پیامدهای بن‌بست شناسایی طالبان برای افغانستان و جهان

کشورهای جهان به استثنای پاکستان هنوز نمی‌توانند به طالبان به اندازه کافی اعتماد کنند؛ زیرا نمی‌دانند که برنامه آن گروه برای آینده افغانستان و صلح و امنیت جهانی چیست، ارتباطات طالبان با گروه‌های تروریستی و جریان‌های افراطی و رادیکال در خاورمیانه مبهم است، هیچ تعهد معنی‌داری برای مبارزه واقعی طالبان با تروریسم وجود ندارد. این در حالی است که دغدغه‌های بسیاری از کشورهای جهان مقابله با موج رو به رشد افراط‌گرایی در افغانستان است که به کمک قدرت‌های غربی و شماری از رژیم‌های نیابتی و سرسپرده آن‌ها در منطقه ایجاد شده‌است.blankسرگئی لاوروف؛ وزیر امور خارجه روسیه موضوع به رسمیت‌شناختن رسمی دولت طالبان در افغانستان را «زودهنگام» خوانده‌است.

آقای لاوروف در مصاحبه‌ با خبرگزاری دولتی تاس گفت: «مساله به رسمیت‌شناختن مقامات طالبان هنوز زود است. یک تصمیم مثبت به این بستگی دارد که وقایع در افغانستان چگونه پیش برود. یا بهتر است بگوییم، زمانی که طالبان به وعده‌‌های خود عمل کنند، از جمله در مورد تشکیل دولتی فراگیر و اقدامات دیگر مثل مقابله مؤثر با تهدیدات تروریستی و مواد مخدر برخاسته از خاک افغانستان.»

او گفت: «در ارتباط با این موضوع، ما در همبستگی با بقیه جامعه جهانی به تدریج به سمت حذف جنبش طالبان از فهرست تحریم‌‌های شورای امنیت سازمان ملل حرکت خواهیم کرد که به نوبه خود زمینه را برای به رسمیت‌شناختن رسمی دولت جدید افغانستان ایجاد خواهد کرد.»

به نظر می‌رسد که تأکید مکرر مقام‌های مختلف روس بر عدم شناسایی طالبان در آینده نزدیک، موضع رسمی مسکو درباره تحولات اخیر در افغانستان را روشن می‌سازد و هیچ جای تفسیر و برداشت اضافی باقی نمی‌گذارد.

برای روس‌ها و سایر کشورهایی که علیرغم برقراری ارتباط دیپلماتیک با دولت جدید طالبان هنوز از شناسایی رسمی آن پرهیز می‌کنند مساله اصلی بی‌اعتمادی به طالبان است.

به بیان دیگر، کشورهای جهان به استثنای پاکستان هنوز نمی‌توانند به طالبان به اندازه کافی اعتماد کنند؛ زیرا نمی‌دانند که برنامه آن گروه برای آینده افغانستان و صلح و امنیت جهانی چیست، ارتباطات طالبان با گروه‌های تروریستی و جریان‌های افراطی و رادیکال در خاورمیانه مبهم است، هیچ تعهد معنی‌داری برای مبارزه واقعی طالبان با تروریسم وجود ندارد. این در حالی است که دغدغه‌های بسیاری از کشورهای جهان مقابله با موج رو به رشد افراط‌گرایی در افغانستان است که به کمک قدرت‌های غربی و شماری از رژیم‌های نیابتی و سرسپرده آن‌ها در منطقه ایجاد شده‌است.

برای روسیه نیز این اهمیت فراوانی دارد که طالبان جلو تروریسم رو به گسترش به سمت آسیای مرکزی و حوزه قفقاز را بگیرند؛ انتظاری که هیچ اطمینانی برای تحقق آن وجود ندارد.

افزون بر این، طالبان همچنان از ایجاد یک دولت فراگیر که خواسته مشترک همه کشورهای جهان برای شناسایی آن گروه به حساب می‌آید سر بازمی‌زنند. آن‌ها حاضر نیستند به سایر اقوام و ملیت‌های افغانستان سهمی عادلانه در قدرت بدهند. این همان چیزی است که موجب بروز تنش و تقابل میان طالبان و برخی کشورهای خارجی حامی اقوام غیرپشتون در افغانستان می‌شود؛ وضعیتی که در حال حاضر به عنوان نمونه بر روابط افغانستان و دولت تاجیکستان حکم‌فرماست.

ولادیمیر پوتین؛ رییس جمهوری روسیه اخیرا نسبت به وضعیت جاری در مرز مشترک میان افغانستان و تاجیکستان ابراز نگرانی کرد و افزود که برای کمک به طرف تاجیک، مانورهای نظامی مختلفی برگزار و پایگاه نظامی روسیه در تاجیکستان را تقویت کرده‌است. اگرچه طالبان نگرانی آقای پوتین را «بی‌جا» توصیف کردند؛ اما این تغییری در موضع اصولی مسکو در قبال شرایط حاکم بر نوار شمالی افغانستان و روابط پیچیده طالبان با همسایگان شمالی ایجاد نخواهد کرد.

افزون بر این، با وجود آن‌که طالبان ادعا می‌کنند که نه داعش و نه جریانی به نام مقاومت ملی افغانستان، قادر به درهم شکستن قدرت و سیطره بلامنازع آن‌ها بر کشور هستند؛ اما قدرت‌هایی مانند روسیه همچنان درباره توانایی طالبان برای مقابله با داعش و مهار این نیروی اهریمنی رو به گسترش در حوزه نفوذ روس‌ها تردیدهای جدی دارند.

مسأله ناامیدکننده این است که طالبان علیرغم ثابت‌ماندن درخواست‌ها و شرایط تعیین‌شده از سوی جامعه جهانی برای به رسمیت شناخته‌شدن دولت جدید خود، هیچ تغییر ملموسی در سیاست‌ها و اعمال خود ایجاد نکرده‌اند و این، بحران شناسایی دولت جدید آن‌ها را به بن‌بست کشانده‌است.

پیامد این وضعیت برای مردم افغانستان کاملا مشخص است. وقوع فاجعه رو به گسترش انسانی، فقر فراگیر، بی‌کاری گسترده، بی‌اعتمادی و ناامیدی نسبت به آینده، مهاجرت‌های سیل‌آسا و خطر فروپاشی نظام اقتصادی، بانکی، صحی و سایر عرصه‌ها از مهم‌ترین تبعات تحولات اخیر و عدم شناسایی رسمی دولت طالبان از جانب جامعه جهانی است.

افزون بر این، جهان نیز با دشواری‌های فراوان ناشی از تحولات اخیر در افغانستان مواجه است. در حالی که فاجعه انسانی روز به روز جدی‌تر می‌شود و مردم افغانستان با پیامدهای مرگبار ناشی از فقر و بی‌کاری دست و پنجه نرم می‌کنند، سازمان‌های حقوق بشری مسئولیت قدرت‌های جهانی در قبال این فاجعه بزرگ قرن را جدی و غیرقابل اجتناب می‌دانند و درباره پیامدهای عدم اقدام هماهنگ جهان برای مهار این فاجعه هشدار می‌دهند.

از جانب دیگر، رهبران طالبان نیز به طور تلویحی با تاکید بر این‌که اگر جامعه جهانی خواستار مقابله با تروریسم و افراط‌گرایی، سرکوب داعش و سایر خطرات ناشی از بحران افغانستان علیه صلح و امنیت بین‌المللی است باید دولت آن‌ها را به رسمیت بشناسد به گونه‌ای به احتمال استفاده از اهرم‌های مورد نظر خود به منظور فشار بر جهان تهدید می‌کنند.

با این حساب، بن‌بست کنونی در شناسایی رسمی دولت طالبان از جانب جهان، تبعات و پیامدهای ویرانگر و مرگباری هم برای مردم افغانستان و هم برای صلح و امنیت بین‌المللی خواهد داشت؛ اما به عقیده کارشناسان تا زمانی که مطالبات مشروع و غیرمشروع قدرت‌هایی مانند امریکا از سوی طالبان محقق نشده‌باشد انتظار نمی‌رود که پیشرفتی در شکستن این بن‌بست به وجود بیاید. به این ترتیب به نظر می‌رسد که مردم افغانستان همچنان مانند گذشته باید آماده قربانی‌های انسانی بزرگ در مسیر پیشبرد پروژه‌های سوداندیشانه و امپریالیستی قدرت‌های خارجی باشند.

مطالب مرتبط