ترک خصومت در برابر تضمین مصونیت؛ برنامه طالبان برای مخالفان
اینکه امیرخان متقی؛ سرپرست وزارت امور خارجه طالبان پس از دیدار با اسماعیل خان و احمد مسعود گفتهاست که در آن دیدار از آنها خواسته تا به کشورشان برگردند و تاکید کرده که هیچکس به آنان کاری نخواهد داشت و طالبان برایشان مشکلی امنیتی به وجود نخواهند آورد، خود به معنی آن است که طالبان فراتر از این، آماده نیستند تا درباره یک توافق جامع و پایدار سیاسی با طرفهای دیگر، وارد گفتگوهای حیاتی و استراتژیک شوند.اسماعیل خان؛ از رهبران جهادی و احمد مسعود؛ رهبر «جبهه مقاومت ملی افغانستان» با امیرخان متقی؛ سرپرست وزارت خارجه طالبان در تهران دیدار کردهاند.
امیرخان متقی هم این دیدار را تایید کردهاست.
آقای متقی به خبرنگاران گفت: «با فرمانده اسماعیل خان و احمد مسعود هم در ایران دیدار کردیم. با افغانهای دیگر نیز دیدار داشتیم و از آنها خواستیم که به کشورشان برگردند، هیچکس به آنها کاری نخواهد داشت و مشکلی امنیتی برای آنها ایجاد نخواهیم کرد.»
گفته شده این دیدار با میانجیگری ایران صورت گرفتهاست.
سعید خطیبزاده؛ سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز در پاسخ به سؤالی درباره این دیدار گفت: «در این سفر هم جمهوری اسلامی ایران میزبان این گفتگو بودهاست. گفتگوهای خوبی بین گروههای افغانستانی انجام شدهاست و امیدواریم که نتیجه آن آینده درخشانی برای مردم افغانستان به همراه داشتهباشد.»
منابع «جبهه مقاومت» هم گفتهاند که در زمینه گفتگوهای احتمالی صلح با طالبان بیانیه صادر میکنند.
دیدار مستقیم طالبان و رهبران مخالف آن گروه در تهران امیدهای زیادی را در میان مردم افغانستان برانگیختهاست؛ مردمی که از جنگ به شدت آسیب دیدهاند، بزرگترین قربانیها را در طول دهها سال گذشته متحمل شده و اکنون امیدوار اند که طرفهای درگیر بهجای خصومت و خشونت راه گفتگو، سازش دیالوگ و توافق صلحآمیز را در پیش بگیرند.
با این حال، کارشناسان میدانند که دستیابی به این مأمول به سادگی امکانپذیر نیست؛ زیرا موازنه قدرت به نفع طالبان است و این گروه به آسانی از مواضع کنونی عقب نخواهد نشست.
اینکه امیرخان متقی؛ سرپرست وزارت امور خارجه طالبان پس از دیدار با اسماعیل خان و احمد مسعود گفتهاست که در آن دیدار از آنها خواسته تا به کشورشان برگردند و تاکید کرده که هیچکس به آنان کاری نخواهد داشت و طالبان برایشان مشکلی امنیتی به وجود نخواهند آورد، خود به معنی آن است که طالبان فراتر از این، آماده نیستند تا درباره یک توافق جامع و پایدار سیاسی با طرفهای دیگر، وارد گفتگوهای حیاتی و استراتژیک شوند.
از جانب دیگر، آگاهان بر این باور اند که رهبران جبهه مخالف طالبان به سادگی دست از مطالبات خود از این گروه برنخواهند داشت. آنها میخواهند تا در قدرت سهیم باشند، انحصار قومی قدرت درهم شکسته شود، عدالت سیاسی برقرار گردد، دولت فراگیر به وجود بیاید؛ دولتی که در آن همه اقوام و اقلیتهای کشور سهم و نقش داشتهباشند و طالبان تنها نیروی تصمیمساز در راس هرم قدرت نباشد.
تجارب تاریخی نیز نتایج ناامیدکنندهای داشتهاست. به باور ناظرا، طالبان که اکنون خود را فاتح جنگ ۲۰ ساله میدانند و مدعی اند که امریکا را به زانو درآورده، حکومت دستنشانده امریکا را به زیر کشیده و خود از رهگذر نبرد نظامی به قدرت دست پیدا کردهاند، به سادگی به مخالفانشان امتیاز نخواهند داد.
بر این اساس و با توجه به اینکه رهبران جبهه مخالف نیز مطالبات و مدعیاتی دارند که در حال حاضر و با توجه به عدم موازنه قدرت در دو سوی این منازعه غیرقابل تحقق به نظر میرسد، امیدهای بسیار اندکی درباره به ثمر نشستن گفتگوهای انجامشده میان این طرفها وجود خواهد داشت.
نکته دیگری که بر چشمانداز گفتگوهای بینالافغانی میان طالبان و جریانهای مخالف آن که به ابتکار تهران راهاندازی شده سایه میاندازد نگرانی از نفوذ همسایگان بر هر دو سوی این معادله است. به عقیده کارشناسان تا زمانی که اراده خارجی، طرفهای متخاصم در افغانستان را اداره کند دستیابی به یک راه حل صلحآمیز مبتنی بر منافع ملی و بر بنیاد دغدغههای مشروع همه مردم افغانستان بسیار دشوار به نظر میرسد.
با این حساب، میتوان نتیجه گرفت که در قدم اول، انتظار طالبان مبنی بر ترک خصومت از سوی جبهه مخالف در قبال دریافت تضمین مصونیت و امنیت، واقعبینانه نیست و آنها نمیتوانند رهبران جریان مخالف را ترغیب به رویکردهای صلحآمیز و مسالمتجویانه برای تحقق اهداف و تامین منافع خود کند.
نکته دوم هم این است که بالانس و توازنی میان دوطرف این معادله وجود ندارد. طالبان خود را فاتح جنگ میدانند و همه ارکان سیاسی و امنیتی افغانستان را کنترل میکنند؛ این در حالی است که رهبران جبهه مخالف به کشورهای همسایه گریخته و در حال حاضر هیچگونه قدرتی برای به چالشکشیدن حاکمیت بلامنازع طالبان در افغانستان ندارند؛ بنابراین اگر قرار باشد گفتگوهای اخیر به نتیجهای مثبت و امیدبخش بیانجامد طالبان باید قدرت پنهان جبهه مخالف خود را به رسمیت بشناسند و زمینههای بالقوه جنگ، بحران و ناامنیهای تازه در بهار سال آینده را جدی بگیرند و بر بنیاد آن برای تحکیم حاکمیت خود وارد گفتگوهای واقعی و ثمربخش با مخالفان شوند، در غیر این صورت، اقدامات و دیدارهای نمادین و مقطعی جز آنکه جایگاه و موقعیت کشورهای تسهیلکننده و بازیگران خارجی این نوع گفتگوها را در معادلات سیاسی افغانستان تقویت کند برای مردم و طرفهای سیاسی هیچگونه پیامد ملموسی نخواهد داشت.
مسأله دیگر و شاید مهمترین مسأله، لزوم استقلال طرفهای گفتگوکننده در قبال سلطه و نفوذ خارجی است. بدین معنا که هم طالبان و هم رهبران مخالف آن، برای راهاندازی یک گفتگوی فراگیر و ملی ابتدا باید تعلقات و وابستگیهای خارجی خود را قطع کنند و صرفاً منافع ملی، دغدغههای مشروع مردم و نیازهای حیاتی کشور را در نظر بگیرند؛ چیزی که تصور نمیشود در حال حاضر وجود داشتهباشد.
با این حال و علیرغم همه نشانگان ناامیدکنندهای که وجود دارد گفتگوی مستقیم اخیر میان امیرخان متقی، اسماعیل خان و احمد مسعود شاید آغازی مبارک برای جلوگیری از یک جنگ بزرگ جدید و برگزیدن مسیر گفتگوی سازنده و صلحآمیز از سوی طرفهای متخاصم برای حل مسأله ملی باشد.
از بی اتفاقی است که افغانستان ویزان است ورنه دیگر گروه های فرصت طلب و معامله گر بنام های قوم ، سمت و مذهب نمیتوانند داخل معرکه میدان شوند مثلیکه عبدالطیف نظری میراث باقیمانده رمضان بشردوست، عارف رحمانی ، حفیظ الله جلیلی، قاسم الیاسی، زبیح الله فرهنگ، حبیبه سرابی ، طالب رسول ، عباس بصیر، کشتمند قاچاقبر پولشوئی و قوماندان امین و محمد امین محمدی رئیس پوهنتون ابن سینا، و پوهنتون های کاتب ، غرجستان و این سینا که با اسناد های غیابی بگلوریا از ولسوالی قره باغ غزنی، سرآب و جعتو و لسانس و ماستر ساختکی پوهنتون ها خودشان که حقوق ۱۳ ساله ملت پشتون را غضب و بنام ملت هزاره وارد معامله گردید وارد معامله شود.