و تعدیل کنند.
اشرفغنی در کنار سایر مهرههای پیشاهنگ استعمار، مزدوران دستنشانده قدرتهای خارجی و مهرههای بیصلاحیت سفارتخانههای مقیم کابل همچنان در نزد افکار عمومی، رسانههای جمعی، نسل امروز و تاریخ معاصر کشور، نفرتانگیز، مطرود، منزوی و غیرقابل بخشش باقی خواهد ماند. نه میتواند با مصاحبههای پیاپی با چهرههای مطرح، درجهداران نظامی، غولهای رسانهای و تریبونهای دیگر، افکار عمومی افغانستان و جهان را درباره واقعیتهایی که اکنون مردم درباره او و کارنامه خیانتکارانهاش میدانند تغییر دهد.
در چنین وضعیتی شاید بهترین گزینه این باشد که او همچنان بهطور تحقیرآمیزی سکوت کند و در برابر خشم و نفرت فزاینده افکار عمومی که با توجه به گستره رو به گسترش فقر فراگیر و فاجعه انسانی ناشی از خیانت بزرگ ملی او و همقطاران فاشیست و فاسدش، هرگز برای توجیه و تحریف واقعیتها تقلا نکند.
رییس جمهوری فراری در حالی که ۳۰۰ هزار نیروی مسلح داشت ادعا کردهاست که تیم امنیتیاش قادر به تامین امنیت ارگ ریاست جمهوری نبود و اگر مقاومت میکرد همه آنها کشته میشدند. این در حالی است که امریکا به عنوان متحد امنیتی افغانستان در پاسخ به دروغهای تازه رییس جمهوری فراری اعلام کردهاست که اگر خطری متوجه او میبود، باید از واشنگتن کمک میخواست و بدون شک چنین درخواستی با پاسخ سریع امریکا همراه میشد و هیچ خطری جان رییس جمهوری فراری را تهدید نمیکرد.
با این حساب، کاملا مشخص است که اشرفغنی همچنان با تولید و بازتولید دروغهای تازه تلاش میکند تا نقش منفی و خائنانه خود در سقوط افغانستان به دست طالبان و وقوع فجایع پس از آن را انکار کند و به این ترتیب به کمک مهرههای قومی خود که به طور مذبوحانه در شبکههای اجتماعی تلاش میکنند تا تصویری قابل تحملتر از این عنصر نفرتانگیز ارائه دهند، مسئولیت خیانت بزرگ ملیاش در حق مردم بیپناه افغانستان را متوجه دیگران کند.
در این میان، امریکا و شرکای راهبردی آن که در جنگ افغانستان در طول ۲۰ سال گذشته دخالت داشتند و اشرفغنی را به قدرت رساندهبودند باید در قبال ادعاهای تازه او موضعی صریح و روشن اتخاذ کنند و در صورتی که رییس جمهوری فراری، آگاهانه با ابراز دروغهای کهنه و تولید ادعاهای تازه، سعی در تحریف واقعیت و انکار حقیقت داشتهباشد او را مورد پیگرد قضایی قرار دهند. این همان مطالبهای است که مردم افغانستان نیز دارند؛ کسانی که اکنون هزینههای اصلی خیانت نابخشودنی غنی و اطرافیان فاشیست و فاسد او را میپردازند و با فقر و فاجعه مرگبار دست و پنجه نرم میکنند.