مردم و طالبان، امنیت و عدالت
میان ایجاد امنیت و استقرار عدالت، مرز باریک و ظریفی وجود دارد که رعایت آن، وظیفه اصلی حاکمان میباشد. به بیان روشنتر، تامین امنیت نباید نقض گسترده عدالت را توجیه کند و مردم عادی، غیرنظامیان بیگناه و شهروندان، تاوان سنگین جنگ تبلیغاتی میان دو جریان قدرتطلب را بپردازند.
بربنیاد گزارشهای رسانهای و تصاویر ویدیویی نشرشده در شبکههای اجتماعی، طالبان شماری از افراد را در ولایتهای پنجشیر و تخار به ظن عضویت در «جبهه مقاومت» بازداشت کرده و به شدت مورد لتوکوب قرار میدهند. این در حالی است که «جبهه مقاومت» اخیرا مدعی عملیات نظامی علیه طالبان در این دو ولایت شدهاست.
به گزارش بیبیسی، براساس ویدیوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، افراد مسلح طالبان، غیرنظامیان را در ولسوالی «دره» ولایت پنجشیر بازداشت کرده، دستان آنها را از پشت بسته و لتوکوب میکنند.
یک فرد طالبان در این ویدیو به زبان پشتو میگوید که افراد بازداشتشده مربوط به گروه «مقاومت» اند.
تصاویری نیز از هلیکوپترهای طالبان منتشر شده که نیروهای جدید به محل فرستاده شدهاست. در همین حال تصاویر دیگری از بدرفتاری و لتوکوب شماری از افراد در پنجشیر از سوی طالبان منتشر شده که مردم محل مدعی اند غیرنظامی هستند؛ اما طالبان گفتهاند آنها «اسرای جنگی« اند.
خبرگزاری افق به طور مستقل، قادر به تایید این گزارشها و ادعاهای مطرحشده درباره آن نیست؛ اما این امر، نگرانیهای گسترده درباره نقض حقوق شهروندی افراد، سلب مصونیت غیرنظامیان و تفکیک آنان از دشمنان حاکمیت، قربانیان احتمالی تلاش طالبان برای برقراری نظم و امنیت و ثبات و نیز دغدغه استقرار و اجرای واقعی عدالت اجتماعی در شعاع دستورات اسلامی مورد ادعای طالبان را از میان نمیبرد.
سران و رهبران طالبان تاکید میکنند که ادعاهای مطرحشده از سوی «جبهه مقاومت» کذب است و هیچ حادثهای نظامی در ولایتهای پنجشیر و تخار و بدخشان و بغلان و… رخ ندادهاست؛ اما درباره سرکوبهای ادعایی هم هیچ توضیحی وجود ندارد و مشخص نیست که اگر وضعیت آرام است و ادعاهای مطرحشده صرفا یک تلاش مذبوحانه از سوی دشمنان طالبان برای ایجاد ناامنی روانی، جنگ فیسبوکی و یا زمینهسازی برای تضعیف روحیه نیروهای «امارت» در مناطق یادشده میباشد، پس دلیل سفر ملا یعقوب و ملا برادر به پنجشیر چیست، ویدیوها و تصاویر منتشرشده درباره بازداشت و شکنجه «غیرنظامیان» چگونه به وجود آمده و موج رعب و وحشتی که اکثر این مناطق را فراگرفته ریشه در کجا دارد؟
صرف نظر از اینکه اصولا آنچه «جبهه مقاومت» نامیده میشود، وجود خارجی دارد یا خیر، و نیز بیتوجه به اینکه تحرکات جسته و گریخته عوامل منسوب به این جبهه چه اثر و ثمری برای تحقق اهداف ادعایی آن دارد، نگرانی عمده در حال حاضر، امنیت و عدالت است.
دولت طالبان به عنوان مرجعی که بر سرنوشت کشور، حاکمیت تام دارد، هم در قبال استقرار امنیت، مسئولیت دارد و هم مکلف به اجرای بیقید و شرط عدالت در شعاع دستورات اسلام است.
میان ایجاد امنیت و استقرار عدالت، مرز باریک و ظریفی وجود دارد که رعایت آن، وظیفه اصلی حاکمان میباشد. به بیان روشنتر، تامین امنیت نباید نقض گسترده عدالت را توجیه کند و مردم عادی، غیرنظامیان بیگناه و شهروندان، تاوان سنگین جنگ تبلیغاتی میان دو جریان قدرتطلب را بپردازند.
مردم افغانستان در طول دهها سال گذشته، اصلیترین قربانی قدرتطلبی جریانهای سیاسی و قومی مختلف بودهاند. آنها دیگر تحمل زورگویی، شکنجه و ظلم را ندارند و نباید به بهانه استقرار نظم و امنیت و ثبات و به منظور تامین منافع جریانهای جاهطلب و اقتدارگرا، بیرحمانه قربانی شوند.
بنابراین، هر اقدامی که صورت میگیرد باید در شعاع قانون و یا در نظام طالبان مبتنی بر «شریعت» باشد؛ شریعتی که ریختن خون انسانهای بیگناه حتی اگر مسلمان نباشند را مجاز نمیداند، عدالت برای همه – حتی غیرمسلمانان- را اصلی اساسی میداند، سرکوب و شکنجه و بازداشت غیرنظامیان را حرام اعلام میکند و بقای حکومت از طریق ظلم و جور و جبر و بیعدالتی و ستم را غیرقابل توجیه و نامشروع میخواند.
بنابراین، امنیت و عدالت باید در عرض همدیگر و به مثابه دو روی یک سکه مد نظر قرار بگیرد و هیچکدام به خاطر تحقق و تقویت دیگری، نادیده گرفته نشود. در غیر آن صورت، تعهد حاکمان به قانون و «شریعت» مورد پرسش قرار میگیرد و نظم و ثبات در همه ابعاد، مختل میشود.