بایدن در راه عربستان، پوتین در راه تهران؛ این یک جنگ دیپلماتیک است؟
جو بایدن؛ رییس جمهور امریکا امروز (چهارشنبه ۲۲ سرطان) راهی خاور میانه میشود. او ابتدا به اسراییل سفر میکند؛ جایی که به طور سنتی باید بر حمایت استراتژیک واشنگتن از رژیم تلآویو در یک منطقه آشوبزده، بحرانی و بیثبات تاکید کند و با تجدید پیمان با سران این رژیم، راهی عربستان سعودی و احتمالا برخی دیگر از کشورهای عربی همپیمان امریکا خواهد شد.این در حالی است که همزمان، گزارش شدهاست که ولادیمیر پوتین؛ رییس جمهوری روسیه نیز هفته آینده به تهران سفر میکند. این سفر در زمانی صورت میگیرد که روسیه درگیر جنگی شدید و ویرانگر با کشور همسایه خود اوکراین است؛ اما همه میدانند که این تنها یک جنگ متعارف، میان روسیه و اوکراین نیست؛ بلکه نبردی میان شرق و غرب، روسیه و ناتو است؛ زیرا قدرتهای غربی به طور آشکار از دولت کییف حمایتهای مالی، نظامی و تسلیحاتی میکنند و از سوی دیگر با وضع تحریمهای سنگین، بنیانهای اقتصاد روسیه را هدف گرفتهاند.
جنگ اوکراین در عین حال، به یک بحران اقتصادی در ابعاد جهانی منجر شدهاست. قیمت انرژی به شدت افزایش یافتهاست، تورم در کشورهای غربی به شدت رو به صعود است و رکوردهای چند ده ساله را جابهجا میکند، و با قطع یا اختلال در چرخه تولید و صادرات روغن و غلات در روسیه و اوکراین، قیمتهای مواد غذایی نیز به طرز نگرانکنندهای بالا رفته و اقشار کمبرخوردار را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار دادهاست.
افزون بر این، بسیاری از کارشناسان معتقد اند که تحریمهای شدید غرب علیه روسیه به جای آنکه اقتصاد مسکو را فلج کند، به بحران اقتصادی در مقیاس جهانی انجامیده و از جمله امریکا و قدرتهای اروپایی را در شرایط دشواری قرار دادهاست.
با این حساب، یکی از اهداف سفر بایدن به منطقه خاورمیانه، درخواست کمک از غولهای نفتی عربی از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای بالا بردن تولیدات نفت خود به منظور کاهش قیمت سوخت در بازارهای جهانی خوانده میشود؛ موضوعی که به دو دلیل، امکان موفقیت آن بسیار کم است: یکی ناتوانی کشورهای یادشده در افزایش تولید نفت به دلیل اینکه آنها در حال حاضر نیز با حداکثر ظرفیتشان تولید میکنند و بیش از این، توان ندارند. دوم اینکه عربستان و امارات مدتهاست که در حال بهبود و توسعه روابط خود با روسیه هستند و همانگونه که در نخستین روزهای بروز جنگ اوکراین به درخواست امریکا برای تحریم روسیه، پاسخ منفی دادند، اکنون نیز نمیخواهند با افزایش تولید و عرضه نفت، در مقابل روسیه قرار بگیرند.
نکته دیگر اما احتمال ایجاد یک ائتلاف نظامی با محوریت اسراییل، امریکا و عربستان سعودی در خاورمیانه علیه ایران است؛ چیزی که رسانههای اسراییلی، امریکایی و سعودی از مدتها پیش به نقل از منابع امنیتی این کشورها در حال تبلیغ آن هستند. در ایران هم گمانهزنیها درباره «بازگشت امریکا به خاورمیانه» به مثابه یکی از اهداف سفر منطقهای بایدن شدت گرفتهاست.
این در حالی است که با وجود تلاشها برای کاهش تنش و حتی از سرگیری روابط میان تهران و ریاض، تهران و تلآویو عملا درگیر یک جنگ پنهان نظامی و اطلاعاتی هستند که روز به روز بر دامنه آن افزوده میشود.
بنابراین، بایدن مأموریت دارد تا با ایجاد یک ائتلاف نظامی جدید میان اعراب و اسراییل، هم به پذیرش رژیم تلآویو در جهان عرب و اسلام که در زمان ترامپ تقویت شد، کمک کند و هم منتقدان دیدار خود با محمد بن سلمان؛ قاتل جمال خاشقجی؛ روزنامهنگار منتقد سعودی را قانع و راضی کند که چنین دیداری برای این اهداف، ارزش و اهمیت و ضرورت داشتهاست. این در حالی است که او پیشتر به صراحت قول دادهبود که در قبال قتل خاشقجی، سران سعودی را مجبور خواهد کرد «بهای آن را بپردازند». او همچنین متعهد شدهبود که هرگز با بن سلمان دیدار نکند!
در این میان، سفر مهم ولادیمیر پوتین به تهران نیز پاسخی ضمنی به تلاش امریکا برای تقویت حضور خود در خاورمیانه از طریق ایجاد پیمانهای امنیتی تازه با متحدان منطقهای روسیه محسوب میشود.
از سوی دیگر، پوتین میخواهد این پیام را به بایدن برساند که خاورمیانه، هرگز به طور کامل به کام امریکا سقوط نخواهد کرد و روسیه به مثابه یک قطب بزرگ قدرت، همواره یکطرف قضایای این منطقه حساس و حیاتی و راهبردی خواهد بود.
پوتین همچنین با این سفر نشان میدهد که علیرغم تلاشها برای ایجاد یک ائتلاف نظامی تازه با محوریت امریکا در منطقه، روسیه به حمایت امنیتیاش از تهران ادامه میدهد. از آنسو جیک سالیوان؛ مشاور امنیت ملی بایدن مدعی شده که روسیه برای خریداری صدها پهپاد جنگی برای استفاده در جنگ اوکراین، از ایران کمک خواستهاست. اگر این ادعا درست باشد، ایران در مرحلهای حساس به متحد مهم روسیه در جنگ مسکو با غرب تبدیل میشود و میتواند از این رهگذر به سود سرشار و امتیازات مهمی در بسیاری از زمینهها دست یابد.
پوتین همچنین در پی تحریمهای غرب باید نشان دهد که منزوی و تضعیف نشده و با وجود محدودیتهایی که غرب ایجاد کرده، به مثابه یک ابرقدرت در منطقه مانور میدهد و نفوذ و قدرت دارد.
بر این اساس، این سفرها بخشی از یک کارزار بزرگ دیپلماتیک میان شرق و غرب است. در این میان، بازیگران کوچکتر منطقهای مانند ایران و عربستان باید نشان دهند که تا چه اندازه از تهدید ناشی از تقابل شرق و غرب، برای تامین منافع، امنیت، استقلال و قدرت خویش، فرصت میسازند.