بحران بلخاب و خطر وقوع جنگ بزرگ
در حالی که طالبان پیوسته ادعا میکنند که توانستهاند جبهه بلخاب را شکست دهند، مولوی مهدی مجاهد و همرزماناش متواری شدهاند و مردم میتوانند به زندگی عادی خود در این منطقه راهبردی ادامه دهند؛ اما گزارشهای تکاندهندهای درباره کشتار، تیرباران، آتشزدن خانهها و روستاها و حتی از میانبردن داراییهای مردم به بهانه عضویت در گروه مولوی مهدی یا حمایت از او وجود دارد.خبرگزاری افق در وضعیت کنونی قادر به تایید این گزارشها و ادعاها نیست؛ زیرا خبرنگاران به منطقه دسترسی ندارند، آنتنهای مخابراتی قطع است و طالبان نیز مثل همیشه به تبلیغات سنگین مبنی بر تکذیب هرگونه ارتکاب جنایتهای ضد انسانی ادامه میدهند و ادعاهای تکاندهنده و هولناک درباره نقض گسترده و عامدانه حقوق بشر را قویا رد میکنند.
با این وجود، کارشناسان میگویند که عملکرد طالبان در مواجهه با مردم، تاثیر زیادی بر چشمانداز امنیتی این منطقه و چه بسا سراسر شمال و حتی مناطق مرکزی خواهد گذاشت.
در صورتی که طالبان با استفاده از سیاستهای عبدالرحمانی دست به کشتار و ویرانگری و غارت و کوچ اجباری و بازداشتهای گسترده و سرکوب بیرحمانه غیرنظامیان بزنند، در آن صورت، جنگ بلخاب که ماهیتا ناشی از یک اختلاف درونگروهی ارزیابی میشود، به سرعت رنگ و بوی قومی پیدا میکند و بدون شک، افراد زیادی هستند که آماده استفاده از این زمینه و فرصت برای تقویت جبهات قومی ضد طالبان هستند.
همین اکنون گزارشهای تاییدنشدهای درباره تماس صلاحالدین ایوبی؛ فرمانده ازبکتبار طالبان با مولوی مهدی مجاهد منتشر شدهاست. صلاحالدین ایوبی هم مانند مولوی مهدی یک طالب ناراضی است که در ولسوالی قیصار فاریاب مستقر است و با رهبران نظامی دولت مرکزی آنها به ویژه ملا فاضل مظلوم؛ معاون وزارت دفاع طالبان که در دوره پیش با عبدالرشید دوستم هم جنگیده و به نفرت از ازبکها شهرت دارد، اختلافهای شدید و جدی دارد.
او که خواستار خودمختاری ولایتهای ازبکنشین در شمال و انتصاب طالبان ازبک به سمتهای اصلی مدیریت اجرایی و امنیتی این مناطق است، تاکنون در برابر تلاش دولت مرکزی طالبان برای احراز سمتهای نمادین، تشریفاتی و فاقد صلاحیت در چارچوب کابینه – مانند معاونت یک وزارتخانه – مقاومت کردهاست. گفته میشود مولوی مهدی هم پیشنهادهای مشابه را رد کردهبود.
از سوی دیگر، گفته میشود که صلاحالدین ایوبی از دستور وزارت دفاع طالبان برای اعزام نیروهایش به بلخاب به منظور سرکوب نیروهای مولوی مهدی، سرپیچی کرده و به این ترتیب، یک پیام واضح دیگر به طالبان ارسال کرده که در نبردهای قومی به نفع رهبران پشتونتبار شرکت نمیکند.
گفته میشود او اخیرا از دیدار با ملا فاضل مظلوم در فاریاب هم خودداری کرده و به قیصار رفته و در آنجا نوعی پایگاه قدرت تشکیل دادهاست.
همزمان در خود سرپل هم گزارشهای غیررسمی حکایت از اعلام خودمختاری مولوی ظریف در ولسوالی کوهستانات این ولایت دارد. او از فرماندهان تاجیکتبار طالبان است که پیش از این به عنوان فرمانده قول اردوی هرات منصوب شدهبود و اخیرا برکنار شدهاست. گفته میشود دلیل اعلام خودمختاری او در ولسوالی کوهستانات که در همسایگی بلخاب قرار دارد، اقدام طالبان برای گماشتن یک ولسوال پشتون برای این ولسوالی بودهاست؛ چیزی که در موردی مشابه، یکی از دلایل تنش و تقابل مولوی مهدی با رهبران طالبان هم بودهاست.
با این حساب، ظاهرا یک راهبرد مدون در دستور کار رهبران طالبان قرار دارد که براساس آن، فرماندهان غیرپشتون آن گروه را خلع سلاح میکنند و از سوی دیگر، با گماشتن کارگزاران پشتون در رأس دستگاههای امنیتی و اجرایی مناطق غیرپشتون در شمال، تلاش میکنند برنامه بزرگتر خود یعنی پاکسازی قومی و تغییر بافتار جمعیتی منطقه را در میانمدت به اجرا درآورند. این همان سیاستی است که در دوره عبدالرحمان خان هم با شدت تمام اجرا میشد و در نتیجه آن، بسیاری از مناطق خوش آبوهوای افغانستان در نتیجه سیاست قتل عام، کشتار و کوچ اجباری دولت رحمانی، از ساکنان بومی غیرپشتون خالی شد و به مالکان پشتونتبار جدید داده شد.
بر این اساس، صرف نظر از اینکه جنگ بلخاب در نهایت، چگونه به پایان میرسد، حتی اگر این نبرد آنگونه که ادعا میشود به نفع طالبان تمام شدهباشد، این امر، خطر بروز یک درگیری بزرگتر قومی را منتفی نخواهد کرد؛ زیرا احیای سیاست خطرناک عبدالرحمانی، طالبان غیرپشتون را هم در کنار اقوام دیگر قرار میدهد و جنگهایی که اکنون ظاهرا ناشی از اختلافهای درونگروهی برای دستیابی به قدرت بیشتر ارزیابی میشود، به سرعت تبدیل به یک مبارزه ملی برای تحقق حقوق قومی خواهد شد.