حمله بر هندوها؛ ناکامی طالبان

در این شکی نیست که اغلب حمله‌های تروریستی با اهداف فرقه‌ای و مذهبی، اماکن و مراکزی را هدف قرار می‌‌دهد که دسترسی به آن‌ها برای تروریست‌ها چندان دشوار نیست؛ زیرا به طور طبیعی، تمهیدات امنیتی اندکی برای حفاظت از آن‌ها سنجیده می‌شود؛ اما در کلیت امر‌، این طالبان هستند که پس از هر رویداد خونین تروریستی، زیر سؤال می‌روند و ادعای بزرگ‌شان مبنی بر تامین امنیت و پایان‌دادن به جنگ و خشونت و ناامنی چندده ساله به چالش کشیده می‌شود.blankصبح روز شنبه (۲۸ جوزا) عبادتگاه سیک‌ها در کابل، با پرتاب نارنجک‌های دستی مورد حمله قرار گرفت، ساعاتی صدای تیراندازی و انفجار شنیده می‌شد.

مهاجمان یک نارنجک را به سوی نگهبانان این عبادتگاه موسوم به «گردواره» در کارته پروان کابل پرتاب کردند.

به گفته خالد زدران؛ سخنگوی پولیس طالبان در کابل، نیروهای امنیتی طالبان یک مهاجم را «در زمان کوتاهی» از پا درآوردند. او افزوده که در این حمله یک سیک و یک نیروی طالبان کشته و ۷ تن دیگر زخمی شدند.

آقای زدران با نشر ویدیویی نوشته‌است که کتاب مقدس هندوها نیز به محل امنی منتقل شده‌است.

تصاویر نشان می‌داد که دود خاکستری از محل حمله بلند می‌شود.

یک سخنگوی طالبان به خبرگزاری رویترز گفت که مهاجمان قصد داشتند با یک موتر مملو از مواد منفجره به این محل حمله کنند؛ اما قبل از رسیدن به هدف، منفجر شدند.

داعش مسئولیت این حمله را برعهده گرفته و گفته که آن‌ را در پاسخ به اهانت یک عضو حزب حاکم هند به پیامبر اسلام انجام داده‌است.

حمله بر عبادتگاه‌های سیک‌ها و هندوها در افغانستان، بی‌سابقه نیست. سال گذشته نیز یک عبادتگاه سیک‌ها در کابل هدف یک حمله مسلحانه و خونین قرار گرفت که در آن ۲۶ نفر کشته شدند. داعش مسئولیت آن حمله را پذیرفت.

طالبان اما تلاش می‌کنند تا از امنیت تمام اقوام و اقلیت‌های قومی و مذهبی و دینی در کشور اطمینان دهند. با این حال، رویداد روز شنبه نشان می‌دهد که این ادعا در عمل با مشکلات و چالش‌های جدی رو‌به‌رو است.

تنها یک روز پیش از حمله روز شنبه بر درمسال سیک‌ها در کابل، یک مسجد دیگر در ولسوالی امام صاحب قندوز نیز هدف حمله قرار گرفت که در آن براساس گزارش‌های رسمی دست‌کم یک نفر کشته و ۷ نفر دیگر زخمی شدند.

نکته قابل تامل این است که طالبان تاکنون تلاش کرده‌اند آمار مربوط به رویدادها و حملات خونین امنیتی را تنها خودشان تایید و منتشر کنند و هیچ رسانه و خبرنگاری به طور مستقل، اجازه ندارد از محل رویداد، گزارش تهیه کند.

این وضعیت، ابهامات بزرگی را درباره آمار واقعی حملات مسلحانه و مرگبار، به وجود آورده‌است؛ چیزی که درباره رویداد روز شنبه در درمسال کارته پروان هم وجود دارد.

با این‌همه، حملات پیوسته و متعدد بر مراکز دینی و مذهبی شیعیان، سیک‌ها و هندوها و حتی برخی فرقه‌های میانه‌رو اهل سنت در زمان سلطه طالبان نشان می‌دهد که آن‌ها قادر به تامین امنیت کشور نیستند.

طالبان ممکن است بتوانند با اعمال یکی از سختگیرانه‌ترین رژیم‌های سانسور، از انتشار آمار واقعی رویدادهای امنیتی و تروریستی در جریان حمله بر اقلیت‌های دینی و مذهبی و یا اقدامات دشمنان‌شان علیه شبه نظامیان خود جلوگیری کنند؛ اما هیچ‌گاه نمی‌توانند این باور را تغییر دهند که در پی تسلط آن‌ها بر کشور، امنیت نه تنها بهبود نیافته؛ بلکه ابعاد پیچیده‌‌تری پیدا کرده و مردم اکنون با بی‌اعتمادی بیش‌تر نسبت به زندگی در زیر سایه حکومت طالبان نگاه می‌کنند.

این بدترین پیام و پیامد حملات تروریستی اخیر در کشور است؛ چیزی که طالبان هم نتوانسته‌اند آن را تغییر دهند.

در این شکی نیست که اغلب حمله‌های تروریستی با اهداف فرقه‌ای و مذهبی، اماکن و مراکزی را هدف قرار می‌‌دهد که دسترسی به آن‌ها برای تروریست‌ها چندان دشوار نیست؛ زیرا به طور طبیعی، تمهیدات امنیتی اندکی برای حفاظت از آن‌ها سنجیده می‌شود؛ اما در کلیت امر‌، این طالبان هستند که پس از هر رویداد خونین تروریستی، زیر سؤال می‌روند و ادعای بزرگ‌شان مبنی بر تامین امنیت و پایان‌دادن به جنگ و خشونت و ناامنی چندده ساله به چالش کشیده می‌شود.

به این ترتیب، درست است که قربانیان اصلی این‌گونه حملات مردم غیرنظامی اند که به دلیل رویکردها و باورهای مذهبی و دینی‌شان بی‌رحمانه هدف قرار می‌گیرند؛ اما در واقع، طالبان باید امنیت مردم را تامین کنند و اگر از عهده این کار برنمی‌آیند، پس آن‌ها در تامین امنیت ناکام مانده و شکست خورده‌اند. این یکی از همان اهدافی است که تروریست‌ها و مخالفان طالبان از راه‌اندازی حملات خونین بر مراکز دینی و مذهبی، دنبال می‌کنند.

نکته دیگر این است که نیروها و شبه نظامیان طالبان نیز از دیگر اهداف حملات و انفجارهای مرگبار هستند؛ اما آمار تلفات آنان عموما از دیدرس رسانه‌‌ها و مردم، پنهان نگه داشته می‌شود تا هم روحیه طالبان تضعیف نشود، هم دشمنان‌شان قدرتمند نشان داده نشوند و هم ادعای طالبان مبنی بر تامین امنیت عمومی و ثبات سراسری، زیر سؤال نرود؛ تلاشی مذبوحانه که تاکنون موفقیت‌آمیز نبوده و نتوانسته مانع از شکل‌گیری این باور عمومی شود که بحران امنیتی کماکان پا برجا است و چشم‌انداز امنیتی کشور، تیره و تار می‌نماید.

مطالب مرتبط