«جرگه افغانان» و چالش توجیه و تشریع

طالبان اگر در صدد برگزاری یک جرگه واقعی، مؤثر و کارآمد هستند، باید توجیه و تحمیل حاکمیت قومی و یک‌جانبه خود به مدد عناصر فاشیست و بدنامی مانند اشرف‌غنی را به طور کامل از دستور کار خارج کنند و همان‌گونه که از سوی مقام‌های مختلف طالبان، بیان می‌شود با دعوت از همه اقشار و طیف‌های سیاسی، اجتماعی، قومی و مذهبی و نیز مشارکت معنی‌دار سیاستمداران سرشناس، رهبران تراز اول و چهره‌های دارای محبوبیت و اعتبار ملی در این جرگه، مشروعیت آن را تضمین و تأمین کنند

blank

ملا عبدالغنی برادر؛ معاون نخست‌وزیر دولت طالبان مسئول برگزاری نشست بزرگ «مجمع افغانان» شده و قرار است این نشست به رهبری وی برگزار شود.

ناصر غروال؛ سفیر طالبان در مسکو نیز تأیید کرده‌ که این گروه در آینده‌ نزدیک یک نشست بزرگ با حضور سیاسیون افغانستان برگزار خواهد کرد.

او گفته‌ که طالبان از اشرف‌غنی نیز برای شرکت در این نشست دعوت کرده‌اند.

او گفته‌است که از چهره‌های سیاسی که به خارج از افغانستان پناهنده شده‌اند دعوت شده‌است که در این نشست شرکت کنند.

این جرگه قرار است «فراگیر» باشد و طالبان گفته‌اند که در آن از تمام اقشار جامعه دعوت می‌شود. موضوع مورد بحث در این جرگه از سوی طالبان دو مورد عنوان شده‌بود که اولی شامل دارایی‌های منجمدشده افغانستان و دومی بحث مشروعیت سیاسی طالبان می‌شود؛ اما به نظر می‌رسد روی ساختار سیاسی آینده افغانستان و ایجاد یک دولت فراگیر هم بحث و تصمیم‌گیری شود.

اگرچه بسیاری از صاحب‌نظران برگزاری این جرگه را یک گام به پیش می‌دانند و می‌گویند که این تصمیم نشان می‌‌‌‌‌دهد که رهبران طالبان سرانجام پس از ۹ ماه به این نتیجه رسیده‌اند که عبور از بن‌بست سیاسی کنونی، بدون تصمیم‌گیری همه اقشار و آحاد جامعه درباره سرنوشت سیاسی کشور، امکان‌پذیر نیست؛ اما هنوزهم درباره ساختار، ترکیب، ترتیب، مسایل مورد بحث، دایره صلاحیت‌ها مسئولیت‌ها و تاثیر این جرگه بر سرنوشت کشور در همه ابعاد، پرسش‌ها، ابهامات و اما و اگرهای فراوانی وجود دارد.

تنها چیزی که تاکنون مشخص شده، این است که طالبان قصد دارند با دعوت از اشرف‌غنی؛ رییس جمهوری فراری به این جرگه، بار دیگر از او بازی بگیرند و به این ترتیب، از دید رهبران طالبان، ظاهرا نقش غنی برای مشروعیت‌بخشیدن و تقویت قدرت طالبان هنوز به پایان نرسیده و تنها متلاشی‌‌کردن کشور، فروپاشی نیروهای امنیتی و تسلیم کامل افغانستان به طالبان، کافی نبوده و او هنوز باید مأموریت ناتمام خود را ادامه دهد تا تمام کند و آن، واگذاری رسمی قدرت به رهبران طالبان است تا به این ترتیب «مشروعیت» مورد نظر طالبان نیز به دست آید!

اما این امر، نه تنها هیچ کمکی به تحقق انتظارها از «جرگه افغانان» مورد نظر طالبان نمی‌کند؛ بلکه وضعیت را وخیم‌تر خواهد کرد و به تشدید بحران سیاسی منجر می‌شود؛ زیرا اشرف‌‌غنی یک مهره سوخته است؛ بازی‌گر ریاکاری که تمام‌ کارت‌هایش را بازی کرده و دیگر چیزی برای ارائه ندارد. او دیگر نمی‌تواند در آینده افغانستان، نقشی ایفا کند؛ زیرا او چیزی به نام «آینده» برای افغانستان باقی نگذاشته و میراث شوم و نفرت‌انگیز او هرگز از حافظه جمعی مردم افغانستان پاک نخواهد شد.

بازگشت دوباره او به کشور، و بدتر از آن بازگرداندن مجددش به مناسبات سیاسی و معادلات بزرگ افغانستان آینده و آینده افغانستان، یک اشتباه مهلک خواهد بود که عوامل این طرح تازه را نیز یکجا با او، مورد نفرت و نفرین مردم افغانستان قرار خواهد داد و به بسیج جمعی علیه میراث شوم و شرم‌آور وی خواهد انجامید.

بنابراین، طالبان اگر در صدد برگزاری یک جرگه واقعی، مؤثر و کارآمد هستند، باید توجیه و تحمیل حاکمیت قومی و یک‌جانبه خود به مدد عناصر فاشیست و بدنامی مانند اشرف‌غنی را به طور کامل از دستور کار خارج کنند و همان‌گونه که از سوی مقام‌های مختلف طالبان، بیان می‌شود با دعوت از همه اقشار و طیف‌های سیاسی، اجتماعی، قومی و مذهبی و نیز مشارکت معنی‌دار سیاستمداران سرشناس، رهبران تراز اول و چهره‌های دارای محبوبیت و اعتبار ملی در این جرگه، مشروعیت آن را تضمین و تأمین کنند؛ زیرا تنها در این صورت است که «جرگه افغانان» به جای یک نشست بین‌قبیله‌ای میان حاکمان غلجایی‌تبار پیشین و جدید، محملی برای حضور و مشارکت معنادار و اثرگذار رهبران و نمایندگان همه آحاد مردم افغانستان تبدیل می‌شود و در آن درباره اساسی‌ترین مسایل ملی، از صلح و جنگ تا سرنوشت پول‌های مسدودشده، حقوق بشر، قانون اساسی، پرچم ملی، نوع و ساختار نظام و مشروعیت و مشارکت سیاسی و اقتدار و استقلال و امنیت ملی بحث و تصمیم‌گیری خواهد شد.

مطالب مرتبط