از امارت تا امارات؛ چرا استانکزی ناراضی است؟

یک جریان بسیار تندرو و رادیکال در متن و محور کانون‌های تصمیم‌ساز طالبان قرار گرفته و بی‌هیچ مانع و محدودیتی ایده‌ها و افکار و برنامه‌های خود را بر دیگران تحمیل می‌کند و ظاهرا هیچ نیرویی نیز جلودار آن نیست؛ راهی که به تعبیر عباس استانکزی، سرانجامی جز سقوط و فروپاشی ندارد و اگر ادامه یابد به پایان سلطه طالبان منجر خواهد شد.

شیرمحمد عباس استانکزی؛ معاون سیاسی وزیر خارجه طالبان می‌گوید ممانعت از تحصیل دختران نقض حقوق نیمی از جمعیت افغانستان است. او گفته‌است راه ندادن دختران به مکتب «راه حل نیست».

او گفت: «در افغانستان تا به حال هیچ‌کس حقوق شرعی زنان را در مناطق روستایی نداده‌است. تا به حال بیوه، حق ازدواج ندارد. اگر زنی حق ارث بخواهد، تمام دنیا برخلاف شرع به او می‌خندند. حق تعلیم برایش داده نمی‌شود. این زنان اسلام و شریعت را کجا خواهند آموخت؟ در مکتب و مدرسه باید بیاموزند، مگر نه؟ این وظیفه دولت است که جلو فساد را بگیرد. زنان باید از حقوقی که خدا، پیامبر و فرهنگ افغانستان حکم می‌کند برخوردار شوند.»

او از طالبان خواست تا خود را با خواسته‌ها و مشکلات مردم تطبیق بدهند و اگر این کار را نکنند، زمان زیادی در قدرت نخواهند ماند.

این نخستین بار است که یک رهبر بلندپایه طالبان این‌گونه مهم‌ترین سیاست آن‌ها که بحث‌ها و واکنش‌های زیادی برانگیخته را به چالش می‌کشد و رسما سیاست‌های زن‌ستیزانه وزارت امر به معروف طالبان را زیر سؤال می‌برد.

طالبان تاکنون تلاش کرده‌اند در برابر همه اعتراض‌ها در مقابل این سیاست‌ها بایستند و مقاومت کنند؛ سیاست‌هایی که در ابتدا به تعبیر ذبیح‌الله مجاهد «خواهش و سفارش» بود؛ اما به سرعت جای خود را به اجبار و الزام داد و وزارت امر به معروف اخیرا با صدور فرامینی با امضای «ملا هبت‌الله» تمام‌قامت در صدد تحمیل و تعمیل آن برآمده‌است.

آنچه در حال حاضر جریان دارد این است که یک جریان بسیار تندرو و رادیکال در متن و محور کانون‌های تصمیم‌ساز طالبان قرار گرفته و بی‌هیچ مانع و محدودیتی ایده‌ها و افکار و برنامه‌های خود را بر دیگران تحمیل می‌کند و ظاهرا هیچ نیرویی نیز جلودار آن نیست؛ راهی که به تعبیر عباس استانکزی، سرانجامی جز سقوط و فروپاشی ندارد و اگر ادامه یابد به پایان سلطه طالبان منجر خواهد شد.

ظهور چهره‌های منتقد از درون گروه طالبان نشان می‌دهد که یک جنگ شدید پنهان میان جریان‌های گوناگون تشکیل‌دهنده طالبان در داخل آن شروع شده‌است؛ جنگی که پیش از این نیز انتظار می‌رفت وجود داشته‌باشد؛ اما عباس استانکزی آن را از زیر به سطح آورد و بی‌پروا رسانه‌ای کرد.

این حامل یک پیام مهم است و آن این‌که طالبان نتوانسته‌اند در داخل خود به اجماع و توافق برسند و وضعیت روز به روز خطرناک‌تر می‌شود.

با این حال، مساله فقط سرنوشت غم‌انگیز زنان و دختران نیست که هر روز با فرمان‌های تازه وزارت امر به معروف طالبان، محدود و محدودتر می‌شوند و حقوق انسانی و اجتماعی‌شان از آنان سلب می‌شود، مشکل امثال عباس استانکزی با جریان تندروتر طالبان به مراتب‌ عمیق و پیچیده است.

او که در جریان مذاکرات سیاسی امریکا و طالبان و نیز طالبان و دولت پیشین افغانستان، نقشی کلیدی ایفا می‌کرد، پس از سقوط نظام پیشین و به قدرت‌رسیدن طالبان به طور ملموسی به حاشیه رانده‌ شد.

هنگامی که کرسی‌های قدرت توزیع شد، انتظار می‌رفت عباس استانکزی در رأس یک دستگاه مهم در تشکیلات دولت طالبان قرار بگیرد؛ اما در کمال شگفتی، او فقط معاون سیاسی وزیر خارجه شد.

در طول ماه‌های اخیر، استانکزی به طور پرسش‌برانگیزی از انظار عمومی غایب بود، بعدا مشخص شد که به نشانه اعتراض، کابل تحت سلطه «امارت اسلامی» را ترک کرده و به «امارات متحده عربی» رفته‌است. گفته می‌شود او اخیرا به همراه ملا برادر که برای تسلیت مرگ حاکم امارات به آن کشور سفر کرده‌بود به کابل بازگشته و در نخستین روزهای پس از بازگشت در مناسبت مهمی مانند ششمین سالگرد کشته‌شدن اختر منصور؛ رهبر پیشین طالبان، انتقاد‌های تند و گزنده و صریح و بی‌پرده‌اش علیه سیاست‌های زن‌ستیزانه آنان را مطرح کرد.

این‌که او چرا به کابل بازگشته، مشخص نیست؛ اما به نظر می‌رسد که ملا برادر با بازگرداندن وی در تلاش است جناح مخالف شبکه حقانی در دولت طالبان را تقویت کند و رسانه‌ای کردن اختلاف‌های درونی طالبان از سوی استانکزی نیز گام اول در این مسیر به حساب می‌آید؛ زیرا ملا برادر نیز یکی از همان کسانی است که گفته می‌شد به دلیل اختلاف با شبکه حقانی، مدت‌ها غایب بوده و نقش و صلاحیتی در تصمیم‌گیری‌ها نداشته‌است.

هنوز روشن نیست که آیا این اقدام از سوی قدرت‌های خارجی نیز حمایت می‌شود یا خیر؛ اما مخالفت گسترده جامعه بین‌المللی با سیاست‌های زن‌ستیزانه طالبان، به افرادی مانند عباس استانکزی و ملا برادر و… امکان می‌دهد تا گام‌های متهورانه‌تری را برای منزوی‌کردن جریان حقانی و محدود کردن قدرت آنان در دولت طالبان بردارند؛ تقابلی که تازه آغاز شده و باید دید که تا کجا پیش‌ می‌رود و دوطرف برای غلبه بر دیگری به چه ابزارهای دیگری غیر از موضع‌گیری‌های رسانه‌ای متوسل می‌شوند؛ زیرا پیش از این به ویژه به دنبال حمله مرگبار بر شفاخانه نظامی سردار داوود که به کشته‌شدن یک فرمانده ارشد وفادار به شبکه حقانی منتهی گشت، گزارش‌هایی درباره استفاده از ابزارهای نظامی در جنگ دو جناح رقیب طالبان منتشر شد.

مطالب مرتبط